eitaa logo
پلاک ۱۳
102 دنبال‌کننده
704 عکس
139 ویدیو
7 فایل
من خود آن سیزدهم کز همه عالم به درَم... ✨❤️ + اگر نکته‌ای هست: @ftm_omt
مشاهده در ایتا
دانلود
متن پر از اشکالمو دیده، بدون غر زدن بهم می‌گه: «معلومه خسته بودی وقتی داشتی اینا رو می‌نوشتی...». چقدر جهان امنه وقتی کسی علت اشتباهاتت رو حتی متوجه می‌شه! @pelak13
💕 از زمستانِ پیاپی به بهار... آن صدایی که مرا سوی تماشا می‌خواند از فراموشیِ امروز به فردا می‌خواند آشنا بود صدا، لهجۀ زیبایی داشت گله از فاصله، از غربت و تنهایی داشت هم‌نفس با من از آهنگ فراقم می‌خواند داشت از گوشۀ ایران به عراقم می‌خواند یادم انداخت که آن سوی تماشا او هست می‌روم می‌روم از خویش به هر جا او هست جمکران بدرقه‌ در بدرقه، تسبیح به‌ دست سهله آغوش گشوده‌ست مفاتیح به دست رایحه‌رایحه با بوی خودش می‌خوانَد خانۀ دوست مرا سوی خودش می‌خوانَد خانۀ دوست که از دوست پر از خاطره است خانۀ دوست که نام دگرش سامره است آن اویسم که شبی راه قرن را گم کرد با دل ما تو چه کردی که وطن را گم کرد؟ وطن آنجاست برایم که پر از خویشتن است یعنی آنجا که در آن خانۀ محبوب من است سامرا! خانۀ محبوب من! از او چه خبر؟ از دل‌آرام من، از خوبِ من، از او چه خبر؟ ما همه غرق سکوتیم تو این‌بار بگو سامرا! طاقت ما طاق شد از یار بگو سایۀ روشنش آورده مرا تا اینجا بوی پیراهنش آورده مرا تا اینجا به اذانش، به قنوتش، به قیامش سوگند به رکوعش، به سجودش، به سلامش سوگند قَسَمت می‌دهم آری به همان راز‌‌ونیاز آخرین بار کجا در حرمت خواند نماز؟ آخرین مرتبه کی راهی میقات شده‌ست؟ آخرین بار کجا غرق مناجات شده‌ست؟ خسته از فاصله‌ام با منِ بی‌تاب بگو با من از گریۀ او در دل سرداب بگو سامرا! ای که بلندای شکوهت عرش است گردوخاک قدمش روی کدامین فرش است؟ حرَمت ساحل آرام‌ترین امواج است این گدا سامره‌ای نیست، ولی محتاج است از زمستانِ پیاپی به بهارم برسان بر لبم عرض سلام است به یارم برسان ما به تکرار دچاریم بگو با یارم غیر او چاره نداریم، بگو با یارم - رنگ‌ورورفته شد آفاق، به دنیا برگرد ما نخواندیم دعای فرج اما برگرد آنچه را مانع دیدار شد از دیده بگیر جز تو ما از همه گفتیم، تو نشنیده بگیر تو فقط چارۀ هر دردی و برمی‌گردی وعدۀ بی‌بروبرگردی و برمی‌گردی روزیِ باغچه آن روز نفس خواهد بود جای دل، آنچه شکسته‌ست، قفس خواهد بود از سر مأذنۀ کعبه اذان می‌خوانیم قبلۀ کج شده را سوی تو می‌چرخانیم هر کجا می‌نگرم ردّ عبورت پیداست کوچه‌درکوچه نشانی ظهورت پیداست تازه این اول قصه‌ست، حکایت باقی‌ست ما همه زنده بر آنیم که رجعت باقی‌ست می‌نویسم که شب تار سحر می‌گردد یک نفر مانده از این قوم که برمی‌گردد... ~ سید حمیدرضا برقعی @pelak13
عطر گل مریم، متن شعرهای ناب، صدای خندهٔ خواهرزاده کوچیکه، برق چشمای خواهرزاده بزرگه، رنگ‌ولعاب گل رز رنگی‌رنگی، روبه‌رو شدن یا حرف زدن با آدم‌های دوست‌داشتنی زندگی... هرکدوم از اینا شاید بیشتر از چند لحظه طول نکشه و خیلی گذرا باشه، ولی یه جوری هرچی خستگی دارم رو از بین می‌بره، انگار معجزه‌ست! تو می‌دونستی ما لابه‌لای کارهامون چقدر به این مأمن‌ها نیاز داریم که برامون آفریدی‌شون، چون که خیلی مهربونی... و خودت از همه‌شون قشنگ‌تری عزیز من 🥲🧡🌿 @pelak13
حاج امیرکرمانشاهی4_6021492167002823838.mp3
زمان: حجم: 13.2M
من کور شدم؟! یا تو ستارهٔ سهیلی؟! @pelak13
بعضی وقتا یهو وسط کارام یاد رنج یکی از عزیزانم میفتم، انگار که یه وزنهٔ هزارکیلویی گذاشته‌ن رو قلبم! بعد سعی می‌کنم به‌زور بکشونمش این‌ور و ادامه بدم... ما که وزنه‌برداری می‌کنیم ولی در کل با رنج دادن یک آدم، افرادی رو که اون آدم رو دوست دارن هم رنج میدیم... @pelak13
گاهی آدما بابت کاری بهت خرده می‌گیرن که تو تمام تلاشتو برای خوب بودنش کردی! دلت نشکنه، آدما که ندیده‌ن پشت‌صحنه رو. ❤️‍🩹🌱 @pelak13
قاصدی کو؟ که سلامی برساند ز منَت... @pelak13
توی چنین عیدهایی، حس می‌کنم هرچقدر هم شاد باشم، قلبم توانشو نداره که حق شادی رو ادا کنه. اگر حقشو ادا کرده بود، حتماً تا الان از ذوق به دنیا اومدنت قالب تهی کرده بودم عزیز من! 💛🧡❤️ ❤️ @pelak13
کنج گوهرشاد4_5830304111593003347.mp3
زمان: حجم: 2.4M
چون امروز دوشنبه‌ست... ❤️‍🩹 @pelak13
شاید یک‌دفعه تمام کارها را رها کنم تا دقایقی بنویسم. درست مثل الان. کار هنوز بسیار است، ولی نوشتن هم حکم نفس کشیدن را دارد؛ بیشتر از یک حد مشخص، نمی‌توانم از آن دور بمانم. حتی اگر مثل امشب پراکنده بنویسم... امشب جلسه‌ای داشتیم که در آن مسائل سنگینی را آموختم. نه‌اینکه فهمیدنش سخت باشد، عمل کردنش سخت است. شاید یک روز به‌تفصیل توضیح دهم، اما، فعلاً همین‌قدر می‌گویم که برای ایستادن در هر نقطه‌ای از دنیا، باید دلیلی داشته باشیم تا به امام زمان (عج) نشان دهیم. اگر جایی درس می‌دهیم، اگر جایی درس می‌خوانیم، اگر کار می‌کنیم... دلیلمان چیست و آن دلیل چقدر موجه است؟ ترسناک است. اینکه به کار خوبی مشغول باشی که نباید، ترسناک است! البته به قول عزیز دلی، خوف و رجا باید در دل مؤمن یکسان باشد، باید دل‌خوش به راهنمایی خود راهنمایان باشیم... ... گل‌های مریمِ روی میز خشک شده‌اند و از عطر قوی و دل‌انگیزشان جز رایحهٔ محوی باقی نمانده است. ما هم همینیم، روزی به جایی می‌رسیم که دیگر نمی‌توانیم اطرافمان را عطرآگین کنیم‌. ایرادی ندارد، مسئله این است که آن روز که می‌توانستیم، رسالتمان را انجام دادیم یا نه؟ پیش‌از این اصرار داشتم پائیز عزیز دل من است، شب‌های بلند، هوای خنک، عطر باران... اینک اما می‌گویم «گردش ایام» برایم عزیز است. اینکه گرما و سرما گاهی سخت می‌شود را رها کن، ببین چقدر زیباست بعضی اوقات روز بلند است، بعضی اوقات شب‌ها... ما اگر دل به یک جلوه از جلوه‌ها ببندیم که هنر نکرده‌ایم، باید بتوانیم زیبایی را در هر حالی ببینیم. در هر حالی... آری... راستی، گفته بودم آزردگی عزیزانم چقدر مرا می‌آزارد؟ آزردگی روحشان یک جور، آزردگی جسمشان یک جور دیگر... هیچ‌چیز آرامم نمی‌کند، جز یادآوری حضور تو! چه خوب است عزیز من، چه خوب است عزیزانم تو را دارند و با تو حرف می‌زنند؛ تو که شنوایی، مهربانی، قدرتمندی و بسیار نزدیکی... @pelak13
در چند ماهی که گذشت، بارها از این روزها ترسیده‌ام... از اینکه با نزدیک شدن به سی‌ام اردیبهشت دوباره همه‌جا پر از عکس تو می‌شود و از تو می‌گویند، از دلتنگی آری از دلتنگی ترسیده‌ام... 💔 @pelak13
وقتی احساساتی نباشی، سرعت پیشرفتت می‌ره روی 2X ... @pelak13