پلاک ۱۳
به نظرم عید اول گرفتن رسم خیلی خوبیه... با رسیدن به یه عید، صاحبعزا شیرینی میده و عملاً با این کار اعلام میکنه من دیگه عزادار نیستم؛ هرچقدرم دلتنگ.
و جز در مصیبت هم، چه خوبه توی هر مسئلهای حتی اگه اولش زورمون به دنیا نرسید و تونست رو دلمون غم خودشو بنشونه، حداقل بعدش یه عید اول توی دل خودمون بگیریم... یعنی بعداز غم، اولین لحظهای که رسیدیم به معصوم، بگیم کنار شما غمی از دنیا نمیمونه و یه نقطه بذاریم برای غصهها...
محور شادی و غم باید ائمه علیهمالسلام باشن و اگه با همین ایمان نصفهونیمهم دوست دارم اینطوری باشم، به خاطر اینه که آرزو بر جوانان عیب نیست...!
• گر نکوبی شیشهٔ غم را به سنگ،
هفت رنگش میشود هفتاد رنگ
• ولادت امام حسن عسکری جانم مبارک 💛💛💛
@pelak13
پلاک ۱۳
امروز داشتم به همهٔ کارهای عقبافتاده یا ناموفقم فکر میکردم و پر بودم از حس ناکافی و نالایق و «"نا"هرچی خوبه» بودن. یهو یه دوست بهم پیام داد و بدون اینکه اصلاً بدونه، کلی امیدواری... ✨
میخوام بگم ما نمیدونیم محبتمون قراره کجا رو بگیره و شاید با خودمون بگیم حالا یه پیام من چه تأثیری داره مگه؟ ولی شاید اون پیام، شکافی رو پر کنه که ناامیدی ذرهذره ازش وارد شده و فقط یک میلیمتر مونده تا کاملاً طرف مقابل رو غرق کنه.
@pelak13
همین شوق دمادم میتواند
و بارانی که نمنم میتواند...
دلم را -بس که گنجشک است- حتی
نگاه سادهای هم میتواند...
پر از احساس باران باشد اما...
درختی در خیابان باشد اما...
مرا بنویس: گنجشکی که یک عمر
دلش میخواهد انسان باشد اما...
تو باید بوی نیلوفر بگیری
مبادا رنگ خاکستر بگیری
تو باید آنقدر گنجشک باشی
که با هر قطره باران پر بگیری
به من، ای شوق بیپایان، کمک کن!
به این گنجشک سرگردان، کمک کن!
بلد هستی زبان قطرهها را
به من در خواندن باران کمک کن!
چه خوب این همصدا را میشناسی
نگاه آشنا را میشناسی
من از تو دل نخواهم کند، باران!
تو که گنجشکها را میشناسی...
@pelak13