من آن آدم خاطره‌بازی ام که کافی است شب باشد و در مکانی باشم که چند سال پیش فقط سه روز آن‌جا بوده‌‌ام... تا دوباره غرق همان روزها شوم. شاید خاطره‌باز بودن خوب نباشد، ولی، تو بگو، آیا وزن همهٔ روزها یکی‌ست؟ هرگز... هرگز... من که می‌گویم بعضی روزها چند سال هستند و شاید یک عمر :) @pelak13

وقتی استاد بدون طرح درس، درس میده، جزوهٔ من 😶 :

وضعیت مغزم در این شرایط🚶‍♀

وی در ادامه ... 🚶‍♀

تولدت مبارک ای تولد دوباره‌ی زندگیم... #امام‌حسین‌دلم ❤️

یه دختربچه صندلی جلو نشسته. از خودش عکس نگرفتم که حریم خصوصی‌ش نقض نشه. خانم معلمشو بغل کرد و باهاش خداحافظی کرد. بعد تا وقتی که اون از دید خارج شد، نگاهش کرد. بعد یکم آسمون رو نگاه کرد. بعد کتابشو از کیف صورتی‌ش درآورد و شروع کرد کتاب‌خوندن، اما وسط کتاب‌خوندن حواسش به آسمون، به ابرها، به درخت‌ها پرت میشه. گاهی هم سرشو تکیه میده به شیشه. و دوباره کتاب می‌خونه. هی دختر کوچولو، تو چقدر منی! :) @pelak13

یادم هست، روزی مصرّانه، به تو می‌گفتم: «ما هرگز خسته نخواهیم شد… هرگز». اما مدتی است، پی فرصتی می‌گردم شیرینم، تا به تو بگویم، ما نیز، خسته می‌شویم... و خسته شدن حق ماست. این که خسته می‌شویم و از نفَس می‌افتیم و در زانوهایمان دردی حس می‌کنیم، مسأله‌ای نیست. مسأله این است که بتوانیم زیر درختی، کنار جوی آبی، روی تخته سنگی، در کنار هم بنشینیم، و خستگی از تن و روح، بتکانیم. خسته نشدن‌، خلافِ طبیعت است همچنان که «خسته ماندن». دیگر نمی‌گویم که ما تا زنده‌ایم، خسته نخواهیم شد. بلکه می‌گویم: ما هرگز، خسته نخواهیم ماند... 🌱❤️ #نادرابراهیمی @pelak13

ماییم و جهانی که تو را کم دارد... #العجل‌حضرت‌باران ✨💛 @pelak13

:)