eitaa logo
پلاک ۱۳
102 دنبال‌کننده
704 عکس
138 ویدیو
7 فایل
من خود آن سیزدهم کز همه عالم به درَم... ✨❤️ + اگر نکته‌ای هست: @ftm_omt
مشاهده در ایتا
دانلود
شلوغی خیابون‌ها خسته‌م کرد اما خوشحالم. این جشن و شادی‌ها، هرچند کافی نیستند ولی لازم‌اند. بیدار شدن یادِ صاحبِ زمان توی دل کلی آدم، چیز کمی نیست. دعاهامون برای فرج مؤثره... 💛 ولی کاش توی این زمینی که آماده شده، بذر مناسب بکاریم‌ و ولش نکنیم. القصه، سوار اسنپ شدیم و من در شگفت بودم از این‌که با اون شلوغی خیابون‌ها و حجمی که از نور و صدا بود، راننده چطور رادیو رو روشن، و میزان صداش رو هم بلند کرده! به هر حال... ناگزیر از شنیدن، گوش دادم ببینم رادیو چی میگه... تا اون جایی که من بودم که همون حرف‌های هر سال رو می‌گفت. امام زمان علیه‌السلام مخفیانه به دنیا اومدن. همه‌جا پر از نور شد... خیلی عالیه، اما واقعاً کافیه...؟ انبوه سؤالات این عصر و هم‌چنان همون اطلاعات قدیمی و همیشگی؟ مگه ما براشون جشن تولد می‌گیریم بابت مرور خاطرات؟ با خودم گفتم خب، حالا تو که اینو می‌خوای بگی، بفرما همین الآن دو کلمه حرف مستند راجع به امام زمان علیه‌السلام بزن که اطلاعات جدید داشته باشه :)) یکم مکث کردم... کار یکی دو ساعت نیست.‌ تحقیق مفصل می‌طلبه... خیلی یهویی، این فایل صوتی رو پیدا کردم. هنوز کامل گوش ندادمش، اما مطمئنم که ارزششو داره... چه رزق شیرینی ❤️🥰 خواستم پیشنهاد بدم شما هم گوش بدید، اگر احساس نیاز به اطلاعات جدید در این زمینه می‌کنید... گوش‌دادن به فایل صوتی از کتاب‌خوندن هم راحت‌تره، پس محل فراری نداریم... 😅💚 از اینجا گوش بدید 👇🏻 https://eitaa.com/mesbahyazdi_ir/3466 @pelak12
عیدتون مبارک... ألف ألف مبروك ❤️❤️❤️
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از 🌺نيلوفرانه🌺
آنقَدَر شعرِ مرا خواندی و گفتی احسنت فکرت افتاد که شاید تو دلیلش باشی؟ @Niloofaraneh1401
💙
نوشته: من غرق در گناهم، کِی می‌کنی نگاهم؟
و نوشته: برعکس چشم‌هایم، چشمی صبور داری کوک است ساز دل‌ها، کِی میل شور داری؟
🥺💙
پلاک ۱۳
نشسته بود تو زاویهٔ دید من. قصد کنجکاوی نداشتم، ولی خب اینقدر نزدیک بودیم که در جریان کارهاشون قرار می‌گرفتم 😅 روزه بود و قبل از شروع نماز مغرب، خیلی مختصر افطار کرد. بعد از نماز، در حالی که داشت جانمازشو مرتب می‌کرد و تو حال و هوای خودش بود، یهو مامانش خیلی مهربونانه، برگشت صداش زد گفت غذا می‌خوری بهت بدم؟ بعدشو نمی‌دونم چی شد، چون از اینجا دیگه من رفتم تو حال و هوای خودم. داشتم فکر می‌کردم خدایی که در موردش این تعبیر رو داریم که از مادر مهربون‌تره، چقدر مهربونه. به این‌که حتماً هوامونو داره، حتماً بارها یهو پرسیده فلان چیزو می‌خوای...؟ در حالی که خودمون به نیازهامون توجه کافی نداشتیم. داشتم به همهٔ محبت‌های مادرانه و پدرانهٔ تو دنیا فکر می‌کردم، که هر یه دونه‌ش چقدر زیاده، و اون‌وقت خدا، چقدر چقدر چقدر بیشتر هوامونو داره. حقیقتاً ما خیلی خوشبختیم که خدا رو داریم؛ کسی که جبران همهٔ نداشته‌ها، و برتر از همهٔ داشته‌هاست... 🧡 + عکس و متن ربط ندارند؛ فقط خواستم بگم جانمازم زرده 🤪😂💛
سلام علی کلمات بَقیَت فی القلب... و ربّما ستبقی...! 🤍✨