اگرچه عرض هنر پیش یار بی‌ادبی‌ست زبان خموش ولیکن دهان پر از عربی‌ست پری نهفته رخ و دیو در کرشمهٔ حسن بسوخت دیده ز حیرت که این چه بوالعجبی‌ست در این چمن گل بی خار کس نچید آری چراغ مصطفوی با شرار بولهبی‌ست سبب مپرس که چرخ از چه سفله پرور شد که کام‌بخشی او را بهانه بی سببی‌ست به نیم جو نخرم طاق خانقاه و رباط مرا که مصطبه ایوان و پای خم طنبی‌ست جمال دختر رز نور چشم ماست مگر که در نقاب زجاجی و پرده عنبی‌ست هزار عقل و ادب داشتم من ای خواجه کنون که مست خرابم صلاح بی‌ادبی‌ست بیار می که چو حافظ هزارم استظهار به گریه سحری و نیاز نیم شبی‌ست ... #حافظ‌‌ @pelak13

باد صبا از چند روز قبل از سال تحویل، قسمت نوار اعلان یه روزشمار آورد که شمارش معکوس داشت. وقتی دیدمش، اولین جمله‌ای که به ذهنم رسید این بود که: «خب که چی؟» :)) ولی به هر حال گذاشتم اونجا باشه. اما در کمال تعجب، بعد از سال تحویل نه‌تنها اعلان نرفت، بلکه شروع کرد شمارش منفی از این‌طرف! شمارششم دقیق نیست و هر از گاهی یه تکونی می‌خوره 😶‍🌫 این چند روز، یا وقت نداشتم این اعلان رو ببرم، یا حوصله‌شو. امروز بالأخره همت کردم رفتم تا قسمت تنظیمات اعلان، ولی دسته‌بندی این اعلان رو پیدا نکردم. بیشتر هم جستجو نکردم و همون‌جا با بی‌حوصلگی صفحه رو بستم! القصه، این اعلان منو یاد بعضی از حس‌ها و افکار خودمون میندازه. این‌که گاهی یه چیزی کاملاً تموم شده، گذشته، از دست ما خارج شده، اما هم‌چنان درگیرشیم... در حدی که در یک قالب غیر معمول ادامه‌ش میدیم... این گیر کردن ها سر یه سری مسائل، گاهی به اندازهٔ همین اعلان عجیبه. ولی سختی‌ش اون‌جاست که تنظیماتشو پیدا نمی‌کنی که کجاست که ببندی‌ش. البته، شاید اگر یکم بیشتر بگردی پیدا بشه :) 🌱 و اما نکتهٔ بعدی عکس، ۴ رمضان هست 🥰 حالا درسته ما نیز چون هم‌کیشان آریایی خویش، تاریخ تولد شمسی را جشن می‌داریم، ولی دلیل نمیشه تاریخ قمری رو به یاد نیاریم 😐😂 ۲۶ سالِ قمری گذشت و این ۲۷مین ماه رمضانی هست که می‌بینم. ولی مگه من همین تازگی ۱۸ ساله نشده بودم؟ الحمدلله بابت اولین نعمت؛ نعمت وجود... ✨ @pelak13

اینجا بود 🤝

❤️🌿

این کتاب همونیه که گفتم خیلی وقته دوست داشتم بخونمش... امروز شروعش کردم 😍 بعضی قسمتاشو میذارم، اگر دوست داشتید بخونید 😍 [پایان‌نامه آآآه می‌کشد] @pelak13

«مراکز» نظامی ...