در نخستین ساعات صبح روز یکشنبه، دهم دیماه سال 1357، حرکت تانکها در شهر، زمین را به لرزه درآورد. مأموران رژیم، هر جنبندهای را هدف قرار میدادند. تجمع انقلابیون مقابل باغ ملی و مهمانسرای ارتش، با آتش سنگین مسلسلها متفرق شد. «قاسم صفریان» یکی از شاهدان عینی این وقایع، در خاطرات خود مینویسد:«به باغ ملی که رسیدیم، صدای گلولهها نزدیک بود و صدای مسلسل قطع نمیشد. همه را به گلوله میبستند. یک کشتار وحشیانه مقابل نانوایی چهارراه لشکر شد.» سیل مجروحان و شهدا به سمت بیمارستان امامرضا(ع) جاری شده بود. مأموران رژیم حتی خودروهای پارکشده را هم، هدف قرار میدادند. آیتا...خامنهای در یکی از سخنرانیهایشان درباره وقایع روز دهم دیماه سال 1357 در مشهد، میگویند: «آن روز، روز عجیبی بود. خبرهایی که میرسید، نشاندهنده کمال وحشیگری و جنایت دستگاه[حاکم] بود. از جمله خبرها این بود که ماشینهای ارتشی در خیابانها راه افتادهاند و هرجا صف نفت یا صف نان که آن روزها زیاد دیده میشد، [میدیدند،] به رگبار میبستند. [در] چهارراه نادری(شهدا) و خیابانهای اطراف، حملات سختی انجام شد.» این در حالی بود که بر اساس گزارشهای رسمی شهربانی رژیم، در آن روز تعداد اجتماعات بسیار کمتر از روز نهم دیماه بود. انقلابیون که نمیتوانستند شاهد شهادت برادران و خواهرانشان باشند، دست به مقاومت زدند. ساختمانی نظامی در چهارراه شهدا به تصرف نیروهای مردمی درآمد و اسلحههای موجود در آن مصادره شد. درگیری در این محل بسیار شدید بود؛ به طوری که ساعت 11 صبح، نیروهای نظامی رژیم به فرماندهی سرهنگ فریدونی و سرتیپ خسروداد، خود را به خیابان شیرازی رساندند و کوشیدند با تیراندازی مستقیم به مردم و وارد آوردن تلفات سنگین، جمعیت را متفرق کنند. همزمان دستگیری گسترده معترضان آغاز شد
#دهم_دی
#دهم_دی_مشهد
#شهدای_ده_دی
رسانه جهادی [ پلاک ۵ ]
🔶🔶🔶@pelak_5🔷🔷🔷