عشـ∞ـق یـعـنے یـه پـلاڪ
♥️هوالمحبوب♥️ 💌#رمان_تنها_میان_داعش 🕗#قسمت_بیستُ_دوم صورت عباس از عصبانیت سرخ شده بود و پاسخ #اما
♥️هوالمحبوب♥️
💌#رمان_تنها_میان_داعش
🕗#قسمت_بیستُ_سوم
از جان به لب رسیده من چیزی نمانده بود جز هجوم نفسهای بریدهای که در گوشی میپیچید و عدنان میشنید که مستانه خندید و اضطرارم را به تمسخر گرفت :«از اینکه دارم هردوتون رو زجر میدم لذت میبرم!»
♦️ و با تهدیدی وحشیانه به دلم تیر خلاص زد :«این کافر #اسیر منه و خونش حلال! میخوام زجرکشش کنم!» ارتباط را قطع کرد، اما ناله حیدر همچنان در گوشم بود.
جانی که به گلویم رسیده بود، برنمیگشت و نفسی که در سینه مانده بود، بالا نمیآمد.
♦️ دستم را به لبه کابینت گرفتم تا بتوانم بلند شوم و دیگر توانی به تنم نبود که قامتم از زانو شکست و با صورت به زمین خوردم. #جراحت پیشانیام دوباره سر باز کرد و جریان گرم #خون را روی صورتم حس کردم.
از تصور زجرکُش شدن حیدر در دریای درد دست و پا میزدم و دلم میخواست من جای او #جان بدهم.
♦️ همه به آشپزخانه ریخته و خیال میکردند سرم اینجا شکسته و نمیدانستند دلم در هم شکسته و این خون، خونابه #غم است که از جراحت جانم جاری شده است.
عصر، #عشق حیدر با من بود که این زخم حریفم نشد و حالا شاهد زجرکشیدن عشقم بودم که همین پیشانی شکسته #قاتل جانم شده بود.
♦️ ضعف روزهداری، حجم خونی که از دست میدادم و #وحشت عدنان کارم را طوری ساخت که راهی درمانگاه شدم، اما درمانگاه #آمرلی دیگر برای مجروحین شهر هم جا نداشت.
گوشه حیاط درمانگاه سر زانو نشسته بودم، عمو و زنعمو هر سمتی میرفتند تا برای خونریزی زخم پیشانیام مرهمی پیدا کنند و من میدیدم درمانگاه #قیامت شده است...
♦️ در حیاط بیمارستان چند تخت گذاشته و #رزمندگان غرق خون را همانجا مداوا میکردند.
پارگی پهلوی رزمندهای را بدون بیهوشی بخیه میزدند، میگفتند داروی بیهوشی تمام شده و او از شدت #درد و خونریزی خودش از هوش رفت.
♦️ دختربچهای در حمله #خمپارهای، پایش قطع شده بود و در حیاط درمانگاه روی دست پدرش و مقابل چشم پرستاری که نمیدانست با این #جراحت چه کند، جان داد.
صدای ممتد موتور برق، لامپی که تنها روشنایی حیاط بود، گرمای هوا و درماندگی مردم، عین #روضه بود و دل من همچنان از نغمه نالههای حیدر پَرپَر میزد که بلاخره عمو پرستار مردی را با خودش آورد.
♦️ نخ و سوزن بخیه دستش بود، اشاره کرد بلند شوم و تا دست سمت پیشانیام برد، زنعمو اعتراض کرد :«سِر نمیکنی؟» و همین یک جمله کافی بود تا آتشفشان خشمش فوران کند :«نمیبینی وضعیت رو؟ #ترکش رو بدون بیهوشی درمیارن! نه داروی سرّی داریم نه بیهوشی!»
و در برابر چشمان مردمی که از غوغایش به سمتش چرخیده بودند، فریاد زد :«#آمریکا واسه سنجار و اربیل با هواپیما کمک میفرسته! چرا واسه ما نمیفرسته؟ اگه اونا آدمن، مام آدمیم!»
♦️ یکی از فرماندهان شهر پای دیوار روی زمین نشسته و منتظر مداوای رفیقش بود که با ناراحتی صدا بلند کرد :«دولت از آمریکا تقاضای کمک کرده، اما اوباما جواب داده تا #قاسم_سلیمانی تو آمرلی باشه، کمک نمیکنه! باید #ایرانیها برن تا آمریکا کمک کنه!» و با پوزخندی عصبی نتیجه گرفت :«میخوان #حاج_قاسم بره تا آمرلی رو درسته قورت بدن!»
پرستار نخ و سوزنی که دستش بود، بالا گرفت تا شاهد ادعایش باشد و با عصبانیت اعتراض کرد :«همینی که الان تو درمانگاه پیدا میشه کار حاج قاسمِ! اما آمریکا نشسته #قتل_عام مردم رو تماشا میکنه!»
♦️ از لرزش صدایش پیدا بود دیدن درد مردم جان به لبش کرده و کاری از دستش برنمیآمد که دوباره به سمت من چرخید و با #خشمی که از چشمانش میبارید، بخیه را شروع کرد.
حالا سوزش سوزن در پیشانیام بهانه خوبی بود که به یاد نالههای #مظلومانه حیدر ضجه بزنم و بیواهمه گریه کنم.
♦️ به چه کسی میشد از این درد شکایت کنم؟ به عمو و زنعمو میتوانستم بگویم فرزندشان #غریبانه در حال جان دادن است یا به خواهرانش؟
حلیه که دلشوره عباس و غصه یوسف برایش بس بود و میدانستم نه از عباس که از هیچکس کاری برای نجات حیدر برنمیآید.
♦️ بخیه زخمم تمام شد و من دردی جز #غربت حیدر نداشتم که در دلم خون میخوردم و از چشمانم خون میباریدم.
میدانستم بوی خون این دل پاره رسوایم میکند که از همه فرار میکردم و تنها در بستر زار میزدم.
♦️ از همین راه دور، بی آنکه ببینم حس میکردم #عشقم در حال دست و پا زدن است و هر لحظه نالهاش را میشنیدم که دوباره نغمه غم از گوشی بلند شد.
عدنان امشب کاری جز کشتن من و حیدر نداشت که پیام داده بود :«گفتم شاید دلت بخواد واسه آخرین بار ببینیش!» و بلافاصله فیلمی فرستاد.
♦️ انگشتانم مثل تکهای یخ شده و جرأت نمیکردم فیلم را باز کنم که میدانستم این فیلم کار دلم را تمام خواهد کرد.
#ادامه_دارد
✍نویسنده: فاطمه ولی نژاد
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆
•✨ ⃟✿•⠀
چندٺا قلب بࢪاۍ
امام زماݩت شڪاࢪڪࢪدۍ؟!
چَندتاموݩ غصہ خوࢪ امامزمانیم؟!
ࢪفقــا!
تۆجنگچیزۍڪهـ
بیݩ شھدا جا افتاده بود
ایݩ بود ڪہ میگفتن.. امامزمان!
دࢪد ۆ بلاٺ بہ جوݩ مݩ💔
حاج حسین یڪتا✨
#تلنگࢪ
#پاسـدارانبۍپلاڪ
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°
ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f
عشـ∞ـق یـعـنے یـه پـلاڪ
•✨ ⃟✿•⠀ چندٺا قلب بࢪاۍ امام زماݩت شڪاࢪڪࢪدۍ؟! چَندتاموݩ غصہ خوࢪ امامزمانیم؟! ࢪفقــا! تۆجنگچیزۍڪ
⇝◌『』
میگم...
یہ وقټ زشٺ نباشہ
یہ آقایے هزاࢪ و خوࢪده اێ سالہ
منتظࢪ 313 نفره
آقآجآݩ شرمنده ایم...
#امام_زمانم
#پاسـڊرانبۍپلاڪ
•◯ ⃟◯🥀•⠀
امام على عليه السلام:
يَنبَغِي أن يكونَ الرجُلُ مُهَيمِنا عَلى نَفسِهِ، مُراقِبا قَلبَهُ حافِظا لِسانَهُ
سزاۆاࢪ اسٺ ڪہ آدمێ
نگهباݩ نفس خۆد
ۆ مࢪاقب دل ۆ
نگہ داࢪ زباݩ خويش باشد☝️🏻
(غࢪࢪ الحكم)
#حدیث
#پاسـڊارانبۍپلاڪ
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°
ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f
عشـ∞ـق یـعـنے یـه پـلاڪ
•◯ ⃟◯🥀•⠀ امام على عليه السلام: يَنبَغِي أن يكونَ الرجُلُ مُهَيمِنا عَلى نَفسِهِ، مُراقِبا قَلبَهُ
⇝◌『🌸』
اگࢪهمیشہبخواهۍبہ هواۍدلـ♡ـت گوش
ڪنۍ زندگۍاٺ ۆیراناست..!
دل♡ ↯
همیشہ هۆا بہ هۆا مۍشود :)
#پاسـڊارانبۍپلاڪ
عشـ∞ـق یـعـنے یـه پـلاڪ
چـلـهحاجـتࢪوایۍ🤲🏼 این روزها... دࢪ میـان طـوفان🌪 مشکـلات ۅ سختےها در پـسپردۀ انتظـار بـࢪاۍدی
>•♥⃟ •<
بـࢪاۍ دڔهـاۍبستـۀزنـدگیـتان🚪 شـڪࢪگزاࢪبــاشـیـد🤲🏻
زیــࢪا آنـھـا مـا ࢪا بـه سمـت
دڔهـاۍ منـاسـب زنـدگے هـدایـت مےکننـد💫
♢خـدا هــࢪگـز دیـࢪ نمـۍکـنـد🌱
تـاشـࢪوعچلـهحـاجـتࢪوایۍ
••یـڪ ࢪوز بـاقیـسـت••
#چلـهحاجـتروایۍ
#پاسـڊارانبۍپلاڪ
●🌙͜͡⃞ 🌿●
امامصادق؏:
فضیلت نماز اوݪوقت خواندن
مانندفضیلت آخـږتاست بږ دنیا💫
#نماز_اول_وقت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
• ⃟❥••⠀
✦خاطࢪهشهید
❈انگشتࢪهایےڪہبـࢪاۍخۅدشتهیہ
میڪࢪد معمولاباࢪڪابهاۍخۅبےبـۅد، امایڪےدۅماهبیشتࢪدࢪانگشتشنمیدیدهࢪڪدامازدۅستانشڪہخۅششمےامد
بہاومیبخشید.
❈دࢪمـۅرد لبـاس هایشهم همینطوࢪبـۅد، لبـاسےڪہامانـت میداد،محالبـۅد پـس بگیࢪد.
❈بࢪایعࢪوسے دوستانشڪہمیࢪفت
محال بۅدڪہ دسٺ خالے بࢪۅد،
مقید بۅدڪہحتماهدیہاۍتهیہڪند
ۅ دۅستان دیگـࢪش ࢪاهـممجاب میڪردڪہ باهم یایڪسڪہطلا بخࢪند یاپاڪت پولےࢪا هدیہبدهند.
❈میگفٺ اۅلزندگیشانهسٺبایـد ڪمڪشانڪنیم...!!!
🖋راوۍ: مادࢪشهید
#شهید_رسول_خلیلی
#پاسـڊارانبۍپلاڪ
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°
ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f
[•بســـــمࢪبالشـھـداوالصدیـقیـن•]
همراهانگرامے🌱
بࢪایحمایتازمجموعهلطفاازطࢪیق
لینڪهاۍدࢪجشدهگـࢪوههاوکانالهاۍ
مـاࢪادنبالڪنیـنツ
•••ابࢪاهیـمونـویـددلـھـاتاظـھـور👇
http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
•••کانالعشقیعنے یهپـلاک👇
https://eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f
•••کانالاستیکࢪشهدا 👇
https://eitaa.com/joinchat/983367697C7be3391d80
••• بیتالشـھـدا (ختم قرآن )👇
https://eitaa.com/joinchat/3245735947C1e77479f6c
•••بیتالشـھـدا(ختم ذکر)👇
https://eitaa.com/joinchat/2455502859Ce3a0724733
💫دࢪکـاࢪخیࢪحـاجـتهیـچاستخاࢪه نیست.🌱
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
•✦🦋✦•
گـاهـےڪہچـادࢪمخـاڪےمیشـود …
ازطعنــہهــاۍمــࢪدمشـهــࢪ …
یـاد"چفیـہهـایے"مےافتـم …
ڪہبـــــࢪاۍچادرۍ ماندنم …
خــونـے شدند …!
#پاسـڊارانبۍپلاڪ
#حجاب
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°
ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f
عشـ∞ـق یـعـنے یـه پـلاڪ
•✦🦋✦• گـاهـےڪہچـادࢪمخـاڪےمیشـود … ازطعنــہهــاۍمــࢪدمشـهــࢪ … یـاد"چفیـہهـایے"مےافتـم … ڪہبــ
❈ ⃟ ⃟❥••⠀⠀
✦خـــــدا ...
براۍ این ڪہ ⤹
ماه بهتر مشخص بشود🍃
عمداً آسمان شب را سیاه آفرید... 🙃
#پاسـڊارانبۍپلاڪ