🌷بسيار خوش اخلاق ومهربان بود از همان كودكي علاقه ی خاصی به معصومين وپروردگار داشت.هميشه برای همه دعا ميكرد.
فردی بسيار دلسوزبود به پدر ومادرش احترام مي گذاشت وقدردان زحمتهايشان بود .
🌷بسيار فردی آرام و با حوصله بود با ما شوخي مي كرد و می گفت شهید می شوم ، مادرم از شوخي هايش ناراحت می شد وگريه می كرد هروقت حرف از مردن ميزد مادرم پريشان مي شد وناراحتي ميكرد او هم به مادرم دلداری ميداد وميگفت مادر راه همه مردن است اگر شهيد شدم برايم لباس مشكی نپوشيد هميشه برايم فاتحه بخوانيد من علاقه خاصی به زيارت امام زاده علي صالح دارم هميشه به جايم زيارت بكنين.
"شهید سجاد گماری"
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
🌷برای اسلام و انقلاب تبلیغات زیادی بکنید تا ندای اسلام و اسلام طلبی به اقصی نقاط جهان برسد در اشاعه و گسترش فرهنگ اسلامی تلاش لازم را بنمایید و از هیچ کوششی دریغ نکنید همیشه گوش به فرمان امام امت و مسئولین کشور باشید".
"شهید اکبر چاجی"
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
منم؛ شهادت! سودای هر شبت برخیز
بیا بیا که منم قبله گاه آمالت
منم؛ شهادت! رویای هر شبت برخیز
بیا بیا که خودم آمدم به دنبالت
شادی روح شهید والا مقام
"علی حسن بخردان "
فاتحه و صلواتی هدیه کنیم.
عاقبتهمتونختمبخیروشهادتانشاءالله
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
🌷فرمانده گردان علی ابن ابیطالب (یگان دریایی) با بیش از سی و شش ماه حضور مستمر در مناطق جنگی و با سی درصد جانبازی، در منطقه عملیاتی کربلای ۵ مفقودالاثر گردید. سرانجام پیکر او در تاریخ ۷ مرداد ۱۳۷۴ش توسط گروه تفحص کشف و از طریق پلاک هویت شناسایی شد و در ۸ مرداد ۱۳۷۴ش در شهرستان آمل تشییع و در زادگاهش، روستای سرخکلا به خاک سپرده شد.
"شهید فتح الله حیدری"
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
🌷امروز روز آزمایش الهی است ، روزی است که گروهی اندک به ندای مولایشان لبیک می گویند و گروهی کثیر به بهانه های مختلف نه تنها لبیک می گویند ، بلکه در مقابل امام و مولای خود موضع می گیرند.
🌷به افرادی که دستی در سفره بیت المال دارند و داعیه ی خدمت به اسلام ، بدانند که فقط و فقط باید از امامشان ، حضرت علی (ع) و رهبرشان سید علی ( مد ظله) پیروی کنند.
"شهید مدافع حرم احمد رضایی"
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
🌷پدرم بسیار انسان خوش اخلاق و مهربانی بود و هرگز خنده از لبانش
نمی رفت.
بسیار پیرو خط رهبری و ولایت فقیه بود.
و حاضر بود سرش را فدای رهبرش سید علی خامنه ای بکند.
"شهید مرتضی ترابی کمال"
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
🌷در ۱۴ سالگى خطبه متقين نهج البلاغه را حفظ كرد. از او سؤال شد: چگونه توانستى در اين سن كم اين خطبه سرشار از فصاحت وبلاغت را حفظ كنى؟
گفت: پدرم شرط گذاشت اگر خطبه متقين را حفظ كنم، به من اجازه ميدهد به محور مقاومت ملحق شوم و جزو سربازان مقاومت شوم ...
"شهید جهاد مغنیه"
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷
#نهج_البلاغه
امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب علیهالسلام
💠 وَ إِنْ شِئْتَ قُلْتَ فِي الْجَرَادَةِ إِذْ خَلَقَ لَهَا عَيْنَيْنِ حَمْرَاوَيْنِ، وَ أَسْرَجَ لَهَا حَدَقَتَيْنِ قَمْرَاوَيْنِ وَ جَعَلَ لَهَا السَّمْعَ الْخَفِيَّ، وَ فَتَحَ لَهَا الْفَمَ السَّوِيَّ وَ جَعَلَ لَهَا الْحِسَّ الْقَوِيَّ، وَ نَابَيْنِ بِهِمَا تَقْرِضُ، وَ مِنْجَلَيْنِ بِهِمَا تَقْبِضُ
و اگر بخواهى درباره ملخ گفت و گو کن که خداوند براى او دو چشم سرخ رنگ و دو حدقه همچون دو قرص ماه آفريده و گوش پنهان و دهان مرتب و متناسب به او بخشيده است«خداوند براى او حس قوى و دو دندان که با آنها (ساقه و شاخه گياهان و برگهاى درختان را) مى چيند و دو وسيله همچون دو داس که با آنها اشياى مورد نظر را مى گيرد
📖 خطبه ۱۸۵
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
🌷مقصد است که به حرکت و تکاپو معنی و مفهوم میدهد. همان طوری که علی (ع) میفرماید: (دنیا خانه عبور و آخرت خانه اقامت است) آخرت است که به دنیا معنی میدهد برادرم دنیا جای کار و عمل است و آخرت مکان نتیجهگیری و حساب پس دادن. در اینجا امکان تغییر سرنوشت از طرف خود انسان به وسیله تغییر، ولی در آخرت نیست.
"شهید مجتبی مومنیان"
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
.
🌷از موج تخریب ها و تهمت ها نهراسید
و غم به دل راه ندهید.
بدانید هر کس که "خط" دارد حتماً " دشمن" دارد.
"شهید سید محمد بهشتی"
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حاج_قاسم
من تشنه دیدارتم ای زیبای تنها
با یک نظر آتش بزن خاکسترم را...
سراپا وسعت دریا گرفتند
همان مردان كه در دل جا گرفتند
تمام خاطرات سبزشان ماند
به بام آسمان مأوا گرفتند
شادی روح شهید والا مقام
"فریدون احمدی "
فاتحه و صلواتی هدیه کنیم.
عاقبتهمتونختمبخیروشهادتانشاءالله
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
🌷سلام بر آنان که با سربندِ "یازهرا" به جنگ با نفس خود شتافتند...
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
🌟#رفیق_مثل_رسول🌟۳۰
کمی سردم شد،خودم را محکم بغل کردم و چشم هایم را روی هم گذاشتم. برای یک لحظه خواب دیدم.وقتی بیدار شدم،متوجه شدم کمتر از پنج دقیقه خوابم برده بود،اما تصویر این بود،بالای یک تپه که چندتا درخت کوتاه بود،یک دفعه صدای انفجار آمد و یک سیب سرخ از آن بالا غلت خورد به سمت پایین.به جاده نگاه کردم.تصور میکردم زمان جنگ،چند شهید درست از همین مسیر به جبهه اعزام می شدند.نگاهی به هم سفرها کردم،یا خواب بودند یا مشغول حرف زدن.
جیب پیراهنم را چک کردم.یک تکه کاغذ پیدا کردم. از مادرم خودکار گرفتم و بالای کاغذ نوشتم:یکی از برنامه هایم بعداز برگشت ازسفر،مطالعه زندگی شهید دین شعاری باید باشد.باخودم گفتم:حتما لحظه ای که خوابش را میبینم، لحظه شهادت این شهیده.
مامان صدا کرد و یک مشت پسته و تخمه کف دستم ریخت.وقتی نگاه به صورت مامان کردم،تو ذهنم آمد،اگر روزی شهادت قسمت من بشود،برای یکی از چیزهایی که حتی در بهشت نیز دل تنگش میشوم،نگاه صورت خانواده ام است.
خنده ام گرفت و گفتم:حتما جو راهیان منو گرفته،جنگ کجا،من کجا،شهادت کجا.
چندروزی که جنوب بودیم راویان مختلفی می آمدند و برای ما از شرایط و وضعیت آن زمان، تعریف میکردند، ایثار،شجاعت،صداقت،....
هرخاطره یک دنیا حرف در دل خود داشت،دنیایی که اگر خوب به آن نگاه نکنیم،شاید سالهای آینده کم رنگ شوند و بین ما،دفاع و فرهنگ شهادت فاصله بیفتد.
خون شهدا قداستی به ذره ذره این خاک بخشیده بود که برای پا گذاشتن روی آن خیلی جاها تابلو زده بودند که با وضو وارد شوید،اینجا فقط به خاطر خاک نبود که باید وضو میگرفتیم،برای عشقی که جا خوش کرده بود باید تطهیر میشدیم..
شهدا در یک چیز مشترک بودند و آن عشق واقعی بود.یک جنسی از عشق که قابل گفتن نیست.فقط باید برای رسیدن به آن تلاش کرد و حتما چاشنی دیگر لازم داشت:مثل حجب و حیا،رعایت لقمه،گذشت..
دو رکعت نماز خواندم و به سجده رفتم ،مطمئن شدم خاکی که این همه عاشق را در دل خودش به امانت نگه داشته قابلیت سجاده شدن را دارد.
بعد از سفر راهیان سعی کردم بیشتر روی خودم کار کنم .بیشتر مراقب اخلاق و رفتارم بودم،برای خودم یک سرمشق نوشتم که چند بند خاص داشت؛مثل این حرف شهید حسین خرازی(گاهی یک نگاه حرام شهادت را برای کسی که لیاقت شهادت دارد،سال ها عقب میاندازد ).
زندگی نامه شهید مدافع حرم 🕊🌹
#رسول_خلیلی
#ادامهدارد
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
💠 کنترل چشم شرط نزدیکی به حضرت
✍ آیت الله قرهی (حفظ الله):
من این کد را به شما بدهم که هرکس می خواهد به آقا نزدیک شود اولین شرطش کنترل چشم است. چشم گناه بین، امام زمان (عج) بین نمی شود.
پس عزیزم، چشمت را کنترل کن. در کوچه و بازار چشمت را کنترل کن. چشمت را در اینترنت و... کنترل کن. آقای ما خیلی کریم تر از این حرفهاست...
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جهاد در راه خدا خستگی ندارد...
۹بهمن
💐سردار شهید حسن باقری
🌷سالروز شهادت
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
شهید محسن حججی بسیار به ابراهیم هادی علاقه داشت. در مراسم عقد به همسرش یک بسته کتاب هدیه داد که یکی از آنها سلام بر ابراهیم بود.
بارها کتاب شهید هادی یا دیگر شهدا را میخرید و به جوانان نجف آباد هدیه می داد. دغدغه او هدایت نسل جوان به سوی خداوند متعال بود. از درآمد اندک خودش در این راه هزینه می کرد.
ابراهیم هادی الگوی محسن بود. محسن حججی خالصانه و بدون سر و صدا برای خدا زحمت کشید، اما خداوند نام او را همچون ابراهیم بلند آوازه کرد...
📙 حجت خدا. داستان هایی از زندگی شهید حججی. اثر گروه شهید هادی
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
#سنگرخاطرات
یه بار اومد پیشم گفت: جایی کار سراغ نداری؟
گفتم: اتفاقا این قنادی که کار میکنم نیرو میخواد.
نپرسید حقوقش چقده، بیمه میکنه یا نه، یا حتی ساعت کاریش به چه شکله؛ اولین سوالش این بود: موقع نماز میزاره برم نماز بخونم؟
حقوق کمتر گرفت اما موقع نماز به مسجد میرفت...
📙 حجت خدا. داستان هایی از زندگی شهید حججی. اثر گروه شهید هادی
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
😁لبخند
خاطره ای منتشر نشده از شهید ابراهیم هادی
با ابراهیم به دیدن یکی از رزمندگان ساکن روستای مسگر آباد تهران رفتیم.
ما را به خانه اش دعوت کرد. یک سینی کاهو و شربت برای ما آورد.
من خیلی مودبانه چند تا برگ کاهو برداشتم و آرام خوردم.
ابراهیم گفت: خیلی با کلاسی. اینجوری که کاهو نمیخورن. راحت باش.
بعد یکدسته کاهو را برداشت و خلاصه همه را توی دهانش فرو کرد. لپ های ابراهیم باد کرده بود و به زور میخواست کاهوها را بجود!
همان موقع پدر دوست ما وارد شد. به احترام ایشان بلند شدیم و سلام کردیم.
ابراهیم دست داد و دست دیگرش را جلوی دهانش گرفته بود. اما با هر جمله ای که می گفت مقداری از کاهوها بیرون می ریخت!
وقتی بیرون آمدیم گفتم: راستی ابرام جون چه جوری باید کاهو خورد؟!
خلاصه تا مدت ها یاد آن روز که می افتادیم حسابی می خندیدیم.
✅راوی: برادر علی صادقی از همرزمان شهید
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
خاطره از همرزم شهید:
یه ساختمانی بود که کارهای شھدا رو اونجا انجام میدادیم یه روز که کار یکی از شھدا رو داشتیم انجام میدادیم کارا که تموم شد
#سیدعماد یه حال عجیبی داشت تابوت ها رو شمرد به یازدهمی یا دوازدهمی که رسید با خودکار🖊 یه علامت زد به تابوت گفت بچه ها این تابوت منه گفتیم سید چی میگی با همون لبخند قشنگی که همیشه رو لباش بود گفت جدی میگم بچه هاحالا میبینید که این تابوت منه یا نه...
چند روز بعد، واقعا هم همون تابوتش شد!!
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
#خاطرات_شهید 💌
خیلی کم خانه بود، اکثراً ماموریت بودند..اطرافیان همیشه اعتراض میکردند و به من میگفتند که شما چگونه تحمل میکنید بچهها یک دل سیر پدرشان را ندیدند.یک روزی به او گفتم:«خسته نشدی؟ نمیخواهی استراحت کنی؟؟
گفت:«مگر دنیا چقدر است که من خسته شوم؟ برای استراحت هم وقت زیاد است...
#شهید_رحیم_کابلی
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
مادرم زمانی که خبر شهادتم را شنیدی گریه نکن
زمان تشیع و تدفینم گریه نکن
زمان خواندن وصیت نامه ام گریه نکن
فقط زمانی گریه کن که مردان ما غیرت را فراموش می کنند و زنان ما عفت را
وقتی جامعه ما را بی غیرتی و بی حجابی گرفت، مادرم گریه کن که اسلام در خطر است .
#شهید_سعید_زقاقی
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 شهیدی که در هیچ شبی «نافلهی شب» او قطع نشد.
🔹 زمانی از جبهه بر میگشت، نیمههای شب بود، یک ساعت مانده به اذان صبح؛ وسط جاده سیرجان_کرمان، به راننده اتوبوس گفته بود «همینجا نگه دار.»
◇ راننده اتوبوس گفته بود: «اینجا وسط بیابان چکار داری؟!..» شهید مغفوری گفته بود «اشکال ندارد، نگه دار من پیاده میشوم و شما برو»
◇ راننده رفته بود، زمانی که دوستان ایشان از خواب بیدار شدند از راننده خواستند برگردد، وقتی برگشتند دیدند این شهید وسط بیابان نماز شب میخواند...
#شهید_عبدالمهدی_مغفوری
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
♨️رمان #فرار_از_جهنم (بر اساس واقعیت)
#قسمت_بیست_و_پنجم
📌بودن یا نبودن
🍃رمضان از نیمه گذشته بود ... اونها شروع به برنامه ریزی، تبلیغ و هماهنگی کردن ... .
🍃پای بعضی از گروه های صلیب سرخ و فعالان حقوق بشر به مسجد باز شده بود ... توی سالن جلسات می نشستند و صبحت می کردند ... .
🍃یکی از این دفعات، گروهی از یهودی ها با لباس ها و کلاه های عجیب اومده بودند ... .
🍃به شدت حس کنجکاویم تحریک شده بود ... رفتم سراغ سعید ... سعید پسر جوانی بود که توی مسجد با هم آشنا شده بودیم ... خیلی خونگرم و مهربان بود و خیلی زود و راحت با همه ارتباط برقرار می کرد ... به خاطر اخلاقش محبوب بود و من بیشتر رفتارهام رو از روی اون تقلید می کردم ...
🍃رفتم سراغش ... اینجا چه خبره سعید؟ ... .
🍃همون طور که مشغول کار بود ... هماهنگی های روز قدسه... و با هیجان ادامه داد ... امسال مجمع یهودی های ضد صهیون هم میان ...
چی هست؟ ...
چی؟ ...
همین روز قدس که گفتی. چیه؟ ...
🍃با تعجب سرش رو آورد بالا ... شوخی می کنی؟ ... .
🍃. ... بعد از کلی توضیح، با اشتیاق تمام گفت: تو هم میای؟ ... سر تکان دادم و گفتم: نه ...
💫 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرج
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
♨️رمان #فرار_از_جهنم (بر اساس واقعیت)
#قسمت_بیست_و_ششم
📌من تازه دارم زندگی می کنم
🍃سرم رو به جواب نه، تکان دادم ... .
🍃من چیزی در مورد این جور مسائل نمی دونستم ... اون روز سعید تا نزدیک غروب دریاره فلسطین و جنایات و ظلم های اسرائیل برام حرف زد ... تصاویر جنایات و فیلم ها رو نشونم می داد ... بچه های کوچکی که کشته شده بودند ... یا کنار جنازه های تکه تکه شده گریه می کردند ...
🍃بعد از کلی حرف زدن با همون اشتیاق همیشگی گفت: تو هم میای؟ ...
کی هست؟ ...
روز جمعه ...
🍃سری تکون دادم و گفتم: نه سعید، روز جمعه تعطیل نیست ... باید تعمیرگاه باشم ...
خیلی جدی گفت: خوب مرخصی بگیر ... .
🍃منم خیلی جدی بهش گفتم: واقعا با تشنگی و گرسنگی، توی این هوا راهپیمایی می کنید؟ این دیوونگیه ... این اعتراض ها جلوی کسی رو نمی گیره فقط انرژی تون رو تلف می کنید ...
🍃با ناراحتی خم شد و از روی زمین جعبه ها رو برداشت ... یه مسلمان نمیگه به من ربطی نداره ... باید جلوی ظلم و جنایت ایستاد ... ساکت بمونی، بین تو و اون جنایتکار چه فرقی هست؟ ... .
🍃هنوز چند قدم ازم دور نشده بود ... صدام رو بلند کردم و گفتم: یه نفر رو می شناختم که به خاطر همین تفکر، بی گناه افتاد زندان ... بعد هم کشتنش و گفتن خودکشی کرده ... من تازه دارم زندگی می کنم ... چنین اشتباهی رو نمی کنم ...
🍃برگشت ... محکم توی چشم هام زل زد ... تو رو نمی دونم... انسانیت به کنار ... من از این چیزها نمی ترسم ... من پیرو کسیم که سرش رو بریدن ولی ایستاد و زیر بار ظلم نرفت ... .
🍃اینو گفت از انباری مسجد رفت بیرون ... هرگز سعید رو اینقدر جدی ندیده بودم ...
💫 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
سراپا وسعت دریا گرفتند
همان مردان که در دل جا گرفتند
تمام خاطرات سبزشان ماند
به بام آسمان مأوا گرفتند
شادی روح شهید والا مقام
"محمد ابراهیم توفیقیان"
فاتحه و صلواتی هدیه کنیم.
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
🌟#رفیق_مثل_رسول 🌟۳۱
درسم را پیگیر بودم،راستش برای برنامه های بسیج و تحقیقی که در مورد مباحث نظامی داشتم،بیشتر وقت میگذاشتم و همین گاهی نمره های من را مثل سیگنال های صوت بالا و پایین میبرد.یک روز جمعه پایگاه بسیج برنامه کوه پیمایی داشتیم.از پنجشنبه که رسیدم خانه تمام کارهای درسی ام را انجام دادم.خاص بودن آن روز برای من بیشتر ازهمه بود،چون روح الله به خانه آمده بود.وقتی که خبردار شد قرار کوه پیمایی و راپل داریم،گفت:همراه ما می آید.
سابقه ورود روح الله به بسیج و ارتباطش با مسئولین و مربی ها خیلی بیشتر از من بود و از همه مهمتر آقا مرتضی با روح الله خیلی صمیمی تر از من بود.
تا نمازصبح یک ساعتی وقت داشتیم که روح الله من را بیدار کرد. روح الله کاملا برعکس من بود ،خیلی مرتب و سعی میکرد هرکاری راسر ساعت خودش انجام دهد.همیشه هم به من تذکر میداد که (رسول یکم مرتب باش).
منم همیشه با خنده میگفتم:باشه، باشه.
قبل از اینکه از خانه بیرون بیاییم ،نگاهی به من کرد و گفت :مگه امروز راپل کار نمیکنیم؟سرم را برای تایید حرفش تکان دادم. از داخل کوله اش یک بسته بیرون آورد به من داد،گفت :بیا اینو برای تو خریدم.
بسته را باز کردم، یک جفت دستکش برزنتی مخصوص راپل برای فرود بود،سریع دستم کردم.خیلی شیک و خوش فرم بود.
فرید با برادر بزرگترش فرزاد سرکوچه منتظر ما بودند،به فرید گفتم روح الله برایم دستکش خریده است.فرید گفت:مبارکه.این جوری موقع فرود،کف دستت اذیت نمیشه.
گرم حرف زدن با فرید بودم که روح الله صدایم کرد .دوتا کیسه کوچک به ما دادوگفت:با فرید وسایل کوله ها را مرتب کنید.وسایل راپل را داخل این کیسه های کوچک بریزید،وقتی رسیدید پای کار معطل نشید.کوله ها را خالی کردیم .به فرید گفتم بیا چک کنیم .من میگم،تو ببین هست؟
_طناب چه _هست .....
_یومار و دستکش. _بله قربان همه چیز هست
نگاهی به فرید کردم،از حرفش خنده ام گرفته بود،خیلی جدی گفت:چیه تو قربانی دیگه. من مطمئنم که یک روزی تو آدم نظامی موفقی در یک رده خاصی میشی که نیروهای تحت امرت بهت بله قربان میگن.
باخنده گفتم:من یک روز قربانی میشم،آن هم فقط برای حضرت زهرا س
اسم حضرت زهرا س که آمد، انگار به دل هردومان چنگی زده باشند،فرید گفت:انشالله دوتایی..تو دلم گفتم :من زودتر.
زندگی نامه شهید مدافع حرم 🕊🌹
#رسول_خلیلی
#ادامهدارد
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
زمان ما هم مثل همیشه
رسم و رسوم ازدواج زیاد بود.
ریخت و پاش هم که بیداد میکرد
ولی ما از همان اول ساده شروع کردیم
خریدمان یک بلوز و دامن برای من بود
و یک کت و شلوار برای مرتضی.
چیز دیگری را لازم نمی دانستیم
به حرف و حدیث ها و رسم و رسوم هم کاری نداشتیم
خودمان برای زندگیمان تصمیم می گرفتیم
همین ها بود که زندگیمان را زیباتر می کرد.
🌷#شهیدمرتضےآوینی
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استاد قرائتی: در انتخابات شرکت کنید نه به خاطر این که همه مسئولان کارشون درسته
توجیه کار غلط مسئولین حماقته
تضعیف نظام جنایت است
شرکت نکردن در انتخابات خوشایند دشمن است
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
🌹 در بحبوحه عملیات بیت المقدس ۲ در ساعات ابتدایی اولین روز از بهمن ماه ۶۶، طی درگیری هایی در منطقه کوهستانی ماووت عراق، این دو شهید بزرگوار و تعدادی از نیروهای گردان عمار لشکر ۲۷ حضرت رسول (ص) در تاریکی شب توسط تیربار عراقی به شهادت میرسند.
🔸 بجهت گره خوردن کار و لزوم عقب نشینی سریع نیروها، ابتدا پیکر مطهر این عزیزان رو در همان منطقه زیر برف پنهان می کنند و به عقب برمی گردند اما آقا عطا (نفر وسط) و چند نفر دیگه می مانند تا به هر شکلی شده پیکر جامانده ی دوستانشون رو برگردونن.
🔸 در طی روشنی روز و به جهت دید کامل دشمن به منطقه، حرکتی نداشتن لذا با بهرهگیری از تاریکی شب و در اوج برف و سرمای کوهستانی منطقه، ابدان مطهر شهدا رو با مشکلات بسیار روی دوششون حمل کرده و به عقب منتقل میکنن.
🔸 سه شبانه روز طول میکشه تا به نیروهای خودی برسند و پیکرها رو تحویل بدن که اونجا این عکس به یادگار می ماند.
«هدیه کنیم به روح مطهر همه ی شهدا
صلوات بر محمد و آل محمد (ص)»
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa