🌟#رفیق_مثل_رسول 🌟۶۶
وقتی عملیات تمام میشد،وارد مرحله پاک سازی می شدیم. نیروهای دشمن به دلیل دسترسی راحت به تجهیزات و امکانات،هر منطقه ای را که خالی می کردند،در تمام نقاط تله های انفجاری ریز و درشت صنعتی و دست ساز کار میگذاشتند که پیدا کردن و خنثی کردن این تله ها سخت ترین قسمت کار بود.گاهی خستگی و یک لرزش کوچک دست،باعث وقوع انفجاری بزرگ میشد.گاهی ساختار یک بمب آن قدر پیچیده می شد که باید شخصا برای خنثی کردن یا منهدم کردنش میرفتم.تله ها بعداز خارج کردن چاشنی انفجاری قابلیت انتقال داشتند.ما از این تله ها بعداز انتقال برای آموزش یا استفاده علیه دشمن استفاده میکنیم.جالب بود،کنار تمام امکاناتی که در اختیار داشتند،نوعی خمپاره و نارنجک دست ساز هم داشتند که با اینکه شکلش خیلی ابتدایی بود،ولی قدرت تخریب و آسیب رسانی داشت
کنار کارگاه تخریب پرشده بود از تله های کوچک و بزرگی که خنثی و منتقل شده بودند،گاهی سر کلاس و زمان توضیح داخل آن ها را باز میکردم و برای نیروها توضیح میدادم.در زمان انفجار میتوانند تا چه شعاعی تاثیرگذار باشندو میتوانند چه آسیب جبران ناپذیری را به شخص وارد کنند.
با آرام ترشدن وضعیت و تثبیت خط به آکادمی برگشتم تا کمی استراحت کنم.
چندروز بعد یکی از بچه های حزب الله به ما اطلاع داد که سمت قبطین خانه ای هست که گاهی تک تیراندازهای مسلحین از آنجا برای بچه ها مزاحمت ایجاد می کنند.من،ابوفاطمه و یکی از بچه های حزب الله با دو ماشین اسکورت محمول به سمت خانه ای که مشخص کرده بودند،رفتیم.بعداز چند لحظه بی سیم زدند که خانه خالی از سکنه است.من ،ابوفاطمه و جواد که از بچه های حزب الله بود،وارد خانه شدیم.تمام قسمت های ساختمان را تله گذاری کردیم.فیتیله انفجاری را آوردم و بمب ها را به هم وصل کردم.همه چیز آماده انفجار بود. از بچه ها خواستم سریع لااقل تا شعاع چهارصدمتری خانه را تخلیه کنند.با رفتن ابوفاطمه و جواد فیتیله را روشن کردم و از خانه بیرون آمدم، شروع کردیم به شمارش:
هزارو یک. هزارو دو. هزارو سه
ابوفاطمه گفت:پس چرا نزد؟نکنه باید تا صد بشماریم؟ جواد گفت؛فیتیله رو روشن کردی؟.
خندیدم و بهشان نگاه کردم و برای شوخی گفتم:شاید فیتیله باروتی خاموش شده.
با خنده گفتم؛شوخی کردم بابا،صبر کنید دیگه.
چندثانیه از حرف من نگذشته بود که تله زد و خانه با خاک یکسان شد.وقتی غبار نشست ،گفتم:با فیتیله کندسوز تله ها را وصل کرده بودم.باهم به آکادمی برگشتیم.یکی دوروز بعد گزارش دادند که یک منطقه آلوده به مین هست که بچه های تخریب نمیتوانند کار چک و خنثی را انجام بدهند.من و جعفر برای چک کردن وضعیت رفتیم.من تبحر جعفر را خیلی قبول داشتم.از نیروهای حزب الله بود که باهم کار میکردیم.بچه ها تعداد زیادی مین و تله های انفجاری را به ما نشان دادند که خنثی نبودند. با جعفر شروع کردیم به کار.با خنثی کردن چند تله،به یک نتیجه رسیدیم ،نوع چاشنی گذاری دقیقا سیستمی بود که من آموزش داده بودم.با بچه ها قرار گذاشتیم همان حوالی کمین کنیم تا بتوانیم کسی که برای تله گذاری و چک کردن می آید را بگیریم.سه نفر آمدند نزدیک جایی که ما کمین کرده بودیم.سر یک فرصت مناسب به سمتشان رفتیم و هرسه را با غافلگیری دستگیر کردیم.روی صورتشان را کشیده بودند.روی صورت هایشان را کنار زدیم،دلم نمیخواست چیزی را که میبینم ،باور کنم،متاسفانه از نیروهای بومی بودند که خودم به آن ها آموزش داده بودم.دلم میخواست رد گلوله روی سرشان باقی بگذارم.حجم کار و فشار عجیبی که روی هرکدام از ما بود،دوری از خانواده کمترین این فشارها بود و گاهی این چنین اتفاقاتی به شدت روی ما تاثیر میگذاشت.به قول یکی از دوستان،اینجا سرزمین شام بود و ما سرباز بی بی جانم بودیم.جلیل همیشه میگفت:یکی از بارزترین اختلافات ما با نیروهای نظامی چریک دنیا باید ایمان و صبرمون باشه که این مواقع محک میخوره.
زندگی نامه شهید مدافع حرم 🕊🌹
#رسول_خلیلی
#ادامهدارد
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
#خاطرات_شهید
●برادر حمید [شهید مهدی باکرى]، از تبریز زنگ زد و پرسید:« بچه چیه؟» گفتم:« دختر». به شوخی گفت: « برای جبهه فرمانده گردان میخواهیم. دختر میخواهیم برای چه؟». من هم به شوخی گفتم:« میروم پس میدهم.» به حمید گفتم که مهدی چه گفته، گفت: «[تو هم] میگفتی اگر پاسدار نشود، زن پاسدار میشود... میگفتی زن پاسدار شدن، خیلی سختتر از پاسدار شدن است».
●یک بار گفت:« میآیی نماز شب بخوانیم؟» گفتم:« بله.» او ایستاد به نماز و من هم پشت سرش نیت کردم. نماز طولانی شد، من خسته شدم، خوابم گرفت، گفتم:« تو هم با این نماز شب خواندنت... چقدر طولش میدهى؟ من که خوابم گرفت، مؤمن خدا... .» گفت: « سعی کن خودت را عادت بدهى. مستحبات، انسان را به خدا نزدیک ترمیکند.
✍به روایت همسربزرگوارشهید
📎قائممقام لشگر ۳۱ عاشورا
#سردارجاویدالاثر_حمید_باکری
●ولادت : ۱۳۳۴/۹/۱ ارومیه
●شهادت : ۱۳۶۲/۱۲/۶ عملیات خیبر
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
12.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 نماهنگ «عمو قاسم»
🔹 کاری از گروه سرود دختران میعاد
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
24.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📢 ویژه سالروز شهادت شیخ احمد یاسین
🚩 در خط مقدم
🔹 گوشهای از دیدار شیخ احمد یاسین بنیانگذار جنبش مقاومت اسلامی فلسطین«حماس»
با رهبر انقلاب اسلامی
✏️ ما در آینده هیچ شکی نداریم...
👈 وعدهی خداوند راست است که فرمود: ولینصرن الله من ینصره انالله لقوی عزیز.
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
وشهادتنصیبکسانیمیشود
کهدررهعشقبیترسباجانخود
بازیکنند . . !💫
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
او رفت و
صبر رفت و
تحمل تمام شد!
از هم گسست
سلسلهۍ اختیار ما....
#حاج_قاسم
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
#معرفی_شهید🍃
سعید چشمبهراه سال ۱۳۴۴ در اصفهان متولد شد. با عضویت در بسیج به منطقه فاو عراق اعزام شد و سرانجام در بیستوهفتم بهمن ماه ۱۳۶۴، با سمت فرمانده تانک در فاو بر اثر اصابت ترکش به بدن به شهادت رسید.🕊🥀
#شهید_سعید_چشم_براه
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
فرزند حضرت زهرا (س)💞
یک شب حضرت زهرا (س) به خواب مادر آمد و به او گفت، «سعید فرزند من است!» با تعجب پرسید، «اما سعید که سید نیست؟!» حضرت جواب دادند، «ما خیلی از سیدها را فرزند خودمان نمیدانیم؛ اما سعید فرزند من است!»
پس از خواب از سعید پرسید، «سعید جان شما چطوری به این مقام رسیدی؟» جواب داد، «فقط خلوص... هرکاری را که میکنید اگر فقط رضایت خدا را در نظر بگیرید خدا هم پاداش با ارزشی به شما میدهد.»
نقل از مادر شهید
#شهید_سعید_چشم_براه
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در محضر شهدا🕊
شهید حاج قاسم سلیمانی از وضعی که بدون رهبری محال بود حاصل شود، میگوید...
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطرات رزمندگان در دفاع مقدس
عید نوروز در جبههها
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
از شھدا به ملت ایران.....📞
خیلی مخلصیم....👋
هر وقت از هرجا ناامید شدید....!
بیاید در خونه ما،دست خالی برنمیگردید....🙂
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کجایید ای شهیدان خدایی؟
وصیت شنیدنی شهید باکری
حتما ببینید😞
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa