eitaa logo
عشـ∞ـق‌ یـعـنے یـه‌ پـلاڪ
8.9هزار دنبال‌کننده
12.6هزار عکس
7.1هزار ویدیو
149 فایل
آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر. دلی میخواد به وسعت خود آسمون. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتندوپریدن تبلیغ وتبادل👇 https://eitaa.com/joinchat/2836856857C847106613b 🤝
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 | 🔆ولادت : ۲۱شهریور۱۳۲۶(استان تهران، شهر ری) ▪️ دانش آموخته کارشناسی ارشد معماری از دانشگاه تهران، دانشکده هنرهای زیبا ▪️ شاعر، نقاش، داستان نویس و مقاله نویس ▪️عضو فعال جهاد سازندگی و فعالیت در روستاها در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی ▪️کارگردان و فیلم ساز انقلاب اسلامی ▪️رزمنده دفاع مقدس ▪️از اعضای موسس و سردبیر اول هیئت تحریریه ماهنامه سوره از سال ۱۳۶۸ تا شهادت ▪️مسئول گروه جهاد در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ▪️مسئول مؤسسه فرهنگی روایت فتح 🕊شهادت: ۲۰فروردین۱۳۷۲ بر اثر انفجار مین 📌منطقه: شمال غربی استان خوزستان، فکه 📍مزار: تهران، گلزار شهدای بهشت زهرا(سلام الله علیها) 🔻۲۰فروردین ماه، ، و روز هنر انقلاب اسلامی گرامی باد.
*تاریخ تولد: ۲۹/ ۱۱/ ۱۳۵۵ *محل تولد: شهرستان آبدانان،استان ایلام *تاریخ شهادت: ۱ / ۱۳۹۰/۵ *نحوه شهادت: اقدام تروریستی *محل شهادت: در حین خروج از منزل از وی تنها یک دختر به نام آرمیتا به جا مانده است. تحصیلات مقطع کارشناسی در رشته مهندسی برق، گرایش قدرت، دردانشگاه صنعتی مالک اشتر اصفهان پذیرفته شد. در آزمون کارشناسی ارشد در رشته مهندسی برق، گرایش قدرت قبول شد. او با قبولی در تمام مراحل آزمون دکترا سال ۱۳۹۰ در دانشگاه خواجه نصرالدین طوسی پذیرفته شد. وی در چند سال اخیر ضمن تدریس و انجام فعالیت‌های تحقیقاتی مسئول اجرای بسیاری از طرح‌های تحقیقاتی در دانشگاه‌های صنعتی مالک اشتر، تهران، شهید بهشتی و خواجه نصیرالدین طوسی بود. . تحقیق وی دربارهٔ سوئیچ‌های ولتاژ بالا بوده که قطعه مهمی در ساخت کلاهک‌های هسته‌ای بود که در سلاح اتمی به کار می رود. شهید داریوش رضایی نژاد ᷝᷡᷝᷝᷝᷞ 🆔Eitaa.com/pelak_shohsdaa
🔰 🔹سردار شهید حسین صنعتکار فرمانده اطلاعات و عملیات و قائم مقام لشکر 8 زرهی نجف اشرف سوم فروردین ماه سال 1337 در خانواده‌ای مذهبی در کاشان چشم به جهان گشود و پس از گذراندن دوران مدرسه به حوزه علمیه وارد و به تحصیل معارف اسلامی پرداخت. در سال 1361 برای اولین بار به جبهه عزیمت کرد و آن چنان عرفان حاکم بر جبهه بر او تاثیر گذاشت که گفت: تا زنده ام در جبهه خواهم بود. 🔹قابلیت‌های زیاد او در کنار جذابیت فوق العاده و اخلاق پسندیده‌اش باعث شد که نیروهای لشکر آرزو کنند تحت فرماندهی صنعتکار فعالیت نمایند.وی در تمام عملیات های لشکر به صورت فعال حضور داشت و هر محوری که صنعتکار مسئولش بود، خاطر فرماندهان راحت و آسوده می‌شد، چون می‌دانستند با شجاعت و مدیریت خاص خود از عهده انجام ماموریت بر خواهد آمد. 🔹 شهید صنعتکار همیشه چند صندوق از کتاب‌های حوزه را همراه داشت و زمانی که از کار و فعالیت روزانه خسته می‌شد در گوشه‌ای به مطالعه می‌پرداخت. در تاریخ ۲۵ مرداد ۱۳۶۵ که جهت شناسایی منطقه عملیاتی جدید وارد میدان مین شده بود در اثر انفجار مین به شهادت رسید.زهرا میرعبدالهی همسر شهید صنعتکار در خصوص رفتارهای او می‌گوید: امکان نداشت مجسد رفتنش ترک شود، او  بسیار مقید به نماز اول وقت و قرآن خواندن بعد از نماز صبح بود.با بچه‌ها زود ارتباط می‌گرفت و خیلی اهل شوخی و خنده بود. به حجاب من اهمیت زیادی می‌داد...
🔰 | 🔆تاریخ ولادت: ۱۳۳۹/۳/۲۰ 🕊تاریخ شهادت: ۱۳۵۹/۸/۹ مزار شهید : گلزار شهدای آرامگاه معتمدی بابل 🔻فرازی از زندگی نامه سردار شهید محمد صادق(عباس) قندی: 🔹سردار شهید محمد صادق قندی در سال ۱۳۳۹ در شهرستان بابل متولد شد از زمان طفولیت با اسلام خو گرفته و آثار شجاعت و شهامت در او نمودار بود. او در بعضی از حرفه‌های ورزشی مهارت خاصی داشت. 🔹 او در پخش اطلاعیه و تصویرهای امام امت، خمینی کبیر نقش به سزایی داشت. در تاریخ ۵۷/۷/۱۵ در آغاز درگیری‌های خیابانی با دژخیمان پهلوی در بابل اولین نفری بود که از ناحیه پا مورد اصابت گلوله قرار گرفت و مجروح شد. 🔹 در تاریخ ۵۹/۸/۹ در کوی ذوالفقار آبادان در پی یک نبرد نابرابر لشکریان حق با باطل هنگامی که تانک‌های صدامیان کافر قصد عبور از پل شناور را داشتند با کمک دیگر شیرهای بیشه اسلام جلوی سیاه گوشان صدام را گرفتند و از حرکت آنها جلو گیری و آنها را مجبور به عزیمت نمودند و خود به لقاالله پیوست. 🆔 Eitaa.com/pelak_shohadaa
🌷 🌷 🕊 🌷شهیدی که یک تنه جلوی ۴۰ داعشی ایستاد! 🌿اگر شهید عبدالکریم پرهیزگار نبود، جاده بوکمال به دست می‌افتاد و به دنبال آن شهر بوکمال نیز سقوط می‌کرد 🌿او به تنهایی با ۴۰ تن روبه‌رو می‌شود و پس از به هلاڪت رساندن ۳۷ نفر از آن‌ها، فشنگ‌هایش تمام می‌شود. به سوی او حمله می‌کنند تا اسیرش کنند، اما این بار با سرنیزه دفاع و دو نفر دیگر را مجروح می‌کند و در نهایت به شهادت می‌رسد 🌷 ۲۰ آذر ۹۶ در سوریه به شهادت رسید و هیچ گاه دومین پسرش را ندید...💔 🕊 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
مشورت و برنامه‌ریزی را سرلوحه کار خود قرار داده بود 🔹همسر شهید يحيي مهدوي با بیان خاطرات مشترک همسرش می‌گوید: " شهید در زندگي به مشورت اهميت زيادي مي‌داد.حتي براي برنامه‌ريزي حقوق ماهانه‌شان هم مشورت مي‌كرديم و با هم تصميم مي‌گرفتيم كه چه كار كنيم. يادم هست يك بار كه مي‌خواست به جهيزيه يك عروس كمك كند، آمد و نظرم را پرسيد.گفت: «اشكال ندارد ما اين ماه مقداري از حقوقمان را براي اين كار كنار بگذاريم؟» من هم خيلي استقبال كردم و اين كار را انجام داديم. ايشان تا اين حد اهل مشورت بودند. حتي اگر كمك كردن از لحاظ مالي بود، ترجيح مي‌دادند كه با مشورت و رضايت من اين كار انجام بشود تا مبادا به زندگيمان لطمه اي بخورد." شهید🕊🌹 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
تحقق رویای شهادت 🔹هر چه آقای محلاتی به شهید می‌گفت بروید حج قبول نمی‌کرد. می‌گفت: جبهه واجب‌تر است. آنجا کنار خانه خدا هستیم اما اینجا در میدان جنگ، خود خدا حاضر است و در کنار ماست. 🔹میثمی همیشه می گفت: «من ۳۰ ماه در زندان، ۳۰ ماه در یاسوج، ۳۰ ماه در شیراز بودم و می دانم که ۳۰ ماه هم در جبهه هستم و باید بعد از آن، اجرم را از خدا بگیرم.» همان طور هم شد و درست همزمان با شهادت خانم فاطمه زهرا علیه السلام به آرزوی دیرینه خود، شهادت رسید. 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
🔖 نام : محمــــود نام خانوادگی : تقــــی‌پــــور نام پدر : حسنعلی نام جهادی : ابوقاســــم تاریخ تولد : ۱۳۶۱/۶/۳۰ - گرگان🇮🇷 دین و مذهب : اسلام شیعه وضـعیت تأهل : متأهل شـغل : روحانی ملّیـت : ایرانی تاریخ شهادت : ۱۳۹۶/۸/۱۸ - دیرالزور🇸🇾 مزار : مشهد - گلزار شهدای بهشت‌رضا(علیه‌السلام) 🌹 رویاد کنیم... 🌺با و یک ... 🌹اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌹 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
🔖 نام : محمــــود نام خانوادگی : تقــــی‌پــــور نام پدر : حسنعلی نام جهادی : ابوقاســــم تاریخ تولد : ۱۳۶۱/۶/۳۰ - گرگان🇮🇷 دین و مذهب : اسلام شیعه وضـعیت تأهل : متأهل شـغل : روحانی ملّیـت : ایرانی تاریخ شهادت : ۱۳۹۶/۸/۱۸ - دیرالزور🇸🇾 مزار : مشهد - گلزار شهدای بهشت‌رضا(علیه‌السلام) 🌹 رویاد کنیم... 🌺با و یک ... 🌹اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌹 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
🌷شهید مدافع حرم عبدالله باقری🌷 نام: شهید عبدالله باقری نام پدر: حبیب الله ولادت: 1361/1/29 (تهران) شهادت: 1394/7/30 (همزمان با تاسوعای حسینی/سوریه) وضعیت تاهل: متاهل و صاحب دو فرزند نام جهادی: ندارند اخرین مقام: سرباز بی بی زینب(س)و محافظ رییس جمهور نحوه شهادت: برادر شهید: دومی بود که به سوریه رفته بود، البته این بار یک هفته زودتر از من برای شناسایی محور رفته بود و حدود یک‌ماه آنجا حضور داشت. عبدالله در عملیات "تپه شهید" و "کفر عبید" هم بود که آن مناطق به دست بچه‌ها تثبیت شد. برادر شهید آه سردی کشید و ادامه داد: اگر برادرم فقط 5 دقیقه بیشتر زنده مانده بود آزادی تپه‎های بلاصم را هم می‌دید. ما در تپه‌های بلاصم خسته شده بودیم، عبدالله می‌گفت: "بلند شوید، برویم" گفتم بچه‌ها خسته و تشنه هستند، با لحن شوخی گفت"بلند شید سوسول بازی درنیارید اینجا دست گرمیه، آقا فرمودند که اسرائیل تا 25 سال دیگر نیست و ما می‌خواهیم زودتر اینجا را تمام کنیم و اربعین به کربلا برویم تا ان‌شاالله از امام حسین(ع) و حضرت ابوالفضل (ع) مدد بگیریم برای جنگ با اسرائیل" که شهادت مجالش نداد و زودتر به سمت آقایش حسین رفت. سن شهادت: ۳۳ ساله علاقه: جهاد و شهادت قسمتی از وصیتنامه شهید: برایم مراسم چهلم نگیرید و پولش را به فقرا بدهید،پیراهنی که با آن برای امام حسین(ع)عزاداری کردم را در داخل قبرم بگذارید 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
🍃 سعید چشم‌به‌راه سال ۱۳۴۴ در اصفهان متولد شد. با عضویت در بسیج به منطقه فاو عراق اعزام شد و سرانجام در بیست‌وهفتم بهمن ماه ۱۳۶۴، با سمت فرمانده تانک در فاو بر اثر اصابت ترکش به بدن به شهادت رسید.🕊🥀 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
حُر مدافعان حرم 🥀 شهید مدافع حرم مجید قربانخانی♥️ محل تولد ▪️ یافت آباد تهران تاریخ ولادت▪️ ۱۳۶۹/۵/۳۰ تاریخ شهادت ▪️ ۱۳۹۴/۱/۳۰ محل شهادت▪️خان طومان حلب مدت عمر▪️۲۵ سال محل مزار▪️گلزار شهدای یافت آباد کتاب مربوط به این شهید▪️ پناه- مجید بربری نحوه شهادت▪️ درگیری با عناصر داعش 📌کسی که متحول شد و شهید شد. این شهید ثابت کرد هیچ وقت دیر نیست همیشه برای بازگشت وقت هست اون در میان شهدای مدافع حرم به حر معروف است. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
حتی عراقی‌ها هم برای شهادت عباس ختم گرفتند 🔹شهید جانباز شیمیایی بود، اما هیچگاه دنبال مدارک جانبازی‌اش نرفت. یک روز وقتی در منزل بود، خون بالا آورد. با اصرار مادرش به بیمارستان رفت. بعد از معاینه دکتر از او پرسید: خانه شما در منطقه جنگی بوده؟ با ایما و اشاره به مادرش فهماند که دوست ندارد دکتر بفهمد که در جبهه بوده، اما مادر به آرامی به دکتر گفت. دکتر رو به عباس کرد و گفت: به بیمارستان سپاه برو تا بتوانی دوباره به جبهه بروی، اما او قبول نکرد. مدتی را در تهران ماند تا کمی حالش بهتر شد و باز به جبهه رفت. 🔹عباس صابری برخی اوقات که برای تفحص شهدا به خاک عراق می‌رفت، مقداری لباس،‌ میوه برای عراقی‌ها می‌خرید تا برای تفحص شهدا با آن‌ها بیش‌تر همکاری کنند. این هدیه همراه با مهربانی و خوش اخلاقی عباس آقا موجب شد که دل عراقی‌ها نرم شده و به او علاقه‌مند شوند. وقتی خبر شهادتش به عراقی‌ها رسید، برایش ختم گرفتند. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🕊«شهید مجید لطفی» زمان ولادت:۱۳۴۲/۷/۱ زمان شهادت:۱۳۶۵/۴/۷ نحوه ی شهادت:درگیری با گروهک ضد انقلاب محل دفن: گلزار شهدای بانه ...................(🌻)...................... شهید "مجید لطفی" در سال 1342 در روستای «میر آباد علیا» از توابع شهرستان بانه به دنیا آمد. مجید دوران کودکی را در زادگاهش پشت سر نهاد و با رسیدن به سن 6 سالگی در مهرماه سال 1348 با عشق به کسب علم و دانش، راهی مدرسه شد. وی در سال 1362 فرماندهی گردان ضربت حضرت رسول (ص) بانه را پذیرفت و در سال 1364 فرمانده گردان جندالله سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان بانه بود، پس از سالها مجاهدت روز هفتم تیرماه سال 1365 در درگیری با گروهک ضد انقلاب در روستای سالک از توابع شهرستان بانه به شهادت رسید. 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
🕊«شهید احمد محمودی» زمان ولادت:۱۳۳۶/۹/۸ زمان شهادت:۱۳۶۶/۴/۳ نحوه ی شهادت:درگیری با گروهک ضد انقلاب محل دفن: گلزار شهدای بانه ...................(🌻)...................... وی در یکی از روستاهای دور افتاده و مرزی شهر بانه به نام کنده سوره متولد شده بود از وضع مالی بسیار ضعیفی برخوردار بودند.سال 1350 در سن پانزده سالگی ازدواج نمود و بعد از ازدواج مدتی به شغل پارچه فروشی روی آورد ثمره‌ی زندگی 3 فرزند پسر و 7 دختر بود و قریب به سه سال از عضویتش درسازمان پیشمرگان مسلمان کرد می‌گذشت که در جنگی تمام عیار با گروهک‌های ضد انقلاب حوالی روستای دوسینه با عزت به شرف بزرگ شهادت در راه خدا نائل گردید و به همرزمان شهیدش پیوست. 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
«حسین صیدی» شهید خط شکنی از گردان حنظله که هیچ‌وقت بازنگشت 🔹مادر شهید صیدی می‌گوید: " در یکی از عملیات‌ها از ناحیه دست زخمی شده بود. وقتی به بیمارستان منتقلش کردند تا عمل شود، بعد از عمل راضی نشد بستری شود و با اصرار و رضایت خودش مرخص شد که تخت خالی شود تا اگر مجروحی آوردند جا برای بستری کردنش داشته باشند. آن شب تا صبح بدون اینکه چیزی بگوید از درد قدم زده بود، وقتی پرسیدم درد داری؟ گفت: «تا درد نداشته باشد، ارج ندارد.»" 🔹حسین صیدی در گردان حنظله به عنوان خط شکن همراه گردان کمیل برای عملیات والفجر مقدماتی عازم منطقه شده بودند و روز هجدهم بهمن‌ماه عملیات آغاز شده بود و آنها دیگر هیچ وقت برنگشتند. 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
شهیدی که می‌دانست دیگر عیدی در کنار خانواده نخواهد بود 🔹شهید در طول‌ جنگ‌ دو بار مجروح‌ شد. هنگامی‌ که‌ در جزیره‌ی‌ مجنون‌ و در عملیات‌ بدر از ناحیه‌ی‌ پهلو زخمی‌ شد، برای‌ مرخصی‌ به‌ منزل‌ بازگشت‌، اما ضمن‌ اینکه‌ مجروحیت‌ خویش‌ را از خانواده‌ کتمان‌می‌کرد، حتی‌ دوشادوش‌ پدر در مزرعه‌ نیز کار می‌کرد. 🔹روحیه‌ شهادت‌طلبی‌ از آغاز جنگ‌ در اعمال‌ و اخلاق‌ سیدجواد کاملا مشهود بود. آخرین‌ بار که‌ به‌ جبهه‌ اعزام‌ میشد، به‌ برادر بزرگترش‌ گفته‌ بود: " عید امسال‌ منتظر من‌ نباشید من ‌دیگر به‌ منزل‌ و جمع‌ شما نخواهم‌ بود. حلالم‌ کنید و از همگان‌ برایم‌ حلالیت‌ بطلبید." 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
کبوترانی که زودتر از به شهادت رسیدن شهید را فهمیدند 🔹همسر شهید مهدی اسحاقیان از دقت شهید به همه چیز تعریف می‌کند و می‌گوید: " به خاطر دفع قضا بلا ما دو کبوتر در خانه نگهداری می‌کردیم و آقا مهدی هر وقت که از خانه بیرون می‌رفت به کبوترها خیلی علاقه نشان می‌داد وقی در منزل بود با آنها حرف می‌زد! زمانی که به سوریه اعزام شده بود هر وقت به خانه که زنگ می‌زد، احوال کبوترهایش را از من می‌پرسید". 🔹وی در ادامه اظهار می‌کند: " کبوترها تخم گذاشته بودند و چند هفته بود که روی تخمهایش خوابیده بودند و اصلا تکان نمی‌خورند و موقعی که آقا مهدی به شهادت رسیده بود، کبوتر از روی تخمهایش خود به خود کنار رفته و تخمش شکسته بود، با دیدن این صحنه بدنم سرد شد و به خودم گفتم نکند برای آقا مهدی اتفاقی افتاده است!؟ در صورتی که دو روز پیش آقا مهدی برای آخرین بار احوال کبوترهایش را تلفنی از من پرسیده بود و من گفته بودم حال کبوتر و تخم‌هایش خوب است." 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
عقابی که پهنه‌ آسمان را عرصه‌ی معراج خود ساخت 🔹یکی از دوستان شهید افشین هریسی‌نژاد می‌گوید: " افشین از جمله‌ی آن انسانها و شهدایی است که خاطره و یاد او همچون آفتابی تابان در ذهن و خاطر ما پرتو افشانی می کند. و یاد او که تقریبا هم سن و هم دوره و هم محله ای و آشنا بودیم؛ به مراتب بیشتر در لوح خیالمان حک شده است. 🔹شهید افشین هریسی‌نژاد از همان دوران تحصیل و دوران راهنمایی و دبیرستان استعداد و توانایی ویژه ای در درس و تحصیل خود داشت که بعدا هم در نتیجه همان استعداد درونی و تلاشهای بی وقفه‌اش در این عرصه خودش را بالا کشید و به جایگاهی که شایسته‌اش بود رسید. 🔹البته اگر او شهید نمی‌شد می‌توانست پله‌های خیلی بالاتری را هم در زمینه خلبانی و رشته خاص خودش به خود اختصاص دهد؛ ولی در اوج جوانی خویش در اوج پرواز کرد و قله ها را در نوردید و بالاخره هم پهنه‌ی آسمان را عرصه معراج خویش قرار داد. 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
♦️همان‌طوری که از خدا می‌خواست به شهادت رسید 🔹مهدی مرندی از همرزمان شهید حاجی بابا می‌گوید: "شهید انس و الفتی مثال زدنی با قرآن داشت و همیشه زیارت عاشورا می‌خواند. تنها چیزی که به هیچ کس هدیه نمی‌داد انگشتری بود که از مادرش به یادگار مانده بود، به من می‌گفت می‌خواهم به گونه‌ای شهید شوم که حتی تکه‌های بدنم را نتوانند جمع آوری کنند." 🔹بعد از شهادت رجایی و باهنر، شهید حاجی بابا خیلی ناراحت بود. همان شب روی پشت‌بام خوابیده بود که رو به برادرش گفت: آرزو دارم من هم مثل آقای رجایی به شهادت برسم و پیکرم بسوزد. خدا هم او را به آرزویش رساند و همانطور که دوست داشت به شهادت رسید. 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
حتی عراقی‌ها هم برای شهادت عباس ختم گرفتند 🔹شهید جانباز شیمیایی بود، اما هیچگاه دنبال مدارک جانبازی‌اش نرفت. یک روز وقتی در منزل بود، خون بالا آورد. با اصرار مادرش به بیمارستان رفت. بعد از معاینه دکتر از او پرسید: خانه شما در منطقه جنگی بوده؟ با ایما و اشاره به مادرش فهماند که دوست ندارد دکتر بفهمد که در جبهه بوده، اما مادر به آرامی به دکتر گفت. دکتر رو به عباس کرد و گفت: به بیمارستان سپاه برو تا بتوانی دوباره به جبهه بروی، اما او قبول نکرد. مدتی را در تهران ماند تا کمی حالش بهتر شد و باز به جبهه رفت. 🔹عباس صابری برخی اوقات که برای تفحص شهدا به خاک عراق می‌رفت، مقداری لباس،‌ میوه برای عراقی‌ها می‌خرید تا برای تفحص شهدا با آن‌ها بیش‌تر همکاری کنند. این هدیه همراه با مهربانی و خوش اخلاقی عباس آقا موجب شد که دل عراقی‌ها نرم شده و به او علاقه‌مند شوند. وقتی خبر شهادتش به عراقی‌ها رسید، برایش ختم گرفتند. 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
«حسین صیدی» شهید خط شکنی از گردان حنظله که هیچ‌وقت بازنگشت 🔹مادر شهید صیدی می‌گوید: " در یکی از عملیات‌ها از ناحیه دست زخمی شده بود. وقتی به بیمارستان منتقلش کردند تا عمل شود، بعد از عمل راضی نشد بستری شود و با اصرار و رضایت خودش مرخص شد که تخت خالی شود تا اگر مجروحی آوردند جا برای بستری کردنش داشته باشند. آن شب تا صبح بدون اینکه چیزی بگوید از درد قدم زده بود، وقتی پرسیدم درد داری؟ گفت: «تا درد نداشته باشد، ارج ندارد.»" 🔹حسین صیدی در گردان حنظله به عنوان خط شکن همراه گردان کمیل برای عملیات والفجر مقدماتی عازم منطقه شده بودند و روز هجدهم بهمن‌ماه عملیات آغاز شده بود و آنها دیگر هیچ وقت برنگشتند. 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
شهیدی که می‌دانست دیگر عیدی در کنار خانواده نخواهد بود 🔹شهید در طول‌ جنگ‌ دو بار مجروح‌ شد. هنگامی‌ که‌ در جزیره‌ی‌ مجنون‌ و در عملیات‌ بدر از ناحیه‌ی‌ پهلو زخمی‌ شد، برای‌ مرخصی‌ به‌ منزل‌ بازگشت‌، اما ضمن‌ اینکه‌ مجروحیت‌ خویش‌ را از خانواده‌ کتمان‌می‌کرد، حتی‌ دوشادوش‌ پدر در مزرعه‌ نیز کار می‌کرد. 🔹روحیه‌ شهادت‌طلبی‌ از آغاز جنگ‌ در اعمال‌ و اخلاق‌ سیدجواد کاملا مشهود بود. آخرین‌ بار که‌ به‌ جبهه‌ اعزام‌ میشد، به‌ برادر بزرگترش‌ گفته‌ بود: " عید امسال‌ منتظر من‌ نباشید من ‌دیگر به‌ منزل‌ و جمع‌ شما نخواهم‌ بود. حلالم‌ کنید و از همگان‌ برایم‌ حلالیت‌ بطلبید." 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
کبوترانی که زودتر از به شهادت رسیدن شهید را فهمیدند 🔹همسر شهید مهدی اسحاقیان از دقت شهید به همه چیز تعریف می‌کند و می‌گوید: " به خاطر دفع قضا بلا ما دو کبوتر در خانه نگهداری می‌کردیم و آقا مهدی هر وقت که از خانه بیرون می‌رفت به کبوترها خیلی علاقه نشان می‌داد وقی در منزل بود با آنها حرف می‌زد! زمانی که به سوریه اعزام شده بود هر وقت به خانه که زنگ می‌زد، احوال کبوترهایش را از من می‌پرسید". 🔹وی در ادامه اظهار می‌کند: " کبوترها تخم گذاشته بودند و چند هفته بود که روی تخمهایش خوابیده بودند و اصلا تکان نمی‌خورند و موقعی که آقا مهدی به شهادت رسیده بود، کبوتر از روی تخمهایش خود به خود کنار رفته و تخمش شکسته بود، با دیدن این صحنه بدنم سرد شد و به خودم گفتم نکند برای آقا مهدی اتفاقی افتاده است!؟ در صورتی که دو روز پیش آقا مهدی برای آخرین بار احوال کبوترهایش را تلفنی از من پرسیده بود و من گفته بودم حال کبوتر و تخم‌هایش خوب است." 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
عقابی که پهنه‌ آسمان را عرصه‌ی معراج خود ساخت 🔹یکی از دوستان شهید افشین هریسی‌نژاد می‌گوید: " افشین از جمله‌ی آن انسانها و شهدایی است که خاطره و یاد او همچون آفتابی تابان در ذهن و خاطر ما پرتو افشانی می کند. و یاد او که تقریبا هم سن و هم دوره و هم محله ای و آشنا بودیم؛ به مراتب بیشتر در لوح خیالمان حک شده است. 🔹شهید افشین هریسی‌نژاد از همان دوران تحصیل و دوران راهنمایی و دبیرستان استعداد و توانایی ویژه ای در درس و تحصیل خود داشت که بعدا هم در نتیجه همان استعداد درونی و تلاشهای بی وقفه‌اش در این عرصه خودش را بالا کشید و به جایگاهی که شایسته‌اش بود رسید. 🔹البته اگر او شهید نمی‌شد می‌توانست پله‌های خیلی بالاتری را هم در زمینه خلبانی و رشته خاص خودش به خود اختصاص دهد؛ ولی در اوج جوانی خویش در اوج پرواز کرد و قله ها را در نوردید و بالاخره هم پهنه‌ی آسمان را عرصه معراج خویش قرار داد. 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa