دنبال فرغون بود! گفتم: علی جان فرغون رو برای چی میخوای؟! نکنه زدی تو کار ساخت و ساز. _نه بابا ... لازمش دارم ... ساعتی بعد علی آقا را دیدم که یک پیرزن فرتوتی را توی فرغون نشانده و نفسزنان دارد میرود! گفتم: کجا؟! گفت: حمام، مادربزرگمه، چند ساله که زمینگیر شده نمیتونه خودش بره حمام. من تا در حمام میبرمش تا مادرم بیاد اونجا شستوشوش بده. چشمهایم از تعجب گرد شد!! یک جوان رعنا چقدر راحت غرورش را میشکند و این کار بزرگ را انجام میدهد. بعدها از مادرش شنیدم که حتی برای دستشویی رفتن مادربزرگش کمک میکرد، ناخنهایش را میگرفت، پسته و بادام میخرید و میکوبید میداد میخورد.
#شهید #علی_محمد_صباغ_زاده
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
روحیه بزرگ شهید صباغزاده
🔹شهید علی محمد صباغ زاده علاقه بسیاری برای خدمت به مردم داشت و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در کار توزیع نفت خدمتاسانی میکرد.
🔹همسر شهید علیمحمد صباغزاده در بيان یکی از خاطرات اين شهيد والا مقام میگويد: " همسرم در اوايل انقلاب در كارهای خدماتی مختلفی حضور داشت و يكبار در اين فعاليتها در صف توزيع نفت خانمی كه نفت به او نرسيده بود شروع به پرخاش و ناسزاگویی به شهيد كرده و آب دهان به صورت ايشان پرت میکند.
🔹دوستان شهيد كه در كنار ايشان حضور داشتند قصد برخورد با اين خانم را داشتند که علیمحمد اجازه نداده و تنها با بيان اينكه " چيزی نيست بگذاريد اين بنده خدا برود انشاالله خدا همهی ما رو به راه راست هدايت كرده و از سر تقصيراتمان بگذرد، ما که میدانيم در وظيفه خود كوتاهی نکردهایم" مانع از هرگونه برخوردی با اين خانم میشوند.
شهید#علی_محمد_صباغ_زاده🕊🌹
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa