دست بر سفره نبردم
تا خودت تعارف کنی
تعارف اهلِ کرم
از خوردن نان بهتر است ...
#شهید حاج #مهدی_باکری در حال تدارک سفره افطار....
#ماه_رمضان_در_جبهه
#طاعات_قبول
التماس دعا
با شهید باکری، در کنار دجله باهم نشسته بودیم، من رفتم قرارگاه که آخرین وضعیت را گزارش دهم و صحبت کنیم و برای ادامة عملیات به نتیجه برسیم. من از پیش ایشان به این طرف دجله آمدم و به قرارگاه رفتم و طولی نکشید که برگشتم، آمدم کنار دجله قایقی نبود من را ببرد، با مهدی تماس گرفتم و گفتم: «چه خبر است؟»
ایشان جواب سؤال من را نداد و این جمله را فرمود که: «برادر احمد بیا اینجا، اینجا جای بسیار خوب و زیبایی است بیا تا برای همیشه پیش هم باشیم» این آخرین جملة او بود که این کلمه چند لحظه مانده به شهادت این شهید عزیز بود.
شهید#مهدی_باکری🕊🌹
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
📌 درسی از شهید باکری درباره قدرشناسی از نعمت ها
🔹️ محل استقرار بهداری و درمانگاه لشکر در سمت راست ورودی پادگان، نزدیک چادر فرماندهی بود.
◇ در چادر بودم که آقا مهدی درجلو چادر تدارکات بهداری مرا صدا کرد.
◇ یک گونی را با یک دست گرفته بود و تکه نانی از داخل آن برداشت، تا آخر قضیه را خواندم.
◇ سلام کردم، جواب سلامم را داد و تکه نانی را ا به من نشان داد و گفت: برادر رحمان! این نان را می شود خورد؟!
◇ گفتم: بله، آقا مهدی می شود.
◇ دوباره تکه نان دیگری را از داخل گونی بیرون آورد و گفت: این را چطور؟ آیا این را هم می شود استفاده کرد؟
◇ من سرم را پایین انداختم. چه جوابی می توانستم بدهم؟
◇ آقا مهدی ادامه داد و گفت: الله بنده سی... پس چرا کفران نعمت می کنید؟
◇ آیا هیچ می دانید که این نانها با چه مصیبتی از پشت جبهه به اینجا می رسد؟
◇ هیچ می دانید که هزینه رسیدن هر نان از پشت جبهه به اینجا حداقل ده تومان است؟ چه جوابی دارید که به خدا بدهید؟
◇ بدون آنکه چیز دیگری بگوید سرش را به زیر انداخت و از چادر تدارکات دور شد و مرا با وجدان بیدار شده ام تنها گذاشت.
◇منبع: کتاب «خداحافظ سردار»
شهید#مهدی_باکری🕊🌹
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
♦️وقتی سرلشکر مهدی باکری فرمانده نامآور لشکر ۳۱عاشورا به پشت تریبون رسید، قبل از هر اقدامی خم شد و پتوی کهنه سربازی را که به احترام فرمانده زیر پایش انداخته بودند را برداشت و با وقار و مهارت خاصی آن را تکان داد و خیلی آرام تایش کرد و به جای زیر پایش بر روی تریبون نهاد و آنگاه با لحنی آرام جملهای را گفت که هرگاه و در هر شرایطی برای هر کسی گفته ام متأثر شده است.
🔹خاک بر سرت مهدی آدم شدهای که بیتالمال را به زیر پایت انداختهاند؟
🏷خاک را بخیسانیم و بر سر آن دسته از کارمندان و مسئولانی بریزیم که پا روی خون و هدف شهدا میگذارند.
#مهدی_باکری
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
نماز اول وقت
سفارش شهدا
به ما گفت :
من تندتر میروم
شما پشت سرم بیایید
تعجب کرده بودیم !!
سابقه نداشت
بیشتر از صد کیلومتر
سرعـت بگیرد !!
غروب نشده رسیدیم گیلانغرب ...
جلو مسجدی ایستاد ؛
ماهم پشت سرش
نمــاز ڪہ خواندیم ،
سریع آمدیـم بیـرون ...
داشتیم تنـد تنـد
پوتینهایمان را میبستیم
ڪہ زود راه بیفتیم
گفت : ڪجا با این عجله ؟!
میخواستیم به نماز جماعت برسیم
ڪہ رسیـدیم ...
شهید#مهدی_باکری
#نماز_اول_وقت
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
این تصویر مردی پنجاه ساله نیست!
این جوان بیست و هشت ساله،#مهدی_باکری است.
فرمانده لشکر عاشورا
بی سردوشی
بی عنوان
روزها بی خوابی
خستگی
بی ادعا
بی ریا
یادشون گرامی باد...
#مدیون_شهداییم
#یادشهداکمترازشهادت_نیست
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
نماز اول وقت
سفارش شهدا
به ما گفت :
من تندتر میروم
شما پشت سرم بیایید
تعجب کرده بودیم !!
سابقه نداشت
بیشتر از صد کیلومتر
سرعـت بگیرد !!
غروب نشده رسیدیم گیلانغرب ...
جلو مسجدی ایستاد ؛
ماهم پشت سرش
نمــاز ڪہ خواندیم ،
سریع آمدیـم بیـرون ...
داشتیم تنـد تنـد
پوتینهایمان را میبستیم
ڪہ زود راه بیفتیم
گفت : ڪجا با این عجله ؟!
میخواستیم به نماز جماعت برسیم
ڪہ رسیـدیم ...
شهید#مهدی_باکری
#نماز_اول_وقت
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
🕊🌷
آنقدر روزها نمیخوابید که از فرط
خستگی میافتاد میگفت:
پاسدار یعنی کسی که کار کنه
بجنگه خسته نشه کسی که نخوابه
تا وقتی خود به خود خوابش ببره...
🕊🌷
#شهید | #مهدی_باکری
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
🕊🌷
از خدا خواسته بود که بدنش
یک وجب از خاک زمین را
اِشغال نکند..
آب دجله او را براۍ همیشه
با خودش برد..🥀
🕊🌷
#شهید | #مهدی_باکری
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
🕊🌷
آنقدر روزها نمیخوابید که از فرط
خستگی میافتاد میگفت:
پاسدار یعنی کسی که کار کنه
بجنگه خسته نشه کسی که نخوابه
تا وقتی خود به خود خوابش ببره...
#شهید
#مهدی_باکری
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa