اهل بیت 2.pdf
6.19M
سلام انتشار #کتاب_شهدا_و_اهل_بیت تألیف #ناصرکاوه #جلد_دوم به مناسبت فرارسیدن محرم حسینی و تاسوعا و عاشورای حسینی 👈لطفا پس از مطالعه با نشر مجدد آن در شبکه های اجتماعی ، در ثواب آن با ما شریک باشید....
التماس دعا: ناصرکاوه
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
اهل بیت 3.pdf
3.72M
سلام انتشار #کتاب_شهدا_و_اهل_بیت تألیف #ناصرکاوه #جلد_سوم به مناسبت فرارسیدن محرم حسینی و تاسوعا و عاشورای حسینی 👈لطفا پس از مطالعه با نشر مجدد آن در شبکه های اجتماعی ، در ثواب آن با ما شریک باشید....
التماس دعا: ناصرکاوه
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
اهل بیت 1.pdf
11.04M
سلام انتشار #کتاب_شهدا_و_اهل_بیت تألیف #ناصرکاوه #جلد_اول به مناسبت فرارسیدن محرم حسینی و تاسوعا و عاشورای حسینی 👈لطفا پس از مطالعه با نشر مجدد آن در شبکه های اجتماعی ، در ثواب آن با ما شریک باشید....
التماس دعا: ناصرکاوه
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷بچه بود ، ازش سوال کردن وقتی بزرگ شدی میخوای چه کاره بشی؟
گفت : میخوام شهید بشم⚘️
بعد از اینکه دو عمو و سپس پدرش #عماد_مغنیه شهید شدند در جوانی و در ارتفاعات اشغالی جولان سوریه ، به آرزویش,که شهادت بود رسید، مادر بزرگش خدمت سیدحسن نصرالله ، رهبر حزب الله رسید و گفت: سید ببخشید سه تا پسرم و نوه ام شهید شدند، ببخشید دیگر مردی در خانواده نداریم، تا تقدیم اسلام عزیز کنیم .
#کتاب_خاطرات_دردناک
#ناصرکاوه
#شهید_جهاد_مغنیه
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مرصاد
#منافقین
روایت سلاخی زن باردار و جنین توسط منافقین
🌟شهیدی که منافقین چشمهایش را در آوردند و گوشهایش را بریدند و...دفعه آخر که به مرخصی آمد دیدم خیلی فرق کرده و حالت معنوی خاصی پیدا کرده است... وقتی بغلش کردم با خودم گفتم برای آخرین بار است که می بینمش... به سید مهدی گفتم: مادر مگر جنگ تمام نشده و امام قطعنامه را امضا نکردند؟... گفت: "مگر امام نفرمودند من جام زهر را نوشیدم، من باید دوباره برگردم"... گفتم: برو و مواظب خودت باش!... او با اینکه خودش می دانست بر نمی گردد، گفت: این دفعه که برگردم تحصیلاتم را ادامه می دهم به خاطر شما!... "سید مهدی در عملیات مرصاد عضو گردان مسلم لشکر 27 محمد رسول الله (ص) بود و در منطقه اسلام آباد غرب به شهادت می رسد... منافقین سفّاک ابتدا چشم هایش را در آورده بودند... بعدا گوش هایش را بریده بودند و آنقدر به فکش ضربه زنده بودند تا فکش را شکستند و در نهایت بی رحمی پوستش را کنده بودند و سرانجام بدنش را سوزانده بودند... زمانی که پیکرش را برای ما آوردند اجازه ندادند او را ببینم ولی بعدا فیلم پیکرش را دیدم..."
خاطره ای از مادر شهید, سید مهدی رضوی
کتاب خاطرات دردناک
#ناصرکاوه
#شهدا
#مرصاد
#منافقین
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa