🩸 شهید یحیی السنوار:
صلح و مذاکره درکار نیست؛ یا پیروز میشویم یا کربلا رخ میدهد.
🔘 هنگام شهادت در میدان جنگ بود،
لباس رزم بر تن
اسلحه در دست
در محاصره دشمن
دشمنی ترسو که از راه دور به او حمله میکرد، با چند مرحله شلیک توپ!
با دستِ از بازو قطع شده و پیکری به خاک و خون کشیده تا آخرین قطرهی خون و لحظهی عمرش مقاومت کرد.
پس از شهادت با تکه ای چوب دهانش را باز کردند و عکس گرفتند.
پیکرش به شهر دشمن رفت
و هلهله یزیدیان و یهودیان ...
🥀 در دنیایی پر از نامرد، او مرد بود؛ مرد میدان. صادقانه بر سر حرفش ماند و به همان راهی رفت که وعده داده بود.
✨ مقاومت زنده است و زنده میماند؛ چون شهدا زندهاند و راهشان ادامه مییابد.
🏷 #شهید_یحیی_سنوار #یحیی_سنوار
#مقاومت
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️فرق میکنه فرمانده بگه «برو» یا بگه «بیا»
✌️به یاد سلحشوری شهید #یحیی_سنوار
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
☘ #یحیی_سنوار فرمانده تاریخ حماس شد که سلاح به دست وسط معرکه، #شهید_معرکه شد!
☘ تصاویر آخرالزمانی مبارزه او خون جدیدی در رگهای کل محور مقاومت خواهد بود...
#شهید_یحیی_سنوار
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
1887379201_874161868.pdf
4.12M
نسخه ترجمه فارسی کتاب خار و گل میخک
تألیف: #شهید_یحیی_السنوار
ترجمه: عبدالمومن شهزاد
#یحیی_سنوار
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴مرز میان جبهه حق و باطل هیچگاه اینچنین شفاف نبوده است
یحیی سنوار را میگفتند جاسوس اسرائیل است، در جنگ و نبرد مستقیم با اسرائیل شهید شد.
فرزندان هنیه را میگفتند در قصرهای قطر زندگی میکنند در میان خرابههای غزه شهید شدند.
سید حسن را هم میگفتند در ایران است وسط معرکه جنگ در بیروت شهید شد.
#یحیی_سنوار
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
حاج قاسم یه حرف قشنگی داشت....
میگفت یه فرمانده نباید به سربازش بگه برو بجنگ
باید بگه « بیا بجنگ »
#یحیی_سنوار همچین مردی بود او تا آخرین نفس در خط مبارزه با اسرائیل جنگید ...
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
🥀 تفحص عجیب در فکه
💔نزدیک غروب مرتضی داخل یک گودال پیکر شهیدی را پیدا کرد. با بیل خاک ها را بیرون میریخت. هر بیل خاک را كه بیرون میریخت مقدار بیشتری خاک به داخل گودال برمىگشت. نزدیک اذان مغرب بود، مرتضی بیل را داخل خاک فرو کرد و گفت: فردا برمیگردیم.
❤️🔥صبح به همراه مرتضی به فکه برگشتیم، به محض رسیدن، به سراغ بیل رفت. بعد آن را از خاک بیرون کشید و حرکت کرد!!! با تعجب گفتم: آقا مرتضی کجا میری؟! نگاهی به من کرد و گفت: دیشب جوانی به خواب من آمد و گفت: من دوست دارم در فکه بمانم! بیل را بردار و برو...
📚 کتاب "شهید گمنام"
#یحیی_سنوار
#سید_حسن_نصرالله
#وعده_صادق
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa