🌷 #یاد_شهدا 🌷
+ بــــِبـــَخْشیـــد آقــا، طــــَلــائـیـــ☀️ــه کُـــجــاســـتُ؟
_یــــِهــ تــــیــکــه اَز بِـــ🦋ــــهِـــ🌸ــــشْـــتْ.
+ تــا اونْــجــا چـــِقَـــدر راهــ🛣ـــــه؟
_یِــــکــــــ ســَلـــ✋ـــام بـــیـــشـــتَـــر راهــــی نــیــــســتْ
🌱🌷✋
#صبح_شهدایی
#طلائیه
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
@ebrahim_navid_shahadat
@ebrahim_navid_sticker
═══°✦ ❃ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆
عشـ∞ـق یـعـنے یـه پـلاڪ
🦋#کتاب_تا_شهادت🦋 🌴چهل روایت از آنان که توبه کردند راه حق را پیمودند و تا شهادت رفتند. 《انتشارات ش
🦋#کتاب_تا_شهادت🦋
🌴چهل روایت از آنان که توبه کردند راه حق را پیمودند و تا شهادت رفتند.
《انتشارات شهید ابراهیم هادی》
شاهرخ در ایام انقلاب همپای مردم در راهپیمایی ها شرکت میکرد. با پیروزی انقلاب وارد کمیته شد. عاشق امام بود. روی سینهاش خالکوبی کرده بود: فدات بشم خمینی؛ در همه عملیاتها و ماموریتها جلوتر از بقیه بود. در درگیریهای گنبد، کردستان، خوزستان و... قبل از بقیه حضور داشت.
با شروع جنگ خود را به خوزستان رساند.اوبه واحد جنگهای نامنظم فدائیان اسلام پیوست. شاهرخ ضرغام همیشه از خدا میخواست گذشته اش را ببخشد. می خواست چیزی از او نماند. نه نام نه نشان، نه قبر و مزار و نه هیچ چیز دیگر!
خدا هم دعای او را مستجاب کرد. و به جرگه سرداران گمنام و بی نشان دفاع مقدس پیوست. سردارانی که هیچ نشانی از آنها باقی نمانده.
روزهای اول جنگ بود. شاهرخ با بسیاری از رفقای قدیم و جدید به سوی آبادان رفته بود.
هر شب به سوی مواضع دشمن می رفتند و با شبیخون به دشمن از آنها تلفات می گرفتند. شاهرخ در نفوذ به مناطق دشمن بدون سلاح می رفت و با سلاح برمیگشت! هیبت عجیبی داشت. حتی عراقی ها از او می ترسیدند.
شب ها به همراه چند نفر از نیروهایش به میان نخلستانها میرفت و مخفی میشد. میگفت: اسیر گرفتن خوب است اما باید دشمن را ترساند!
صورتهای خود را سیاه می کردند. نیمه های شب به سراغ فرمانده هان دشمن میرفتند. آنها را دستگیر میکردند. بعد قسمتی از لاله گوش آنها را می بریدند و رهایشان می کردند!بعد هم برمیگشتند!
این کار آنها دشمن را به وحشت انداخته بود. سربازان عراقی ها فرماندهانی را در بین خود میدیدند که لاله گوش آنها بریده شده بود. بیشتر افسران عراقی از حضور در منطقه بهمنشیر و آبادان وحشت داشتند.
با شاهرخ رفتیم برای پاکسازی. عراقی ها از یک روستا عقب نشینی کرده بودند. وارد روستا شدیم کسی آنجا نبود در وسط روستا یک دستشویی بود. شاهرخ رفت دستشویی.
من در کنار دیوار نشسته بودم. یک دفعه دیدم یک سرباز عراقی خیلی بی خیال به سمت ما می آید سریع پشت دیوار مخفی شدم. نمیتوانستم شاهرخ را صدا کنم.
سرباز عراقی به مقابل دستشویی رسید. و با تعجب به دستشویی نگاه می کرد. یکدفعه شاهرخ لگدی بر در زد. بعد هم فریاد زد و گفت:وایسا!!!
سرباز عراقی از ترس اسلحه اش را روی زمین انداخت و فرار کرد. ما هم به دنبال او دویدیم. شاهرخ کمی جلوتر او را گرفت. سرباز عراقی خیلی ترسیده بود داد میزد: من رو نخور!!
من که کمی عربی بلد بودم جلو رفتم و با تعجب گفتم: نخور! یعنی چی!؟
سرباز گفت: فرمانده ماکسین آقا را به ما نشان داده. گفته:او آدمخوار است!
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
@ebrahim_navid_shahadat
@ebrahim_navid_sticker
═══°✦ ❃ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆
با توکل به خدا و رعایت همه پروتکل های بهداشتی ، امروز ۱۹ تیر ماه مراسم تولد شهید نوید صفری در بهشت زهرا تهران در حال برگزار شدن است.
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
@ebrahim_navid_shahadat
@ebrahim_navid_sticker
═══°✦ ❃ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆
7.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حضور پر شور عاشقان ❤️ شهید در مراسم با رعایت پرتکل های بهداشتی 😷 و سخنرانی حجت الاسلام وکیل پور😍
نائب الزیاره همه جا ماندگان❣
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
@ebrahim_navid_shahadat
@ebrahim_navid_sticker
═══°✦ ❃ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆
حضور خانواده شهید صفری 🌹
حضور با برکت پدر و مادر شهید بزرگوار 🌸
چه زیبا گل های سبز کنار هم جمع شده اند 🌺
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
@ebrahim_navid_shahadat
@ebrahim_navid_sticker
═══°✦ ❃ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆