عشـ∞ـق یـعـنے یـه پـلاڪ
✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺 بسم رب الشهدا #رمان #هادی_دلها #قسمت_35 تو فرودگاه نشسته بودیم با بهار و عطیه حر
✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺
بسم رب الشهدا
#رمان
#هادی_دلها
#قسمت_36
الحمدالله دور حرم خیلی امن بود با بهار راه میرفتیم از حسین شهدای دیگه حرف میزدیم
-بهار😢 حسین چقدر اینجاها راه رفته
بهار: خداشکر خیلی آروم تر شدی
-کاش یه فیلم بود ازش میدیدم
محسن :خانم عطایی فر ببخشید صداتون ناخودآگاه شنیدم
من یه فیلم از حسین دارم روزی که اومدیم حرم وداع
ازش دارم
-میشه ببینمش
محسن :بله
بهار:ببخشید مامان داره منو صدا میکنه
-بهار کجا میری عه
بهار نامرد بد بدی منو با آقای چگینی تنها گذاشت
محسن: خانم عطائی فر میدونم درست نیست نه مکانش نه اینکه خودم بیان کنم
ولی اگه اجازه میدید با خانواده برای امر خیر مزاحمتون بشیم
چند دقیقه سکوت کردم بعد گفتم هرچی خانواده بگن ببخشید
وقتی رسیدم پیش بهار صورتم قرمز بود
بهار: خخخ مبارک باشه
یه مشت زدم به شانه اش 👊 گفتم :خیلی نامردی بهار
وای گوشیش موند دستم 😣
بهار:خخخخ ببر بده بهش 😁
بدوووو😁
-وای نه من روم نمیشه
عصری رفتیم مقبره حجر بن عدی دیدیم
همون جایی که داعش برای اینکه نشان دادن شجره خبیثه است هتک حرمت کرد
اینجا همون جایی که وقتی هتک حرمت خون هزاران شیعه و محب علی به جوش اومد مثل #شهید_مهدی_قاضی_خانی
که بااین اتفاق راهی سوریه شد و از حرم بی بی زینب دفاع کرد
چون خان طومان هنوز کاملا پاکسازی نشده ما از دور مقتل عزیزانمان دیدیم چقدر از فاصله دور جیغ زدم گریه کردم نحوه خوندم برای عزیزدلم
سفر شام تمام شد و من حالا خیلی میدونم عزیزدلم چرا دل کند رفت
وقتی رسیدیم کارت عروسی عطیه اومد
عطیه من داشت عروس میشد
#ادامه_دارد ....عصر ساعت 18❤️
نام نویسنده:بانوی مینودری
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
@ebrahim_navid_shahadat
@ebrahim_navid_sticker
═══°✦ ❃ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆
4.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیت الله خامنه ای: شهدا همچون ستارگان هستند که میتوان با آنها راه را پیدا کرد.
#راز_شهادت عارف شهید احمدعلی نیری
#شهدا
#شهید_احمدعلی_نیری
#دوست_شهید_من
#شهیدان_الگوی_جذب_جوانان
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
@ebrahim_navid_shahadat
@ebrahim_navid_sticker
═══°✦ ❃ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆
11.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با شهدا رفیق بشید، شهدا زنده اند🌹
#استاد_دانشمند🌷
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
@ebrahim_navid_shahadat
@ebrahim_navid_sticker
═══°✦ ❃ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆
❤️ ارادت #شهدا به #شهید_ابراهیم_هادی
از میان شهدای مدافع حرم، بسیاری بودند که ارادات و علاقه قلبی به #ابراهیم_هادی داشتند.
🌷 #شهید_مهدی_عزیزی همواره تصویر ابراهیم را در جیبش داشت، کتابش را خوانده بود و هر وقت از کنار تصویر او رد می شد سلام میکرد.
🌷 #شهید_سیدمیلاد_مصطفوی هرطور بود در راهیان نور به کانال کمیل میرفت و با ابراهیمش خلوت میکرد.
🌷 #شهید_عباس_دانشگر هرزمان یکی از اساتید دانشگاه که همرزم ابراهیم بود را میدید، از او میخواست چند جمله ای از ابراهیم بگوید.
🌷 #شهید_هادی_ذوالفقاری که دیگر احتیاج به توضیح ندارد. نام جهادیش را گذاشته بود: ابراهیم هادی ذوالفقاری
♦️⬅️ابراهیم، تمام زندگی هادی شده بود.➡️♦️
🌷 #شهید_علی_امرایی بیشتر کتابهایی که درباره شهید هادی بود خوانده بود و در کنار مزار یادبودش عکس یادگاری گرفته بود.
🌷 #شهید_حمید_اسداللهی از عاشقان ابراهیم بود. روی برخی داستانهای آموزنده او تمرکز خاصی داشت.
🌷 #شهید_مصطفی_صدرزاده به عشق ابراهیم هادی، نام جهادیاش را سید ابراهیم گذاشت. مرتب کتاب ابراهیم را تهیه میکرد و مینوشت: «وقف در گردش» و به دیگران میداد.
🌷 #شهید_حسین_معزغلامی نیز از شیفتگان ابراهیم هادی بود و هر هفته به مزار این شهید میرفت.
🌷 #شهید_محمد_کامران از هم محلهایهای ابراهیم بود، او را الگوی خودش قرار داد و در مسیر ابراهیم قدم برداشت.
🌷 #شهید_مرتضی_عطایی از مسئولان ایرانی فاطمیون نیز عاشق ابراهیم بود. یکی از مسئولان لشکر فاطمیون تعریف میکند: برای اوقات بیکاری رزمندگان احتیاج به کتاب داشتیم. تعداد زیادی از کتابها از جمله «سلام بر ابراهیم» به آنها هدیه شد. بعدها از برکات حضور ابراهیم در جمع مدافعان حرم بسیار شنیدیم و آنها علاقهمند به زندگی شهید شدند.
🌷#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی❤️❤️
به کمک دوستانش و به تأسی از #شهید_ابراهیم_هادی هیئت خیمه العباس را راه انداخته بود
🍃هرکسی با یک #شهیدی خو گرفت
🍃روز محشر #آبرو از او گرفت
#شهدا
#دوست_شهید_من
#شهید_ابراهیم_هادی
#شهیدان_الگوی_جذب_جوانان
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
@ebrahim_navid_shahadat
@ebrahim_navid_sticker
═══°✦ ❃ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆
📖🔰«««﷽»»»🔰📖
#اطلاعیه🔈
√|| گروه ختم قران و ذکر
#شهیدابراهیم_هادی_وشهیدنویدصفری❣||√
💠برای گرفتن لینک گروه ختم به ایدی خادم مراجعه کنید⤵️
💫ایدی خادم ختم👇
➣🆔 @Zahrayyy.
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
💠 جهت حاجت روایی خود در گروه ختم قران و ختم ذکر نام خود رابه ایدی خادمین ما بفرستید
💫خادمین گروه ختم قران👇
🆔 @Shahadat3133
💫خادمین گروه ختم ذکر👇
🆔 @Zahrayyy
عشـ∞ـق یـعـنے یـه پـلاڪ
🦋#کتاب_تا_شهادت🦋 🌴چهل روایت از انها که توبه کردند و راه حق پیمودند وتا شهادت رفتند. 《انتشارات شهید
🦋#کتاب_تا_شهادت🦋
🌴چهل روایت از آنان که توبه کردند و راه حق را پیمودند و تا شهادت رفتند.
《انتشارات شهید ابراهیم هادی 》
در واقع کاظم میخواست در طول مسیر دادگاه بعدی نیز از حضور مرحوم ابوترابی بهره مند شود او شدیداً علاقه مند به این سید بزرگوار شده بود.🙂
کاظم عبدالامیر یک شیعه عراقی بود، که گذر زمان از او یک شیفته حقیقی ساخت. مرید سید حاج آقا ابوترابی شد.👌
تحولات عجیبی دراو به وجود آمد و گرایشش به سید آزادگان از او شخصیت دیگر خلق کرد. یکی از تاثیرات شگرف اخلاقی سید آزادگان بود که افراد را جذب خود می کرد و افراد بی آنکه خود متوجه وضعیت باشند، شیفته او می شدند.👌
روزها گذشت تا اینکه اسرای ایرانی آزاد شدند😊
کاظم برای خداحافظی با آنان به خصوص سید آزادگان تا مرز ایران آمد.
پس از مدتی نتوانست دوری حاج آقا ابوترابی را تحمل کند و به هر سختی بود راهی ایران شد. برای دیدن حاج آقا به تهران آمد وقتی فهمید حاج آقا ابوترابی در مسیر مشهد و در یک سانحه رانندگی مرحوم شده اند، به شدت متاثر شد.😞
برای همین به مشهد و سر مزار آقای ابوترابی رفت و مدتی آنجا بود.😔
امام باقر علیه السلام می فرماید: هرگاه نشانه های توبه در انسان آشکار نگردد، توبه کننده حقیقی نیست!! و آن نشانه این هاست👇
1) آن کسانی که حقی بر او دارند راضی کند .
2) نماز و سایر اعمال دینی اش را قضا شده اعاده نماید.
3) در برابر مومنان و بندگان متواضع باشد.
4) خود را از هواهای نفسانی و شهوانی حفظ کند .
(میزان الحکمه ج ۱ ص ۵۴۸ )
کاظم بر این اساس از گذشته خود توبه واقعی کرد. برای اینکه حق اسرای ایرانی را ادا کند و از آنها حلالیت بطلبد ،به ستاد آزادگان آمد و آدرس اسرای اردوگاه تکریت ۵ را گرفت.
او حتی به روستاهای دور دست مرزی رفت و از اسرای اردوگاه حلالیت طلبید👏
کاظم داستان ما همه آن را که در احادیث برای توبه واقعی گفتهاند انجام داد.
خدا هم به خاطر سختی هایی که در راه توبه واقعی کشید به او مُزد خوبی ادا نمود.🍃
کاظم عبدالامیر مدتی قبل در راه دفاع از حرم حضرت زینب در سوریه به شهادت رسید. او ثابت کرد که مانند حُر اگر از گذشته سیاه خود توبه کنیم می توانیم حتی به مقام شهادت برسیم.
یادش گرامی
#پایان_منزل_چهارم
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
@ebrahim_navid_shahadat
@ebrahim_navid_sticker
═══°✦ ❃ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆
عشـ∞ـق یـعـنے یـه پـلاڪ
✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺 بسم رب الشهدا #رمان #هادی_دلها #قسمت_36 الحمدالله دور حرم خیلی امن بود با بهار را
✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺
بسم رب الشهدا
#رمان
#هادی_دلها
#قسمت_37
&راوی عطیه
روبروی آینه نشسته بودم ب خودم نگه میکردم
موهای بلوند شده ،لباس عروس
صدای گوشی بلند شد سید بود
سید:سلام عروس نازم
-سلام آقای داماد من کجای؟
عروس خسته شد
سید: نیم ساعت دیگه پشتم نازگلم
کتم پوشیدم
به یک سال و سه ماه پیش فکر میکردم زمانی که تو خواب ابراهیم هادی منو برد کربلای زمان اباعبدالله
اونجا که دیدم بی بی زینب حسین ،عباس ،علی اکبر داد ولی چادرش نداد محجبه شدم
ب حال برگشتم شنلم پوشیدم
-خانم ارایشگر میشه کمکم کنید چادرم سر کنم
آرایشگر:حیف نیست این خوشگلی بذاری زیر چادر
-حیف اینکه ب جز شوهرم کس دیگه از این خوشگلی بهره ببره
سید که اومد منو با چادر دید سرش اورد زیر گوشم گفت : تمام دنیام ب پات میریزم
عاشقتم عطیه که عروس محجبه منی 😍❤️
دستم ب دست مرد غیرتمندم دادم سوار ماشین عروس شدیم
-سیدم
سید:وای عطیه رحم کن پشت فرمانم به جون خودت رحم کن خانم گلم
-خب ☹️باشه
میخاستم بگم بریم پیش شهید میردوستی و شهیدهادی
سید:محمد فدای لپ آویزانت بشه
چشم
خیلی حس خوبی بود با لباس عروس و کت شلوار دامادی رفتیم پیش شهدا
بهترین جای عروسیم اونجا بود که زینب دوتا بلیط کربلا بهمون داد گفت هدیه از طرف حسین
یه جای من میخاستم سرخودانه زندگی کنم ولی شهدا ب حرمت دعای مادرم و لقمه حلال پدرم دستم گرفتم و هدایتم کردن
سید:خانم گلم به خونه خودت خوش اومدی عروس مادرم
دوروز از عروسیمون میگذره و امروز قراره ب سمت میعادگاه عاشقان کربلا پرواز کنیم
تو فرودگاه نشسته بودیم چشمم همش ب تابلو اعلانات پرواز بود
سید:بیا این آب هویج بخور انقدر زل زدی ب اون تابلو میترسم چشمات ضعیف میشه
-سید پس چرا اعلام نمیشه پرواز
سید:خانمم باید ی ۴۵دقیقه صبر کنی
یهو صدای تو سالن انتظار ۱
مسافرین محترم پرواز تهران-نجف لطفا ب سالن انتظار ۲ حرکت کنید
راه افتادم برم
یهو سید گفت :خیلی ممنون ک منو همین جا تو فرودگاه تهران جا گذاشتی
-ببخشید هول شدم 🙈
بالاخره سوار هواپیما شدیم تا هواپیما اوج گرفت سید دستم گرفت گفت : عطیه من از پنج سالگی سالی یکی دوبار به لطف خدا اومدم زیارت جدم ولی این بهترین سفرمه
خدا یه همسر بهم داد که شهدا عطیه اش کرد
-😊😊😊منم افتخار میکنم که عروس حضرت زهرا شدم
بعداز نیم ساعت در فرودگاه نجف ب زمین نشستیم
-سید الان باید چیکار کنم
سید: الان هیچی همراه بقیه میریم هتل
غسل زیارت میکنیم
بعد میریم ان شاالله زیارت حضرت امیر
دست ب دست سید وارد حرم حضرت علی (ع) شد
اشکام باهم مسابقه میدن روبروی صحن طلایی آقا زانوهام بغل کردم گفتم فقط شما میتونستید زندگیم یهو انقدر عوض کنید
سرم گذاشتم روی شونه محمد و به نوای مداحی که برای من و خودش میخوند گوش دادم
اینجا حرم اول مظلوم عالمه
مردی که در خیبر شکست ولی یک روزی برای از هم نپاچیدن اسلام سکوت کرد و انتقام همسر جوانش نگرفت
از روزی ک تغییر کردم میفهمم چقدر سخته برای یه مرد هر روز با قاتل همسرجوانش چشم به چشم بشه
اونم نه یه مرد عادی یک مرد مثل علی
دلم میخاد معتکف این بارگاه بشم ولی نمیشه
دوروز از اومدنمون بودمون در جوار علی بن ابیطالب میگذرد و من فقط دلم میخواد ساکن این سرزمین الهی باشم به قصد خوردن شام از حرم خارج میشیم که محمد میگه : عطیه جان فردا باید حداقل به نیت تبرکی هم شده یه چیزای برای مادرپدرمون خواهرحسین ،خانم رضایی بخریم
-محمد عاشق این اخلاقتم که هیچوقت اسم نامحرم ب زبونت نمیاری
سید:اینو پدرم یادم داد،
آخرین روز سفرمون فرستاد ما امروز چندساعتی بازار بودیم بعداز زیارت آخر ب سمت کوفه حرکت کردیم
و قراره از اونجا ب کربلا بریم
کوفه باید دید نمیتوان توصیف کرد ،سوار اتوبوس برای کربلا دل و قلبم بی تاب دیدن کربلاست
بالاخره وارد کربلا میشویم
انگار خوابم من
نام نویسنده:بانوی مینودری
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
@ebrahim_navid_shahadat
@ebrahim_navid_sticker
═══°✦ ❃ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆
6.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃شهید چیت سازیان در بیان آیت الله خامنه ای❤️
🌷شهیدی که رمز شهادت را یافت.
💠"کسی می تواند از سیم های خاردار دشمن عبور کند که از سیمهای خاردار نفس خود گذشته باشد"
#شهدا
#شهید_علی_چیت_سازیان
#شهیدان_الگوی_جذب_جوانان
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
@ebrahim_navid_shahadat
@ebrahim_navid_sticker
═══°✦ ❃ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆
4.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚫️🕊⚫️🕊⚫️🕊⚫️🕊⚫️🕊⚫️🕊⚫️
تَخریبِ بَقیع، اشاره به رویدادی است که طی اون، وهابیان پس از محاصره مدینه در سال ۱۳۴۴ق، قبرستان بقیع و بقعههای آن را تخریب کردند؛😞
از جمله بارگاه امام حسن(ع)، امام سجاد(ع)، امام باقر(ع)، امام صادق(ع).😭
وهابیان دو بار، ابتدا در ۱۲۲۰ق و سرانجام در ۱۳۴۴ق با اتکا به فتوای ۱۵ تن از مفتیان مدینه، مبنی بر ممنوعیت اجماعیِ ساختن بنا بر روی قبور و لزوم تخریب قبور، به ویران کردن اماکن و بقعههای بقیع پرداختند.😭
تخریب بقیع، واکنش مردم و عالمان بسیاری را در ایران، عراق، پاکستان، شوروی سابق و... برانگیخت.
دولت وقت ایران، در واکنش به تخریب اماکن مقدس مسلمانان، یک روز عزای عمومی اعلام کرد😞 و در پی آن، به رسمیت شناختن کشور تازهتاسیس سعودی، سه سال به تعویق افتاد.
قبرستان بقیع پس از تخریب، به زمینی مسطح تبدیل شد، 😭😭اما محل دقیق قبور چهار امام شیعه، همچنان قابل تشخیص است. ✨
تلاشهای علمای شیعه و همچنین دولت ایران برای ایجاد سایبانی بر روی قبور ائمه بقیع و همچنین ساختن دیواری در اطراف قبور، به رغم موافقت اولیه دولت عربستان سعودی، هیچگاه به نتیجه نرسید.😞
#تخریب_قبور_بقیع
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
@ebrahim_navid_shahadat
@ebrahim_navid_sticker
═══°✦ ❃ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆
1.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️لحظه زیبای حضور حاج قاسم داخل ضریح امام رضاعلیه السلام
✨مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبديلًا﴿۲۳﴾
✨در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستادهاند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند)، و بعضی دیگر در انتظارند؛ و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند.
🍃سوره مبارکه الأحزاب آیه ۲۳🍃
#شهدا
#شهید_سردار_سلیمانی
#مکتب_سلیمانی
#شهیدان_الگوی_جذب_جوانان
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
@ebrahim_navid_shahadat
@ebrahim_navid_sticker
═══°✦ ❃ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆
عشـ∞ـق یـعـنے یـه پـلاڪ
🦋#کتاب_تا_شهادت🦋 🌴چهل روایت از آنان که توبه کردند و راه حق را پیمودند و تا شهادت رفتند. 《انتشارات
🦋#کتاب_تا_شهادت🦋
🌴چهل روایت از کسانی که توبه کردند و راه حق پیمودند و تا شهادت رفتند.
《انتشارات شهید ابراهیم هادی 》
منزل پنجم / مهیار
از دوره دبستان تا اخر دبیرستان با هم بودیم ما سه تا رفیق بودیم که هیچ وقت فقط از هم جدا نمیشدیم. توی محله یوسف آباد تهران شب و روز با هم بازی می کردیم و درس می خواندیم. البته هوش و استعداد مهیار از همه دوستان ما بیشتر بود. او کمتر از ما درس می خواند و نمره های بهتر از ما می گرفت. از طرف خانواده آنها خیلی اهل مد روز و .... بودند.
من و شهریار و مهیار سال ۱۳۵۲ با هم دیپلم گرفتیم. پدر مهیار بلافاصله به کارهای پسرش را انجام داد. مهیار از ما خداحافظی کرد و رفت.
او در دانشگاه برایتون انگلیس در رشته هوافضا مشغول تحصیل شد.
سال ۱۳۵۴ بود که روزنامه ها نوشتند یک دانشجوی ایرانی به نام مهیا در انگلیس به خاطر مصرف زیاد مواد مخدر به حالت کما رفت😳 برای دوست قدیمی خودم نگران شدم اما خدا را شکر که حالش خوب شد و سال ۱۳۵۶ به ایران برگشت😊 همسر انگلیسی و هم به نام جِین همراهش آمده بود.
مهیار و خواهران و برادرش در غیر آن در مسائل دین نبودند🙄
مهیار مدتی در شرکت فیلیپس و بعد در دفتر شرکت هواپیمایی پانامریکن در تهران مشغول شد.
با پیروزی انقلاب دفتر هواپیمایی تعطیل شد و مهیار در یک هتل مشغول به کار شد. در زمانی که آیت الله خلخالی با معتادان مواد مخدر برخورد می کرد، مهیار دستگیر و زندانی شد.
در زندان و در بین معتاد هایی که ترک کرده بودند مسابقه برگزار شد و نفرات اول آزاد شدند☺️
مهیار از زندان آزاد شد. در این فاصله جنگ شروع شده بود. من هم راهی مریوان شدم و همراه با حاج احمد متوسلیان و در واحد مهندسی سپاه، مشغول فعالیت بودم ارتباط ما با یکدیگر کمتر شده بود. او موضع گیری های سیاسی ضد نظام داشت و از منافقین حمایت می کرد.
اما با این حال وقتی به مرخصی آمده بودم به دیدن مهیار رفتم.
خانم او ایران را ترک کرده و به انگلیس رفته بود. پدر مهیار با من صحبت کرد و گفت : پسرم به خاطر مدرک مهندسی در رشته هوافضاقصد استخدام در یگان بالگرد صدا و سیما را داشت، اما به خاطر موضوع اعتیاد نمی تواند استخدام شود. پدر مهیا با ناراحتی از من خواست تا کمکش کنم.
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
@ebrahim_navid_shahadat
@ebrahim_navid_sticker
═══°✦ ❃ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆
عشـ∞ـق یـعـنے یـه پـلاڪ
✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺 بسم رب الشهدا #رمان #هادی_دلها #قسمت_37 &راوی عطیه روبروی آینه نشسته بودم ب
🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺
بسم رب الشهدا
#رمان
#هادی_دلها
#قسمت_38
راهی حرم میشویم بین الحرمین تو بین الحرمین جیغ زدم گریه کردم
من یک بار با ابراهیم هادی اینجا آمدم
من میدانم در کربلا چه گذشت
من چادری شدم چون دیدم حتی تو اسارت میان گله گرگان حجاب زینب کبری تکانی نخورد
محمد:عطیه جان عزیزم حواست باشه تو عزاداریت صدات ب گوش نامحرم نخوره
دفعه دوم که رفتیم حرم خیلی آرومتر بود
محمد:خانمم ی خبر خوب بهت بدم
-چی شده ؟
محمد:محسن و خواهر حسین نامزد شدن
الانم رفتن مزار شهید دهقان
-وااااای خدا عزیزدلم
محمد:الان عزیزدلت کی بود ؟
خواهرحسین یا محسن
-عه سید اذیت نکن
کربلا در کربلا میماند
گر زینب نبود
و اهالی این سرزمین غافل میماندن اگر شهدا نبودن
&راوی زینب
دو روزی از عروسی عطیه میگذره و امروز دارن میرن کربلا ،دلم بی نهایت هوای حسینم کرده لباسام عوض میکنم وارد پذیرایی میشم رو ب مرتضی که داشت با پلی استشن بازی میکرد گفتم :
داداش جون من میاد با آجیش بره بهشت زهرا
سریع از جا میپره میگه آخجون الان حاضر میشم
دستای کوچولوش رو تو دستم میگیرم مرتضی ک حالا کمی از دل تنگی های ما برای حسین گمناممون پر کرده
روزی که حضرت آقا فرمودن : اسرائیل تا ۲۵ سال دیگه محو میشه با اون ک حساب کتاب بلد نبود با کمک بابا فاصله سنی خودش تا بیست سال بعد حساب کرد و رو به هممون گفت : منم میخام مثل داداش حسین شهید بشم ولی شهید آزادسازی قدس
مرتضی:آجی گل نمیخای بخری ؟
-یادم نبود بریم بخریم
وقتی دستم تو کیفم کردم تا پول حساب کنم مرتضی با یه غرور مردانه گفت : یه خانم وقتی مرد پیشش دست تو جیبش نمیکنه
-الهی من فدای این مرد بشم
سر مزار رفتیم هیچ نشانی از حسین توش نبود
حتی پلاکش
ما نمیدونیم پیکر عزیزمون چی شد پیکر عزیزمن تو خاک سوریه موند مثل مجید قربانخانی،مرتضی کریمی، زکریاشیری،الیاس چگینی ،محمدبلباسی ،علی بریری
و ده شهید مدافع حرم
ولی جواب تمام انتظار ها چیه #سهمیه
کجای عالم حالا مثلا یه سهمیه حج ،یا یه سهمیه کنکور برای کسی مثل من برادر جوانش میشه
کجای عالم سهمیه برای زینب بلباسی که هیچ ذهنیت واقعی از پدرش نداره سهمیه میشه
با یادآوری حرفهای تلخی که شنیدم میفتم روی مزار خالی حسینم و از ته دل زار میزنم
حسین دلم برای عطر تنت یه ذره شده
گمنامی چه میدونن اون جاهلانی که خانواده شهدای مدافع حرم و وطن به گرفتن پولهای میلیونی متهم میکنن
چه میدونن از دل زن جوانی که تو اوج جوانی بیوه میشه
چه میدونن از دل خواهری که شب عروسیش ب جای اینکه از آغوش برادرش بیاد بیرون میاد سر مزار برادرش
کجان اون جاهلان که نیمه شب که با گریه وقتی خواب میبنی پیکر عزیزت برگشته بیدار میشی و میبنی همش خواب بوده
کجا بودن اون لحظه ای که پیکر تفحص شده علی اصغر شیردل برگشت
با صدای مرتضی که با ترس میگه : آجی خوبی ؟
مجبور به دل کندن از مزار خالی برادرم میشم
و به سمت مزار شهید میردوستی میرم تنها تسلی دل بی قرارم تو این۱۴ماه گمنامی حسین
بعداز حدود سه ساعت برمیگردیم خونه که با قیافه خندون مامان بابا روبرو میشم
-چیزی شده
مامان:خانم چگینی زنگ زده بود برای خواستگاری طبق حرفی که تو حرم خانم حضرت زینب بهم گفتی
گفتم فرداشب بیان
پیش بابا از خجالت آب میشم
فردا خیلی زود میرسه طبق سفارش برادرشهیدم همون چادر سفیدی که خودش برام خریده و بدون خودش برگشت سر میکنم
خانواده چگینی راس ساعت ۹تو خونه ما حاضر بودن
بعد صحبتهای دونفره که تابلو بود همو دوست داریم
تا ۲۵مرداد به محرمیت موقتی هم درمیایم تا اون روز عقد عروسیمون یک جا بگیریم
و محسن ۱۶شهریور اعزام بشه سوریه
با مهریه یک جلد کلام الله مجید ،یک جفت آینه و شمدان ،۱۴سکه بهار آزادی و ۲۵۰شاخه گل رز هدیه به ۲۵۰شهیدگمنام به مدت ۵ماه به عقد موقت محسن دراومدم
با وارد شدن انگشتر نامزدی تو دستم اطمینان میکنم همه چیز واقعیه
نام نویسنده :بانوی مینودری
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
@ebrahim_navid_shahadat
@ebrahim_navid_sticker
═══°✦ ❃ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆