4.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃
🌸
🍃
[♡ سر جدا تحویلت دادم ♡}
#شهید_محمد_ابراهیم_همت🌸
#حاج_حسین_یکتا
#شهیدانه❤️
🍃
🌸
🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃🌸
@ebrahim_navid_delha
@pelak_shohadaa
@shohadaa_sticker
═══°✦ ❃ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆
عشـ∞ـق یـعـنے یـه پـلاڪ
🍂🍁🍂🍁 🍁🍂🍁 ﴾﷽﴿ 🍂🍁 🍁 #رمان #طعم_سیب #قسمت_23 مادربزرگ_هیس...میخواستی توی این یک سال
🍂🍁🍂🍁
🍁🍂🍁 ﴾﷽﴿
🍂🍁
🍁
#رمان
#طعم_سیب
#قسمت_24
مامان_بهتره که به اتفاق خانواده بیایین...
علی_بله حتما...
بعد از چند دقیقه سکوت علی بلند شدو گفت:
-من رفع زحمت میکنم...
معلوم بود خوشحاله اما خیلی خجالت کشیده بود...
ساعت حدود ده شب بود...
بارون شدیدی میبارید پنجره رو کاملا خیس کرده بود...
چای دم کردم و نشستم پشت پنجره...عمیق توی فکر بودم...
یعنی اون فال حقیقیت داشته...
+آخ خدایا چقدر کفر گفتم!
ولی چطور هانیه تونسته با من این کارو کنه...
توی فکر بودم که گوشیم زنگ خورد...
پشت خطم...هانیه...
چند ثانیه ای منتظر موندم و بعد برداشتم...
من_بله؟
هانیه_زهرا اصلا معلوم هست چیکار میکنی؟؟از صبح کجایی چرا گوشیت خاموشه...یعنی چی که به من گفتی دیگه بهت زنگ نزنم؟؟؟
-اولا یواش تر صحبت کن پرده گوشم پاره شد...دوما بهت مگه نگفتم دیگه بهم زنگ نزن؟؟؟
-ساکت شو تموم برنامه هامو خراب کردی...اسمتو از پروژه خط میزنم...
-ممنون میشم این کارو کنی...لطفا کلا منو از زندگیت خط بزن...
-زهرا حالت خوبه؟؟داری یکم چرت میگی!!
-تاحالا تا این اندازه خوب نبودم!
-میشه درست تر حرف بزنی؟؟
-میگم...چه خبر از همسر علی؟
چند لحظه ساکت موند و بعد گفت:
-همسر علی کیه؟؟چی میگی!
-علی صبوری!
-من چمیدونم...به تو چه ربطی داره؟
-مگه به تو ربط داره؟؟
-خداحافظ بابا.
گوشیو قطع کرد مثل همیشه طلبکار بود...
رفتم توی پیام هام بهش پیام دادم:
+ببین میخوام خیلی مستقیم برم سر اصل مطلب...من همه چیز رو میدونم...تو باعث جدایی منو علی از اول شدی...میدونم که قضیه ی ازدواج علی دروغه...برات متاسفم...یاعلی...
گوشیم زنگ خورد...
پشت خط:هانیه...
آهی کشیدم و از سر عصبانیت رد تماس دادم...
دوباره زنگ زد و من دوباره رد تماس دادم...
پیام داد:
+معلوم هست چی میگی؟؟؟این چرتو پرتارو کی بهت گفته؟؟ینی چی که برام متاسفی؟!
جوابشو ندادم...
بازم پیام داد:
+زهرا جواب بده ببینم...خب بگو چی شده تا من بتونم جواب درست بدم...
بازم جواب ندادم و همچنان پیام پشت پیام...
گوشیمو سایلنت کردم و بعد از مدت کمی تفکر خوابیدم...
صبح با صدای زنگ خونه از خواب پاشدم...
تلفن رو با بی حوصلگی برداشتم و گفتم:
-بله؟؟؟😒
صدای آشنایی گفت:
-سلام دخترم.
-سلام.
-حالت خوبه.
-ممنونم!!!!
-شناختی؟
-صداتون آشناست ولی نمیدونم کی هستین؟!
-خانم صبوری هستم!
چشمام گرد شد دستو پامو گم کردم و گفتم:
-إ...!!!سلام...مهناز خانم حالتون خوبه؟؟
-الحمدلله مامان جان تشریف دارن؟؟
-نه نیستن خونه...
-برای امر خیری مزاحم شدم!
خندمو کنترل کردم و گفتم:
-تشریف ندارن.
-خب دخترم اینو که گفتی!هروقت اومدن منزل بگین من تماس گرفتم.
-بله چشم.
-ممنون عزیز.خدانگهدار.
گوشیو محکم کوبیدم سرجاش!!!فقط از استرس و شایدم خوشحالی!!!یا شاید عصبانیت!!!
زنگ زدم مامان...
بوق اول بوق دوم...
-جانم؟؟
-سلام مامان کجایی کی میای کی رفتی؟
-سلام عزیزم چخبره!!!
-مهناز خانم زنگ زده بود.
-إ جدی؟
-کی میای؟
-پشت درم.
گوشیو قطع کردم و رفتم جلوی در.
درو باز کردم نتونستم خندمو جمع کنم گفتم:
-مامان مهناز خانم زنگ زده بود...
مامان خندید گفت:
-دختر نیشتو جمع کن تو چرا انقدر هولی؟؟؟؟
-یه بار گفتی زنگ زده دیگه!
تلفن دستم بود گفتم:
-بیا بیا!!شمارش افتاده زنگ بزن!
مامان یکم نگاهم کردو بعد گفت:
-حقا که دختر منی!!!
بعد هم دوتایی زدیم زیر خنده...
مامان زنگ زد مهناز خانم و کلی حرف زدن مقرر شد فردا شب قرار خواستگاری بذارن انگار علی هماهنگ کرده بودو قضیه رو به مادرش گفته بود...
و اوناهم تو راه برگشت به تهران بودن...
#ادامہ_دارد...
نویسنده این متن👆🏻:
#مریم_ســرخہای👉🏻
💠 #فدایی_خانم_زینب
@ebrahim_navid_delha
@pelak_shohadaa
@shohadaa_sticker
═══°✦ ❃ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆
VID_20200811_053929_242_a01.mp3
زمان:
حجم:
1.83M
🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃
🌸🍃
🍃
🌸
#صوت_مہدوے 🎞
✅ چرا برخی محبین اهل بیت(ع) مقابل امام زمان(عج) میایستند؟
#منطق_شدیدترین_فتنه
#استاد_پناهیان
🌸
🍃
🌸🍃🌸
🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
@ebrahim_navid_delha
@pelak_shohadaa
@shohadaa_sticker
═══°✦ ❃ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆
🍃🌸🍃
☘#شهیـد بیدارت میڪند
🥀#شهیـد دستت را میگیرد✋🏻
☘شهیـد #شهیـدت مےڪند اگر که
🥀 بخواهی
☘فرقـی نمی ڪند...
🥀" فڪه " و " #اروند"
☘یا " دمشق " و "#حلب"
🥀 یا " صعده "و " #صنعا "
🌻...و این را بــدان:هرکسی
🌾 با یڪ #شهیدی خو گرفت
🌻روز #محــشــــــر آبــــرو از او گرفتــ
#شهید_محمود_رضا_بیضائی 🌷
@ebrahim_navid_delha
@pelak_shohadaa
@shohadaa_sticker
═══°✦ ❃ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆
عشـ∞ـق یـعـنے یـه پـلاڪ
🦋#کتاب_تا_شهادت🦋 🌴چهل روایت از آنان که توبه کردند راه حق را پیمودند و تا شهادت رفتند. 《انتشارات ش
🦋#کتاب_تا_شهادت🦋
🌴چهل روایت از آنان که توبه کردند راه حق را پیمودند و تا شهادت رفتند.
《انتشارات شهید ابراهیم هادی》
دقیقاً جمله اش این بود که نمیدانم با من میخواهند چه کار کنند. ادواردو خودش را آماده شهادت کرده بود مثل شب های قبل از عملیات خداحافظی کردیم. به شوخی گفتم بچهها، این نور بالا میزند. بچهها خندیدند. متوجه نشده گفت چی؟ برایش توضیح دادیم که در چه په به بچه هایی که می خواستند شهید شوند می گفتند. گفت پس من هم همش نوربالا میزنم. ولی بعد گفت شوخی کردم. من چراغی ندارم که نور بالا راه بروم.
اما در نوامبر سال ۲۰۰۰ جسد ادواردو آنیلی در بزرگراه تورینو - ساوانا در شمال ایتالیا و در نزدیکی شهر تورین پیدا شد. اتومبیل وی نیز که یک فیات کرومای خاکستری بود، بر روی پل رومانو و در حالی که چراغ های راهنمایی اش روشن بود و درهای آن باز بود، رها شده بود. پلیس ایتالیا مرگ ادواردو را خودکشی تشخیص داد و علت آن را استفاده بیش از حد از مواد مخدر اعلام کرد. اما دلایل روشنی وجود دارد که حاکی از قتل ادواردو است.در ادامه به ذکر این دلایل میپردازیم:
۱) نخست اینکه ادواردو به هیچ وجه معتاد نبود و حتی در مواردی مشاهده شده است که با دوستان و نزدیکانش که از مواد مخدر استفاده میکردند ساعتها گفتگو می کرد تا آنها را از این کار باز دارد. دکتر قدیری ابیانه در وبلاگ شخصی خودش درباره یک مورد از تلاش های این چنینی ادواردو می گوید: "در سفری که ادوارد به ایران داشت، با برادر یکی از دوستان ما که معتاد بود کلی صحبت کرد و خیلی تلاش کرد تا او را با منطق و استدلال از مصرف مواد مخدر مصرف کند." به هیچ وجه منطقی به نظر نمیرسد که چنین فردی به دلیل استفاده بیش از حد از مواد مخدر خودکشی کند.
۲) در اسلام خودکشی به شدت منع شده است. ادوارد و شخصی به شدت آرمانگرا بود که حتی مایل نبود برای کاستن از فشارها و تهدیدات، به صورت مصلحت آمیز اعلام کند از اسلام روی برگردانده است. هدف وی شناساندن اسلام به مردم ایتالیا و غربی ها بود. چنین فردی چگونه میتواند خودکشی کند؟ خودکشی اقدامی است که افراد بی دین و کسانی که به آخر خط رسیده اند، انجام می دهند. این در حالی است که ادوارد و به فردی کاملاً معتقد تبدیل شده بود و هنوز در ابتدای راه بود و کارهای زیادی برای انجام دادن داشت.
آشپزی ادواردو می گوید صبح روزی که وی به قتل رسید، نوع غذای ناهار اش را مشخص کرده بود. حال این سوال مطرح میشود کسی که قصد خودکشی داشته باشد، چرا باید برای دو یا سه ساعت بعد از سفارش غذا بدهد؟
۴) عبداللهی با اشاره به برنامههای بلندمدت ادواردو می گوید: "او می گفت می خواهم به ایران بروم و پناهنده سیاسی شوند و در قم به تحصیلات هم ادامه دهم."
۵) مورد مشکوک دیگری که درباره شهادت ادواردو وجود دارد این است که هیچگونه بررسی تکمیلی درباره نحوه قتل و انجام نشد. جسد وی کالبدشکافی نشد و مرگ وی فورا خودکشی جلوه داده شد. حتی قبل از آنکه پلیس مرگ وی را به صورت رسمی خودکشی اعلام کند، برخی روزنامهها خبر خودکشی پسر رئیس کارخانه فیات را چاپ کردند و ذهن مردم را کاملا به سمت گزینه خودکشی سوق دادند. جسد وی نیز تا ظهر فردای روز حادثه به خاک سپرده شد تا فرصت برای هیچ گونه تحقیقی مهیا نباشد.
۶) پس از مرگ ادواردو سانسور مطلقی درباره مسلمان بودن، عقاید و حتی سفر وی به ایران انجام شد. پس از مرگ ادواردو تمامی اسناد و شواهد مربوط به فعالیتها و زندگی وی جمعآوری شد و حتی فیلم مستندی که توسط وی ساخته شده بود و در آرشیو کانال یک ایتالیا بود از آرشیو خارج شد.
۷) دکتر باوا یکی از دوستان صمیمی ادواردو بود که به نحوه رسیدگی به پرونده ادوارد و اعتراض کرد. وی در سال ۲۰۰۱ نامهای به شورای عالی قضایی ایتالیا نوشت و در آن ضمن انتقاد از فرایند رسیدگی به پرونده ادواردو، علت عدم استفاده از آدمک انسانی برای بازسازی صحنه خودکشی را جویا شد. به عقیده وی شواهد موجود درباره لباس ها و کشف ادواردو خودکشی را تایید نمیکنند.
#پایان_منزل_سی_و_هشت
@ebrahim_navid_delha
@pelak_shohadaa
@shohadaa_sticker
═══°✦ ❃ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆
4.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃
🌸🍃
🍃
🎥 #ڪلیپ
○اسکناسی که از طرف حضرت آقا به عنوان عیدی به شهید🌷 #قدرت_الله_عبودی اهدا میکنند که همین اسکناس باعث شناسایی شهید میشه..
#شهید_قدرت_الله_عبودی🌷
#شهید_مدافع_حرم_فارس
🍃
🌸
🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃🌸
@ebrahim_navid_delha
@pelak_shohadaa
@shohadaa_sticker
═══°✦ ❃ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆
عشـ∞ـق یـعـنے یـه پـلاڪ
🍂🍁🍂🍁 🍁🍂🍁 ﴾﷽﴿ 🍂🍁 🍁 #رمان #طعم_سیب #قسمت_24 مامان_بهتره که به اتفاق خانواده بیایین
🍂🍁🍂🍁
🍁🍂🍁 ﴾﷽﴿
🍂🍁
🍁
#رمان
#طعم_سیب
#قسمت_25
گوشیم هم چنان سایلنت بود...میلی به چک کردنش نداشتم...
حوصله ی دوباره حرفای بی خود هانیه رو نداشتم...
امیرحسین هنوز هم توی اتاقش خواب بود...از آشپز خونه یه لیوان آب یخ برداشتم در اتاقشو یواش باز کردم...رفتم بالا سرش و ریختم توی یقش یک دفعه مثل برق از جا پرید!!!!
امیرحسین_چیکار میکنی؟؟؟؟؟
زدم زیر خنده اونم که تازه از خواب پاشده بود عصبی بود از کارم یه دادی زد و پتو رو کشید روی سرش...منم پتو رو از روش برداشتم و گفتم:
-پاشوووو آبجیت داره عروس میشه!
یهو غیرتی شد بلند شد گفت:
-چه غلطا؟با اجازه ی کی؟
-اوووو توعه نیم وجبی واسه من تعیین تکلیف نکنا!!!
با اخم داشت نگاهم می کرد که یک دفعه با متکا رفتم توی صورتش اون می زد و من می زدم داشتیم میخندیدیم که یک دفعه مامان صدام کرد:
-زهرا؟؟؟
-بله مامان؟؟؟
-بیا تلفن کارت داره!!!
از جام بلند شدم با سرعت رفتم بیرون از اتاقش و گفتم:
-کیه؟؟؟؟
-دوستته...
اخمام رفت تو هم و گفتم:
-دوستم؟؟؟
-آره میگه اسمش هانیه س...
نفس عمیقی کشیدم شماره ی خونمونو از کجا آورده!!!!
با نگرانی رفتم طرف تلفن امیرحسین پشتم اومد نشستم روی زمین کنارم نشست تلفونو براشتم و گفتم:
-بله؟؟؟
هانیه با مکث ادامه داد...
-چرا گوشیتو جواب نمیدی؟؟؟
-چی از جونم میخوای؟؟یه بار بهت گفت دیگه دور منو خط بکش...
-نخیر زهرا خانم من روتو خط میکشم...
تلفن رو قطع کرد...
صدای بوق تلفن با صدای تپش قلب من یکی شد...
تلفونو گذاشتم سرجاش...
امیرحسین_آبجی چی شد؟؟؟
-هیچی امیر...بزار یکم تنها باشم...
رفتم حیاط...نشستم کنار باغچه...
معنی حرف هانیه یعنی چی...
+نخیر زهرا خانم من روتو خط میکشم...
چرا...چرا این قضیه انقدر کش پیدا کرده دلیل کار هانیه برای دشمنی با من چیه...دوست داشتن؟؟؟!!!
خدا به خیر کنه...
مامان که حالمو دید اومد توی حیاط نشست کنارم...
مامان_چیزی نگرانت کرده؟؟؟
-هانیه نگرانم کرده مامان...میترسم با زندگیم بازی کنه...اون دیوونس یه بیماره...!!!
مامان بغلم کردو گفت:
-عزیزم هیچ چیز نمیتونه عشقی که شما از بچگی به هم داشتین رو از بین ببره...
-نه مامان میترسم بلایی سر من یا علی بیاره...
-نه عزیزم این حرفو نزن...بهش فکر نکن حالاهم بلند شو یکم این گلدون هارو جابه جاکنیم تا فردا شب که مهمون میاد حیاطمون قشنگ تر باشه...بلند شو...
با بی حوصلگی بلند شدم شروع به جابه جا کردن و آب دادن گل ها شدم فکرم درگیر بود خیلی...امیدوارم که هیچ مشکلی پیش نیاد...
#ادامہ_دارد...
نویسنده این متن👆🏻:
#مریم_ســرخہای👉🏻
💠 #فدایی_خانم_زینب
@ebrahim_navid_delha
@pelak_shohadaa
@shohadaa_sticker
═══°✦ ❃ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆
🌷بسمِ اللهِ الرحمنِ الرحیم🌷
مجموعه ی ما رو در لینک های زیر دنبال کنید🙏🙏
🔷ابراهیم و نوید دلها تا ظهور👇
http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
🔷کانال عشق یعنی یه پلاک👇
https://eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f
.
🔷کانال استیکر شهدا 👇
https://eitaa.com/joinchat/983367697C7be3391d80
.
🔷 بیت الشهدا (ختم قرآن )👇
https://eitaa.com/joinchat/3245735947C1e77479f6c
🔷بیت الشهدا(ختم ذکر)👇
https://eitaa.com/joinchat/2455502859Ce3a0724733
🌷ایدی ما در اینستاگرام:
Instagram.com/ebrahim_navid_delha
💫در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
4.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃
🌸🍃🌸
🍃
🌸
⭕️ اصلیترین وظیفه هرکس شناخت امام زمانشه
🎥 استاد #رائفی_پور
👈پیشنهاد دانلود
#صبحتون_مهدوے🌸
🍃
🌸🍃
🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
@ebrahim_navid_delha
@pelak_shohadaa
@shohadaa_sticker
═══°✦ ❃ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆
@shahed_sticker۱۰۳۶.attheme
حجم:
150.7K
• #امام_رضا (ع) ۹ ♥️
• #تم_مذهبی 📲
• #تم
@ebrahim_navid_delha
@pelak_shohadaa
@shohadaa_sticker
═══°✦ ❃ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆
عشـ∞ـق یـعـنے یـه پـلاڪ
🦋#کتاب_تا_شهادت🦋 🌴چهل روایت از آنان که توبه کردند راه حق را پیمودند و تا شهادت رفتند. 《انتشارات ش
🦋#کتاب_تا_شهادت🦋
🌴چهل روایت از آنان که توبه کردند راه حق را پیمودند و تا شهادت رفتند.
《انتشارات شهید ابراهیم هادی》
#منزل_سی_و_نهم/پسر سلطان شراب
ادواردو آنیلی در سفری که به ایران آمده بود، یکی از دوستان ایتالیایی خود را هم آورده بود. جوانی به نام لوکا گائتانی.
بعد هم به دکتر قدیری ابیانه گفته بود که دوستش لوکا را تا مرز قبول اسلام آورده و از ایشان خواست تا با او صحبت کند.
پدر لوکا مالک کارخانه بزرگ و قدیمی تولید مشروبات الکلی در ایتالیا بود. کارخانهای که اینک به دست برادر لوکا یعنی جلاسیو به همراه مراکز پورنو اداره میشود.
آقای قدیری قبلاً در رم به منزل او رفته بود. در آن زمان، او با زنی که در تلویزیون ایتالیا مشغول به کار بود زندگی می کرد.
اما در تهران، دکتر قدیری در ملاقات ای در هتل آزادی با او به صحبت نشست. سوالات ذهنی لوکا جواب داده شد. در پایان همان جلسه لوکا به تشیع گروید. اما قرار شد اسلام آوردن خود را پنهان نماید تا آسیبی به او نرسد.
دکتر قدیری توضیح داد که در صحبت با او به این نتیجه رسیدم که او در کلیات اسلام مشکلی ندارد، اما عاملی باعث می شود که از پذیرش اسلام امتناع کند.
با شناختی که از تبلیغات ایتالیایی ها درباره اسلام و حجاب و وضعیت زن در اسلام وجود داشت، حدس زدم که مشکل همین مسئله باشد. لذا در این مورد با او بیشتر صحبت کرده و فلسفه حجاب در اسلام و قوانین درباره زن را تشریح کردم.
این مسئله برای لوکا که از خانواده بود که از طریق پرنوگرافی و مشروبات الکلی به ثروت افسانهای دست یافته بودند بسیار جذاب بود و بلافاصله مسلمان و شیعه شد.
از اسلام آوردن او مدتی گذشت. او با دوستان مسلمان در ارتباط بود اما به دلیل ماجرایی که برای ادوار پیش آمد، اسلام خود را علنی نمی کرد. تا اینکه.... بنابر نوشته روزنامه ایل جورناله به نقل از شاهد، لوکا که به شغل فیلمبرداری سینما مشغول بود، به صورت آشفتهای در ساعت ۲ نیمه شب ۱۳ فروردین، دوم آوریل ۲۰۰۷ در حالی که عصبی بود از خانه خارج شد.
سپس جسدش در زیر پل گاریبالدی در حاشیه رودخانه تراستوره در رم یافت میشود.
عجیب این که لوکا سومین برادر این خانواده است که با مرد مرموز روبه رو میشد. تنها برادر زنده او نیز به تولید مشروبات الکلی و امور پرنو مشغول است. برخی صاحبنظران میگویند: باید بررسی شود که آیا آخرین برادر او همسر و فرزندان یهودی دارد یا نه!؟
چون یکی از روشهای صهیونیستها برای تمرکز ثروت، ازدواج و افراد بسیار ثروتمند است تا از این طریق ثروت به فرزندان یهودی زاده برسد. اما توطئه در اینجا ختم نمیشود، بلکه مردمی در خانواده که یکی از آنها با زن یهودی ازدواج کرده شروع می شود. به نحوی که سهم الارث وارثان یهودی افزایش یابد.
بلایی که بر سر خانواده ادواردو نازل شد ظاهراً خانواده گائتانی نیز دچار آن شده است.
ادواردو را به شهادت رسانده و جسد او را در زیر پل قرار داده و خودکشی وانمود کردند، و همین طریق برای قتل لوکا به کار گرفته شد.
در حالیکه پلکان مسیر رفتن به زیر پل، به خون لوکا آغشته بود، جسد او در زیر پل پیدا شده و به رغم برداشت های اولیه درباره قتل او، دستهایی در ایتالیا تلاش کردند تا این ماجرا خودکشی جلوه دهند.
شباهت قتل هر دو نفر (ادواردو و لوکا) نشان میدهد که شهادت آنها توسط یک گروه انجام شده است با این تفاوت که لوکا از نظر جسمانی قویتر از ادوارد بوده و مقاومت هایی از خود نشان داده و زخمی بر بدن او مشاهده گردیده است که پلیس درصدد نسبت دادن آن به زخمهای هنگام پر شدن از پل بود، حال آنکه در او خود را از پرت کرده بود نباید مسیر راه به خون آغشته باشد.
برخی منابع سعی میکنند با گمان پردازی، قتل او را به معتادانی که ممکن است در محل تردد داشتهاند نسبت دهند و یا او را نیز به اعتیاد مواد مخدر متهم نمایند!
#پایان_منزل_سی_و_نهم
@ebrahim_navid_delha
@pelak_shohadaa
@shohadaa_sticker
═══°✦ ❃ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆
🍃🌸🍃
•••
| بنعفیفــ
میثم تـو دیوانهای ؟
«میثمتمار»↓
تا مردم گمان نکنند دیوانهای، ایمانت كامل نمیشود
| بنعفیفــ
این که فرمودی حدیث نبویست؟
«میثمتمار»↓
حدیث عشق است 🤍|•
---------------------------------------------------
#میثمتمار”سالروزشهادت🕊
#حدیثعشق
@ebrahim_navid_delha
@pelak_shohadaa
@shohadaa_sticker
═══°✦ ❃ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆