eitaa logo
《راز پلاک سوخته》
130 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
1.8هزار ویدیو
68 فایل
■کانال #راز_پلاک_سوخته صحیفه #شهید_مدافع_حرم_مهدی_طهماسبی است برگرفته از خاطرات،سبک زندگی و... فرهنگنامه ای از #مربی_شهید که در آسمان دمشق،مشق شهادت کرد ودر دفاع از حریم آل الله #پیکرش_سوخت و با #پلاکی_سوخته برگشت.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
میگفت‌من‌یہ‌چیزوفہمیدم خداشہآدتوهمیشہ‌بہ‌ آدمایی‌داده‌که‌توکار سختڪو‌ش‌بودن ... 🍃 •┈┈••✾❀🍃🥀🍃❀✾••┈┈• 🌐 | www.aref-e-mojahed.ir 📧 | info@aref-e-mojahed.ir ✅ عضو شوید👇 🔗 | @arefanemojahed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
7.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رهبر معظم انقلاب (حفظه الله): من عقیده‌ی راسخ دارم بر اینکه یکی از نیازهای اساسی کشور، زنده نگه داشتن نام شهدا است؛ این یک نیازی است که ما - چه آدمهای مقدّس‌مآب و متدینی باشیم؛ چه آدمهایی باشیم که خیلی هم مقدّس‌مآب نیستیم، امّا به سرنوشت این کشور و به سرنوشت این مردم علاقه‌مندیم - هرجور که فکر بکنید، بزرگداشت شهدا برای آینده‌ی این کشور، حیاتی و ضروری است. •┈┈••✾❀🍃🥀🍃❀✾••┈┈• 🌐 | www.aref-e-mojahed.ir 📧 | info@aref-e-mojahed.ir ✅ عضو شوید👇 🔗 | @arefanemojahed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دردی دارم که پیش کس نتوان گفت حالیست مرا که شرح نتوانم کرد 🗓️ ۱۳۸۱/۰۷/۱۲ •┈┈••✾❀🍃🥀🍃❀✾••┈┈• 🌐 | www.aref-e-mojahed.ir 📧 | info@aref-e-mojahed.ir ✅ عضو شوید👇 🔗 | @arefanemojahed
ناگفتنی هایی از زندگی سردار دل ها ♦️قسمت شصتم ✍ علی شیرازی همه نویسندگان با پاسدارانی که به استقبال آن ها آمده بودند، به دفتر فرماندهی لشکر ثارالله رفتند. حاج قاسم با چهره گشاده به روی آنان آغوش گشود و یکی یکی را در بغل گرفت. پس از صرف صبحانه، جلسه شروع شد. حاجی با اشک و سوز از شهدای لشکرش گفت. شهدایی که هر کدامشان یک الگو برای ایران و جهان بودند. در اواسط جلسه، بچه های تبلیغات لشکر، کارتن ها را آوردند. به هر نویسنده یک کارتن داد.‌ حاج قاسم در ادامه افزود: داخل این کارتن ها، خاطرات پیاده شده شهداست. شما باید با نگارشی زیبا، بوی عطر این شهدا را به ایران و جهان منعکس کنید. کار از همان جلسه شروع شد. همه پای کار بودند. حاج قاسم محکم تر از همه کارها را پیگیری می کرد. مرتضی سرهنگی نیز پا در رکاب بود. همه کتاب ها را مرتضی با دقت می خواند. بعد نوبت به حاج قاسم می رسید. او با عینک راست آزمایی، هر کتاب را چند بار می خواند. هر نویسنده، نگارش کتاب یک شهید را به عهده گرفت. برای نوشتن خاطرات شهید میرحسینی، قرعه به نام احمد دهقان افتاد. میرحسینی قائم مقام لشکر ثارالله و بچه زابل بود. حاجی به او عشق می ورزید. برای همین عاشق احمد دهقان شد. سال ۱۳۷۶ بود.‌ قرار شد احمد به کرمان بیاید؛ تا حاج قاسم خاطراتش را درباره شهید میرحسینی بگوید. بليط اولين پرواز را برای احمد گرفتند. صبح قبل از طلوع آفتاب به کرمان رسید. برای حاج قاسم کاري پيش آمده بود و او از روی جبر به تهران رفته بود، تا ظهر برگردد. حاج قاسم از احمد عذرخواهی کرده بود. ادامه دارد ... 🇮🇷https://eitaa.com/alishirazi_ir
16092256869950354811360.mp3
3.64M
یکمی حرف بزن علی نمیره 💔 . | آرامش‌دلهاتون : Fotros_chanel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🟢 مبتکر و محقق •┈┈••✾❀🍃🥀🍃❀✾••┈┈• 🌐 | www.aref-e-mojahed.ir 📧 | info@aref-e-mojahed.ir ✅ نشرش با شما 🔗 | @arefanemojahed
یاد قبری بی‌نشان.mp3
3.04M
🔁 ⏮️ ⏯️ ⏭️ 🔀 ◉━━━━━━──────────── 🎧 | یاد قبری بی‌نشان •┈┈••✾❀🍃🥀🍃❀✾••┈┈• 🌐 | www.aref-e-mojahed.ir 📧 | info@aref-e-mojahed.ir ✅ عضو شوید👇 🔗 | @arefanemojahed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا