شَہیــدها هَم متولد میشوند
مثــل "مـآ" ...
اما مثل ما نمےمیرند
براے همیشہ زنده مےمانند
مثل |تُ| اے شہید
|تُ| جـدا از همہ و
متعلق بــہ هَــمہ اے
#شهیدمدافعحرمابراهیمعشریه
•┈┈••✾❀🍃🥀🍃❀✾••┈┈•
#عارفان_مجاهد #مدافع_حرم
#شهید_عشریه #شهید_طهماسبی
🌐 | www.aref-e-mojahed.ir
📧 | info@aref-e-mojahed.ir
✅ نشرش با شما
🔗 | @arefanemojahed
7.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 عبور از سیمخاردار
•┈┈••✾❀🍃🥀🍃❀✾••┈┈•
#عارفان_مجاهد #مدافع_حرم
#شهید_عشریه #شهید_طهماسبی
🌐 | www.aref-e-mojahed.ir
📧 | info@aref-e-mojahed.ir
✅ عضو شوید👇
🔗 | @arefanemojahed
🎥 مجموعه ویدئوهای شهیدطهماسبی
📍 مشاهده و دسترسی به مجموعه کلیپهای شهید والامقام حاج مهدی طهماسبی از 👈اینجا👉 امکانپذیر میباشد.
⭕️ شما نیز میتوانید با ارسال ویدئوها و سایر اسناد مربوط به این عارفان مجاهد (شهیدان عشریه و طهماسبی)، در تکمیل این مجموعه سهیم باشید. اسناد صوتی و تصویری خود را از 👈اینجا👉 ارسال فرمایید.
•┈┈••✾❀🍃🥀🍃❀✾••┈┈•
#عارفان_مجاهد #مدافع_حرم
#شهید_عشریه #شهید_طهماسبی
🌐 | www.aref-e-mojahed.ir
📧 | info@aref-e-mojahed.ir
✅ عضو شوید👇
🔗 | @arefanemojahed
میدونیدضربالمثل؛
‹سرشبرهقولشنمیره›ازکجااومده؟
رویدستش"پسرش"رفت
ولیقولشنه . .
نیزههاتا"جگرش"رفت
ولیقولشنه . .
شیرمردیکهدرآنواقعه"هفتادوَدوبار"
دستغمبر"کمرش"رفت
ولیقولشنه . .
•هرکجامینگری؛
نامحسیناستوحسین:)
ایدمشگرم"سرش"رفتولیقولشنه:)💔
#استوری | #معرفی_یادمان
شــهــدا عـنـد ربــهـم یـرزقـونــنـد🌱
📍یادمان شهید حسن باقری،خوزستان
#زندگی_به_سبک_شهید_طهماسبی
🟢 هوش و ذکاوت
#شهیدمدافعحرممهدیطهماسبی
•┈┈••✾❀🍃🥀🍃❀✾••┈┈•
#عارفان_مجاهد #مدافع_حرم
#شهید_عشریه #شهید_طهماسبی
🌐 | www.aref-e-mojahed.ir
📧 | info@aref-e-mojahed.ir
✅ نشرش با شما
🔗 | @arefanemojahed
Haftegi14030719[06].mp3
17.86M
🔁 ⏮️ ⏯️ ⏭️ 🔀
◉━━━━━━────────────
🎧 | نزدیک است شب مرگ اسرائیل
•┈┈••✾❀🍃🥀🍃❀✾••┈┈•
#عارفان_مجاهد #مدافع_حرم
#شهید_عشریه #شهید_طهماسبی
🌐 | www.aref-e-mojahed.ir
📧 | info@aref-e-mojahed.ir
✅ عضو شوید👇
🔗 | @arefanemojahed
❤ ناگفتنی هایی از زندگی سردار دل ها
♦️قسمت چهل و هشتم
✍ علی شیرازی
آن زمان آقای علی اکبر خوشی، قائم مقام لشکر بود. وقتی او خبر حمله عراقی ها به شلمچه را داد، از بچه ها خداحافظی کردم و با وی به شلمچه رفتیم. زمانی که به خط رسیدیم، ساعت ۶ صبح بود. هیچ خبری از عملیات نبود. تصور کردیم یک اقدامی شده و کار پایان یافته است. وارد سنگر فرماندهی شدیم. حاج قاسم و جمعی از فرماندهان نشسته بودند. کنار حاجی نشستم. صبحانه را خوردیم. یک جلسه کاری گرفتیم. راس ساعت ۸ صبح، حمله عراقی ها آغاز شد. عملیات دشمن، رعدآسا و سریع بود. تمام خط زیر آتش قرار گرفت. تمام ماشین ها، با بمباران و گلوله های تانک و توپ به آتش کشیده شدند. چند گردان لشکر ثارالله از سمت راست و چپ وارد عمل شدند. تعدادی زخمی و شهید شدند. برخی نیز اسیر شدند. آقای مرتضی حاج باقری؛ فرمانده تخریب لشکر و آقای محبعلی فارسی؛ فرمانده گردان ۴۲۲ اسیر شدند. علیرغم همه تلاش گردان ها و نیروها، دشمن با سرعت پیش می آمد. عراقی ها به نزدیک خط ما رسیدند. دستور عقب نشینی داده شد. قرارگاه کربلا به حاجی گفت: سریع به عقب برود تا اسیر نشود. وی با یک موتور به عقب رفت. ما نیز با پای پیاده به سمت عقبه حرکت کردیم. آتش چهار طرفمان را پوشانده بود. با سختی تا نزدیکی جاده اهواز - خرمشهر رفتیم. سنگر فرماندهی را همان نزدیکی برپا کرده بودند. حاج قاسم هم همانجا بود. نماز و نهار در سنگر بودیم. در آن بحبوحه و در اوج عملیات، حاجی دستور داده بود غذای گرم و نوشابه بدهند. آن روز به ما نوشابه قوطی ای دادند. دلمان حال آمد.
ادامه دارد ...
🇮🇷https://eitaa.com/alishirazi_ir