🔴کلید مصدق در دست روحانی بار دیگر شکست ✔️روزی که آقای حسن روحانی حل مشکلات اقتصادی کشور را با کلید مذاکر با کدخدا فریاد زد بسیاری او را منجی تاریخی انقلاب برای ملت ایران بر شمردند. 🔸روزی که تیم مذاکره کننده آسمان ایران و اروپا را ترانزیت کردند آقای روحانی روی زمین مخالفین و ناقدان دلسوز و با بصیرت را به باد توهین و اهانت گرفت.... 🔹روزی که شرط پیروزی در مذاکره را شعار برد برد و اعتماد بر ابلیس را عقلانیت شمرد, چوب حراج بر بصیرت و تجربه ی رهبری زد که فرمود" امریکا مورد اعتماد نیست" 🔸روزی که با وعده های سراب سرای باغ و بستان برای پسا برجام چهچه می زد و لبخند امید به ملت می داد و مستانه راکتور اراک را بتن میریخت, خنده ی شیطان بزرگ را ندید که به ریش او می خندید. 🔷آری ! فرجام برجام را سالها می دید و خلف وعده های دغل بازان بین المللی را می دید که چون گرگی گرسنه بر طعمه ای نشسته اند و سرمایه ملت ایران را با تحریم ها و مسدود کردن دارایی ها به یغما می برند و می گفت انشالله بز است. 🔶در روزهای گذشته آقای روحانی گلو پاره کرد تا با خروج امریکا پرده از حیثیت ناموفق برجام نیفتد و گاه با ژستی قهرمانانه, خروج امریکا را بی اعتبار میخواند و خروج ایران از برجام را قهری تلقی می کرد.....اما...... اما شب گذشته ترامپ با اعتماد به نفس و با افتخار خروج از برجام را اعلام کرد .... 👈 لحظاتی بعد آقای روحانی با بیانی قاطع اما منفعلانه, اقدام ترامپ را بی اهمیت دانست و باقی ماندن بر برجام را با اروپاییان اعلام کرد و چهره لیبرال و خودباختگی و فرومایگی خود را بار دیگر در برابر همگان نشان داد. 🔥 انتظار از آقای روحانی بعنوان رئیس جمهور کشوری که هزاران شهید داد تا عزت و استقلالیت خود را بدست اورد, همان اقدام زیبا و مقتدرانه نمایندگان ملت ایران در مجلس شورای اسلامی بود که برجان را آتش زدند. جناب آقای روحانی ماه رمضا نزدیک است قران را بار دیگر مرور کن تا ایمان و اعتماد به خدا و وصیت نامه های شهدا را مرور کن تا شجاعت و دلیری و در میان مردم مشی کن تا صلابت را تقدیمت کنند. "ان العزه لله جمیعا " و ان تنصروا الله ینصروکم" #مسعود_صلواتی_زاده ۹۷/۲/۱۹ 💠کانال انصارحزب الله(پلاک) http://eitaa.com/joinchat/419364865C8c60a321c0

🔴کرامتی از بی بی رقیه در اربعین ✔️پیاده روی اربعین از نجف تا کربلا فرصتی مناسب برای توجه به امور معنوی و نیز ارتباط مردمی با رده های سنی و تحصیلی از نقاط مختلف کشور و بعضا زوار خارجی بود. در این سفر با دوستانی هم سفر شدم که مهربانی, معنویت و کسب علم جوهره وجودیشان بود. در طول مسیر هر از چندگاهی موضوعی علمی -در زمینه اعتقادی, تاریخی, اخلاق, اصول و فقه و حدیث...- مطرح می شد و گاهی مفصل مورد بحث قرار می گرفت. و لذت پیاده روی معنوی اربعین را دو چندان می کرد. یکی از موضوعات, بحث رقیه بنت الحسین ع بود که اساسا امام حسین ع دختری به این نام داشته است یا خیر؟ و این موضوع چندین بار تکرار شد و از جهات مختلف مورد بحث قرار گرفت. بنده معتقد بودم که بلحاظ تاریخی قابل اثبات نیست اما بلحاظ اعتقادی ایمان قلبی دارم به وجود دختری بنام رقیه که در شام دفن هست و باب الحوائج است. سه روز پیاده روی با مباحثه علمی و ذکر و توسل همراه شد و خاطراتی شیرین در دفتر خاطراتم ثبت گردید. مهمترین خاطره زمانی رقم خورد که حدود ساعت ۱۲ شب بود و هنوز حدود ۲۵۰ عمود تا کربلا باقی مانده بود. از راه رفتن خسته شدیم... دقایقی نشستیم تا استراحت کنیم... دکتر حسین سعادت خواه کلوله پشی خود را باز کرد و نگاهی به درون کوله کرد و با حالت تعجب و نگرانی گفت: بچه ها گوشی موبایلم نیست!!... کیف پول و مدارک هم نیست و از همه مهمتر گذرنامه هم نیست. چندین بار تمام کوله را با دقت گشت و محتویات آن را بیرون ریخت و برای چندین بار حاج آقای ظفری کوله را گشت اما خبری از موبایل و کیف پول و مدارک نبود. ناگزیر دکتر سعادت خواه تصمیم گرفت حدود ۲۰۰ عمود را برگردد و همان جایی که قبلا توقف کرده بودیم و احتمالا مدارک و موبایل را جاگذاشته بودیم جستجو کند. هوا بسیار سرد و طاقت فرسا بود اما چاره نبود او تمام عمودها را بر گشت تا محل مورد نظر رسید و هرچه گشت و پرس و جو کرد چیزی حاصلش نشد و با حالت ناامیدی اما توسل حضرت زهرا س و اهلبیت ع برگشت و قرار شد فردا -که یک روز قبل از اربعین است- به کنسول گری ایران در کربلا مراجعه کند تا مشکل گذرنامه و ویزا را حل کند. قبل از خواب به آقای سعادت خواه گفتم: به نیت بی بی رقیه مقداری شیرینی نذر کن تا در سفر آینده برای سفره رقیه بین الحرمین به کربلا ببرم. و مطمئن باش رقیه با دست های کوچکش گره های بزرگ باز میکند. شب را همانجا خوابیدیم, صبح بعد از نماز در حالی که آقای سعادت خواه دراز کشیده بود و کوله پشی زیر سرش بود. به او گفتم: یک بار دیگر نگاهی به کلوله پشتی کن... وقتی در کوله را باز کرد با حالت شگفتی و خوشحالی که احساس کردم اشک در چشمانش داشت حلقه میزد, دید کیف پول و مدارک داخل کوله روی وسایلش هست و یکی دوساعت بعد تماس با موبایلش گرفت و دیدیم گوشی دست یکی از بچه های زوار تهران است و قرار گذاشتند و تا قبل از همان روز گوشی پیدا شد و بدستش رسید. 🌹قربان بی بی رقیه که معنای نگرانی را خوب می فهمد و نگذاشت که زائر کربلا دل شکسته به وطن برگردد. #مسعود_صلواتی_زاده 💠کانال خبری انصارحزب الله(پلاک)👇🏻 🌐 https://t.me/joinchat/AAAAAD_GFqrw39-ZpmwuMA 🌐 http://eitaa.com/pelaknews 🌐 https://sapp.ir/ansardez