پدر میگفت : کمرم یکبار شکست ...
آن هم لحظه ے بوسیدنش بود !!
بهمن ۱۳۶۵_ آخرین وداع حاج رجبعلے لیوانے با پیکر پسر شهیدش محمدرضا لیوانے
@pelakkhakii 👈👈🌷
پلاک خاکی
در #وصف شما هرچه بخواهیم بدانیم باید که 👌فقط #سوره_والشمس بخوانیم... #آرامش این لحظہ ما لطف شماهاسٺ
❤️🍃|
چندین بار #محمد گفته بود که بریم #پینت بال،اما هر دفعه مشکلی پیش میومد و نمیشد بریم.
یه روز بالاخره قسمت شد و رفتیم باهم.
وقتی رسیدیم #محمد گفت رو لباساتون این لباس هایی که اینجا گذاشتن بپوشید که یهو اتفاقی واستون نیفته.به منم گفت چند تا بپوش که خواستیم بزنیمت زیاد کبود نشی،فقط یکم کبود شی.😂
گفتم ممنون از لطفت واقعأ هههههه،رفیقایی مثل تو کم هستن...😒
من 4دست لباس پوشیدم و از شانسمون لباس آخری رنگش خاکی بود و با بقیه کامل فرق داشت.کامل قابل شناسایی بود.هر کی لباس خاکی میدید میگفت این فلانی هست و بزنیمش😩
اکثرشم #محمد زد.🙂
لطف زیادی به من داشت 😂بدش با خنده میگفت من زدمت.شانس آوردم کلاه ایمنی سرم بود،☺️
با محمد خیلی شوخی و خنده داشتم.اومدم گفتم شانس ما همش خورد تو سر.گفت خوبه که،
#شهیدشی سرت رو از دست میدی.🙈
گفتم پس از نشانه های الهی هست و خندیدم گفتم پس وای بحال تو که همه تیرا میخوره تو شکم و پهلوت..😢
«اما وقتی شهید شد،وقتی دیدمش و درمورد شکم و پهلوش شنیدم گفتم وای بحال من..»
آخرشم که با نقشه پلیدانه ی یکی از رفقارو تیر بارون کردیم و باهاشم عکس انداختیم😂
خیلی خوب بود خدایی
روز خوبی بود.روزای خوب زیادی با محمد داشتم.جز خنده رو من ندیدمش.واقعأ الان دلتنگشم.💔
#خاطره
#شهید_محمد_رضا_دهقان
#رفیق
•═•••🍃🌹🍃•••═•
@pelakkhakii 👈👈
•═•••🍃🌹🍃•••═•
استاد حسن عباسی.MP3
42.32M
#صوت سخنرانی استاد حسن عباسی
🔸در یادواره شهدای بسیج مسجد جامع ابوذر
🔸زمان: ۵ آذر ۹۸
🔸مکان: تهران، پیروزی، مسجد جامع ابوذر
🌐 @pelakkhakii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#باید_محاکمه_شوید
کاری از کانال جدال احسن با سخنرانی روشنگرانه استاد حسن عباسی
🔸در یادواره شهدای بسیج مسجد جامع ابوذر
🔸زمان: ۵ آذر ۹۸
🔸مکان: تهران، پیروزی، مسجد جامع ابوذر
#محاکمه_زنگنه #محاکمه_زنگنه_مطالبه_ملی #محاکمه_زنگنه_درخواست_ملت_ایران
@pelakkhakii 👈👈🌷
••🌷🍃
در راه خدا تن به خطر باید داد
در مقدم انقلاب، سر باید داد
آن شیرزنی که شوهرشگشتشهید
می گفت در این راه، پسر باید داد...
#هفتهبسیج
#بایادِپرستوهایدمشق...
♥️•~°
@pelakkhakii 👈👈🌷
طی عملیات تفحص،در منطقه چیلات پیکر دو شهید پیدا شد...
یکی ازین شهدا نشسته بود و با لباس و تجهیزات کامل به دیوار تکیه داده بود...
لباس زمستانی هم تنش بود و سر شهید دیگری را که لای پتو بود بر دامن داشت.
معلوم بود که شهید دراز کش مجروح بوده است
هر دو پلاک داشتند
پلاکها را دیدیم که پشت سر هم است
555_556
فهمیدیم که آنها با هم پلاک گرفته اند.
معمولا اینها که با هم خیلی رفیق بودند با هم میرفتند پلاک می گرفتند.
اسامی را مراجعه کردیم در کامپیوتر
دیدیم آن شهیدی که نشسته است #پدر است و آن شهید دراز کش #پسر...
قصه ی آشنای حسین و علی اکبر😭
شهیدِ پدر #سید_ابراهیم_اسماعیل_زاده_موسوی
و #سید_حسین_پسر
اهل روستای باقرتنگه بابلسر
کاش از ما نپرسند که بعد از شهدا چه کردیم....
@pelakkhakii
animation.gif
3.82M
ذکر روز شنبه ۱۰۰مرتبه
🌸يـا ربّ العَالمَِين🌸
دعوتید به پلاک خاکی 🌷🕊
👇👇👇👇👇
@pelakkhakii
هدایت شده از هیئت موکب الزهرا(س)
به متفاوت ترین کانال ایتا دعوتید
👇👇👇👇👇👇
@saharshahriary
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚘﷽⚘
امام خامنه ای:
واقعا همسران شهدا اجرفراوانی دارند
و نصف اجرشهدا متعلق به همسر وخانواده آنهاست...
قرار یک زندگی الهے این است
یکی بشود شهید
ودیگری همسرشهید
اما
انتظار همیشه واژه دلتنگ کننده
همسران است ...😔😭
روایت عاطفی همسر #شهیدسجادطاهرنیا از ماجرای اعزام به سوریه
@pelakkhakii 👈👈👈
⭕️ بیکاری را به دولت #رئیسی ترجیج میدهم!
🔹 اینجور افراد که الان طلبکار نظام شدهاند، کسانی هستند که بدون دلیل و از روی پروپاگاندای برخی از کاندیدا، رای بر خوشسخنی و شعارها دادند و حالا قصور خود را به گردن حاکمیت میاندازند!
👈 امثال این اشخاص خوب میدانند چه کسانی عدالت را و چه کسانی بیعدالتی را در جامعه رواج دادند ولی همیشه روحیهی طلبکاری دارند!
@pelakkhakii 👈👈🌷
🚨دهه شصتیها، هفتادیها و هشتادیها
حاج حسین یکتا: دهه شصتیها فرمانده میدان شدند، هفتادیها فرمانده گردان شدند و هشتادیها نیروی پیاده نظام شدند. اگه یه دهه شصتی ترمز کنه، بقیه با او تصادف میکنن! آی بسه، آی خسته شدیم، چقدر بگیم، چقدر بریم و چقدر بیاییم نداریم.
اینقدر هم این دهه هشتادیها تیز و تُخس و #زرنگ هستن که اصلاً میخوان از روی سر هفتادیها بپرن و بیان جلو! دیجیتال هم به دنیا اومدن دیگه؛ یعنی انتقال دیتا و اطلاعات و اثر بوسیلهی فیبر نوریه. ما همه آنالوگیم، اونا فیبر نوری! "ف" میگی تا فرحزاد میرن.
اگه یه ذره لب و لوچهی توئه (دهه شصتی) رو آویزون ببینن، خسته ببینن، پژمرده ببینن، ببینن ترمز کردی، ببینن کنگر خوردی و لنگر انداختی، ببینن هیأتت عادی شده، خلوت شده، بروز نیست، فعال نیست و جوابگو نیست، عبور میکنن [و خودشون ادامه میدن].
#حاج_حسین_یکتا
@pelakkhakii 👈👈🌷
💬 #شهید_بهشتی؛ شهادت، در راه آرمان الهی، معشوق ما است. آيا شنيدهای عاشقی را از معشوق بترسانند؟
📕رهیافت، جلد۵، صفحه۱۷۲
@pelakkhakii 👈👈🌷
#ولادتحضرتعبدالعظیممبارک♥️✨
با نور تو راه مستقیمی داریم
در صحن تو جنةالنعیمی داریم
دلتنگ کریم اهلبیتیم ولی
صد شکر که سَیّدالکریمی داریم
💙🌤💙
#اینشهربیوجودشماارزشینداشت ...
@pelakkhakii 👈👈🌷
جنگ تمام شده بود و بسیاری از شهدا جامانده بودند.
دلمان پیش آنها بود.
باید میرفتیم و برمی گرداندیمشان؛ اما منطقه حساس بود و قرارگاه موافقت نمیکرد.
بالاخره ی فرصت ده روزه گرفتیم. گذشته از دوری راه، دور و برمان پر از میدانهای گسترده ی مین بود. چند روزی کارمان، جستجو و سوختن زیر آفتاب و دست خالی برگشتن بود. فرصت ما، روز نیمه شعبان به پایان می رسید.
بعضی بچه ها پیشنهاد کردند کار را تعطیل کنیم و روز عید، به خودمان برسیم.
اما علیرضا غلامی گفت:
نه، تازه امروز، روز کار است و باید عیدی خود را امروز از آقا بگیریم...!
همه به این امید حرکت کردیم، اما هرچه بیشتر گشتیم، ناامید تر شدیم. آفتاب داشت غروب میکرد که صدای ناله و توسل علیرضاغلامی بلند شد:
آقاجون، دیگ خجالت میکشیم تو روی مادرای شهید نگاه کنیم...!
باید وداع میکردیم و برمیگشتیم. بغض توی گلوی بچه ها ترکید و به گریه افتادند...
چند لحظه بعد، فریاد غلامی که رفته بود شاخه ی شقایقی را برای معراج شهدا از ریشه دربیاورد، میخ کوبمان کرد.
دویدیم طرفش... شقایق درست روی جمجمهی شهیدی سبز شده بود...!
چه حالی شدیم در این غروبِ نیمهشعبان،
وقتی دانستیم که نام این شهید،
مهدی منتظرالقائم است...
کتاب نشانه
#تفحص
@pelakkhakii 👈👈🌷
#اهالی_تهران_مواظب_باشند
🔸آیتالله بهجت(ره):🌺
🔹اهل تهران اگر هفتهای یڪ مرتبه به زیارت حضرت عبدالعظیم (ع)نروند جفا ڪرده اند
#میلاد_حضرت_عبدالعظیم_حسنےمبارک🌺❤️
میلادش مبارکمون👏💚🍬🎊🎉🎈🎁
@pelakkhakii 👈👈🌷