سلام به دوستان انقلابی✋
خوبید؟☺️
من حاج سعیدسامانلو #ملقب به #فاتح_الزهرا فرزند اول خانواده ازشهرمقدس قم هستم..
در دی ماهِ سال ۱۳۶۰ دریک خانواده مذهبی بدنیا اومدم..
از کودکی محبوب و#مودب و کوشا با بازی گوشیهای کودکانه بودم😉
بی آلایشی، #گذشت، #ولایت مداری از همان کودکی ام شکوفا بود☺️
این شکوفاییها رامدیون کمک خداوند و رهنمودهای پدر دلسوزم هستم.
مادر مهربانم از کودکی درکلاس قرآن ثبت نامم کرد و من با علاقه و پشتکار #قرآن و تفسیر رایادگرفتم😍
از سن 12 سالگی به #مسجد میرفتم و مثل بزرگترها رفتار می کردم
#روزه می گرفتم و اعمالِ #عبادیم را انجام میدادم..😌
#شهید_حاج_سعید_سامانلو
@pelakkhakii 👈👈🌷
💠﷽💠
🔴 #رهبر_انقلاب:
💠 در مسجدی که بنده #نماز میخواندم، بین نماز مغرب و عشا هیچ وقت داخل #مسجد جا نبود؛ همیشه بیرون مسجد هم جمعیت متراکم بود؛ هشتاد درصد جمعیت هم از قشر #جوان بودند. در همان سالها پوستینهای وارونه مد شده بود و جوانان خیلی اهل #مد آن را میپوشیدند. یک روز دیدم جوانی که از این پوستینهای وارونه پوشیده، صف اول نماز در پشت سجادۀ من نشسته است؛ یک #حاجی محترم بازاری هم که مرد خیلی فهمیده ای بود و من خیلی خوشم میآمد که او در #صف_اول مینشست، در کنار این جوان نشسته بود. دیدم رویش را به این جوان کرد و چیزی در گوشش گفت و این #جوان یکباره مضطرب شد. برگشتم به آن حاجی محترم گفتم چه گفتی؟ به جای او جوان گفت چیزی نیست. فهمیدم که این آقا به او گفته که مناسب نیست شما با این لباس در #صف اول بنشینید! گفتم نه آقا، اتفاقاً مناسب است شما همینجا بنشینید و تکان نخورید! گفتم حاجی! چرا میگویی این جوان #عقب برود؟ بگذار بدانند که جوان با لباسی از جنس پوستین وارونه هم میتواند بیاید به ما اقتدا کند و نماز جماعت بخواند... با #اخلاق، سراغ این جوانان و دلها و روحها و ورای قالبهاشان بروید؛ آن وقت #تبلیغ انجام خواهد شد.
۱۳۷۶/۳/۲۶
@pelakkhakii 👈👈🌷
محور همه فعالیتهایش #نماز بود.ابراهیم در سخت ترین شرایط #نمازش را #اول وقت می خواند.بیشتر هم به #جماعت و در مسجد میخواند.دیگران را هم به نماز جماعت دعوت میکرد.
ابراهیم حتی قبل از انقلاب #نمازهای صبح را در #مسجد و به #جماعت می خواند.رفتار او ما را به یاد جمله معروف شهید رجائی می انداخت👈:به #نماز نگویید کار دارم به #کار بگویید وقت نماز است.
شهید #ابراهیم_هادی
@pelakkhakii 👈👈
هدایت شده از هیئت موکب الزهرا(س)
یادش بخیر همیشه
میگفت:
جنگ نرم مثل خمپاره۶۰ میمونه
چون نه صدا داره نه سوتــ !
فقط وقتی متوجه میشےکه
دیگه رفیقت نه #مسجد میاد #نه هیئت...
#خادمالشهدا
#شهید_حجت_الله_رحیمی
•°•°•°•°•°•°•°•°•🌹✨🌹•°•°•°•°•°•°•°•°
شما هم دعوتید به
هيئت موكب الزهرا س
(خواهران شمالِ شرق تهران)👇👇
https://eitaa.com/Heyatalzahra
#نمازاولوقت🌱
محور همه فعاليتهايش نماز بود.
ابراهيم در ســخت ترين شرايط نمازش را اول وقت ميخواند. بيشــتر هم به جماعت و در #مســجد. ديگران را هم به نمازجماعت دعوت ميکرد.🍃
مصداق اين حديث بود كه اميرالمؤمنين ميفرمايند: هر که به مسجد رفــت و آمد کند از مــوارد زير بهره ميگيرد:
برادری کــه در راه خدا با او رفاقت کند
علمی تــازه، رحمتی که در انتظارش بوده
پندی که از هالکت نجاتش دهد
سخنی که موجب هدايتش شود و ترک گناه
ابراهيــم حتــی قبل از انقــاب، نمازهای صبح را در مســجد و به جماعت ميخواند.
رفتار او ما را به ياد جمله معروف شهيد رجائی ميانداخت؛
به نماز نگوئيد کار دارم ، به کار بگوئيد وقت نماز است
بهتريــن مثال آن، نمازجماعت در گود زورخانــه بود.
وقتی كار ورزش به اذان ميرسيد، ورزش را قطع ميکرد و نماز جماعت را بر پا مينمود.
بارها در مسير #سفر، يا در #جبهه و.. وقتی موقع اذان ميشد، ابراهيم اذان ميگفت و با توقف خودرو، همه را تشويق به نماز جماعت ميکرد.🍃❤️
شهید #ابراهیمهادی❤️
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
# ماه رمضان در زمانه #قاجار
🔸به جز مقدسینی که قبل از افطار راهی #مسجد میشدند و آنها که دم صبح هم همین کار را میکردند، دسته سومی هم بودند که شب را به قمار صبح میکردند و میگفتند اگر به این سرگرمی مشغول نشوند، ناچارند بخوابند و روز دیگر خواب نمیروند و روزه برای آنها مشکل خواهد شد.
این دسته بیشتر اعیان زادگان بودند ولی در هر حال روزه را می گرفتند، چون اگر نمیگرفتند،درخانه خودشان هم، جا نداشتند.
🔸 مرحوم «احمد منشور» میگفت با «برادرم موقر»در مجلس قمار تا صبح مشغول شدیم چون به #سحری نرسیدیم روزه را خورده بعد به منزل آمدیم خبر روزه خوری ما زودتر از خودمان به منزل رسیده بود.. همینکه وارد شدیم مادرم از ما رو گرفت. چند روز با ما مثل #جذامیها رفتار میکردند قدغن شده بود نوکرها به ما نزدیک شوند. غذایی اگر میآوردند، در اتاق میگذاشتد و فرار میکردند. ظرفهای غذای مارا در حضور ما کنار حوض، #خاکمال میکردند تا بالاخره با وساطت برادر بزرگتر مارا #توبه دادند و دوباره به عضویت خانه پذیرفتند.
🔸برای خوردن #روزه نیاز بود که طبیبی تصدیق مرض بدهد، اطبای آن دوره حتی اطبای یهودی ولو برای روزه خوری هم احترام تصدیق خود را داشتند و تصدیق دروغ نمیدادند.
🔸..محال بود وقت افطار صدای فقیری از کوچه بلند شود و چندین نفر داوطلب به سمتش نروند. ...دراین ماه کار تعطیل میشد و مردم به عبادت مشغول میشدند . طلبکار، سر وقت بدهکار نمیرفت . ادارات دولتی باز بود اما کسی مراجعه نمیکرد. مرافعه شرعی در دفتر علما متوقف میشد . محصلین دیوانی به سراغ مطالبه بدهکاری نمیرفتند.
🔸 در خانهها کسی به نوکرها امر و نهی نمیکرد. اگر بنایی نیمهتمام بود صاحب کار، بیش از نصفِ روز کار نمیکشید اما اجرت روز کامل را میداد . خلاصه اینکه مردم در همه چیز رعایت یکدیگر را میکردند.
✔️ از کتاب #شرح زندگانی من
تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه جلد اول/ نشر هرمس
عبدالله مستوفی
✨مقاممعظمرهبـــــری:
🔸 در مسجدی که بنده نماز میخواندم، بین نماز مغرب و عشا هیچ وقت داخل #مسجد جا نبود؛ همیشه بیرون مسجد هم جمعیت متراکم بود؛ هشتاد درصد جمعیت هم از قشر #جوان بودند.
↩️در همان سالها پوستینهای وارونه مُد شده بود و #جوانانِ خیلی اهل مد آن را میپوشیدند. یک روز دیدم جوانی که از این پوستینهای وارونه پوشیده، صف اول نماز در پشت سجادۀ من نشسته است؛
❌یک حاجی محترم بازاری هم که مرد خیلی فهمیدهای بود و من خیلی خوشم میآمد که او در صف اول مینشست، در کنار این جوان نشسته بود. دیدم رویش را به این جوان کرد و چیزی در گوشش گفت و این جوان یکباره مضطرب شد.
✅ برگشتم به آن حاجی محترم گفتم چه گفتی؟ به جای او آن جوان گفت چیزی نیست.
فهمیدم که این آقا به او گفته که مناسب نیست شما با این لباس در صف اول بنشینید! گفتم: نه آقا، اتفاقاً مناسب است شما همینجا بنشینید و تکان نخورید؛
گفتم: حاجی! چرا میگویی این جوان عقب برود؟ بگذار بدانند که جوان با لباسی از جنس پوستین وارونه هم #میتواند بیاید به ما اقتدا کند و نماز جماعت بخواند!
🔹با #اخلاق، سراغ این جوانان و دلها و روحها و 👈 "ورای قالبهاشان" بروید؛ آن
وقت تبلیغ انجام خواهد شد. ۱۳۷۶/۳/۲۶