کمکم اسارت محسن را بـہ
همہ اطلاع دادیم ، رفتم خانہ پیراهن
مُحسن راروۍ زمین پھن کردم سـرم
را روۍ آن گذاشتم و ضجہ زدم
اما زمان زیادی نگذشت کہ احساس
ڪردم مُحسن آمد ڪنارم دستش
را روۍ قلبم گذاشت و در گوشم گفت :
زهـرا ، سختیشزیادهولی
قشنگیاشزیادتره
ــــــــــــــــــــ
شھیدمحسنحججۍ
ما فداے پسر ارشد حیدر حسن ایم 💚
ماندهبودمبدهمدل
به علی یابه حسن
دیدماصلاگرهخوردھ
دل مولا به حسن .
↵🌿¦#دوشنبه_های_حسنی
↳📱¦@muoud_313
میگفت به شهدا تکیه کن
شهدا تکیهشون به خداست؛
اصلا کنارِ گل بشینی بویِ گل میگیری..
زندگیت رو با یاد شهدا گلستان کن :)💚