شهریور را باید قدم زد
کوچه به کوچه، خیابان به خیابان
شهریور را باید عاشق شد
عاشق یک نفر مثل شهریوریها
که بتوان دلگیری عصرهایش را تاب آورد...
عصرتون دلبرانه ♥️
#کانال_رسمی_عجایب_جهان👇
💟🇯🇴🇮🇳👇
cнαɴεℓ☞ @Ajaieb_Jahan
📚 شیوۀ صحیح نذر شرعی
💠 سؤال: مردم (به ویژه در ایام محرم و سوگواری اهل بیت علیهم السلام)، نذرهای زیادی می کنند، نذر شرعی باید چه شرایطی داشته باشد؟
✅ جواب: برای انعقاد نذر شرعی لازم است که شرایط ذیل مراعات شود:
۱. صیغۀ نذر (به زبان عربی یا ترجمۀ آن) را به زبان جاری کند، مثلا بگوید «برای خدا بر عهدۀ من است که اگر فلان حاجتم برآورده شد، روز عاشورا، مجلس روضه برپا کنم.»
۲. چیزی را که نذر می کند انجام دهد یا ترک کند، باید از جهتی رجحان (برتری) داشته باشد، پس چنانچه بجا آوردن و ترک آن مساوی باشد، نذر صحیح نیست.
۳. کاری را نذر کند که انجام آن برایش ممکن باشد.
۴. نذر کننده باید مکلف و عاقل باشد و با اختیار نذر کند.
۵. در صورت حضور شوهر، نذر زن (گرچه در اموال خود) بنا بر احتياط واجب باید با اجازه او باشد.
📚 شرط صحت تصرفات مالی تازه بالغ
💠 سؤال: آیا برای صحت تصرفات مالی مهم مانند هدیه دادن مال قابل توجه یا بخشیدن طلب قابل توجه، رسیدن به بلوغ شرعی (مثلا 9 سال برای دختر) کفایت می کند؟
✅ جواب: برای جواز تصرفات مالی مذکور، افزون بر بلوغ، باید به مرحله رشد هم رسیده باشد یعنی بتواند مصلحت خویش را در امور مالی تشخیص دهد و اموالش را به جا و درست مصرف کند.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:
مؤمن، گناه خود را چونان تخته سنگ بزرگى بر بالاى سرش مى بيند كه مى ترسد به روى او بيفتد
و كافر، گناه خويش را مانند مگسى مى بيند كه از جلوى بينى اش رد مى شود
إنّ المؤمنَ لَيَرى ذَنبَهُ كَأَ نَّهُ تحتَ صَخرَةٍ يَخافُ أن تَقَعَ علَيهِ، والكافِرَ يَرى ذَنبَهُ كأنّهُ ذُبابٌ مَرَّ على أنفِهِ
بحارالأنوار جلد77 صفحه77
پیامبر رحمت صلى الله عليه و آله:
برترينِ مردم، كسى است كه عاشق عبادت شود، و آن را در آغوش گيرد، و با دل و جانش آن را دوست بدارد، و با اعضا و جوارحش در انجام دادن آن بكوشد، و خود را براى آن فارغ سازد. چنين كسى برايش مهم نيست كه دنيا بر چه پايه اى مى چرخد، بر سختى يا آسانى
أفضَلُ النّاسِ مَن عَشِقَ العِبادَةَ فَعانَقَها، وأحَبَّها بِقَلبِهِ، وباشَرَها بِجَسَدِهِ، وتَفَرَّغَ لَها، فَهُو لا يُبالي عَلى ما أصبَحَ مِنَ الدُّنيا؛ عَلى عُسرٍ أم عَلى يُسرٍ
الكافی جلد2 صفحه83