eitaa logo
ساکنین پلاک "8"
207 دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
6.5هزار ویدیو
104 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴‏توصیه جدی؛ با توجه به اینکه جلسه اخیرِ مجازیِ مجلس به حد نصاب نرسید‌ و تستِ کرونای رئیس مجلس نیز مثبت شد و همچنین نزدیک بودن تاریخ استقرار مجلس۱۱، بهترین کار استراحت به مجلسی‌ست که نبودِ آن برای ملت فرقی ندارد ولی بودِ آن برای دولت، بسیار مفید بود! "علی قلهکی"
💠وقتی از عارف کامل حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره درخواست دستورالعمل برای سیر و سلوک می‌شد، ایشان بارها می‌فرمودند: «هر روز سعی کنید یک حدیث از کتاب جهادالنفس را مطالعه کنید و سعی نمایید به آن عمل کنید. پس از یک سال خواهید دید که حتماً عوض شده‌اید». 👤 مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌الله بهجت قدس‌سره
از امام صادق علیه السلام پرسیدند: که چرا کسانی که در آخرزمان زندگی می کنند رزق و روزیشان تنگ است؟ فرمود: به این دلیل که غالبا نمازهای آنها قضا است فردی خدمت امام صادق علیه‌السلام آمد وعرض کرد که من مرتکب شده ام. امام فرمود: خدا می بخشد. آن فرد عرض کرد : گناهی که مرتکب شدم خیلی بزرگ است . امام فرمود: اگر به اندازه‌ی کوه باشد خداوند می بخشد آن فرد عرض کرد : گناهی که مرتکب شدم خیلی بزرگتر است. امام فرمود: مگر چه گناهی مرتکب شده ای؟ واو به شرح ماجرا پرداخت. پس از اتمام سخن امام رو به او کردو فرمود خدا می بخشد، من ترسیدم که نماز صبح را کرده باشی! مرحوم نخودکی"ره" در وصیت خود به فرزندش می‌ گوید: اگر آدمی چهل روز به ریاضت و عبادت بپردازد ولی یکبار نماز صبح او فوت شود ، نتیجه آن چهل روز عبادت بی ارزش "نابود" خواهد شد. منابع: کتاب جهاد با نفس، ج۱، ص۶۶ وسائل الشیعه، جلد ۳، ص۱۵۶ - بحار، ج۸، ص۷۳
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸چند سال قبل از ظهور، بوی آن به مشام اهل معنویت می رسد🔸 🌤 یعقوب (علیه السلام) از کنعان با آن فاصله بسیار، به برادران و خویشانش گفت: «انی لاجد ریح یوسف لولا ان تفندون»: من بوی یوسف را می شنوم، اگر مرا مسخره نمی کنید، مرا دست نمی اندازید. قرآن اشاره می کند که بزرگان عالم نمی توانند همۀ آنچه را که احساس می کنند با مردم مطرح کنند. مردم ظرفیت شنیدن احساسات بزرگان را ندارند. اگر بزرگان آنچه را درک می کنند به مردم منتقل کنند، مردم آنها را مسخره خواهند کرد. به همین جهت می گوید: «انی لاجد ریح یوسف لولا ان تفندون» 🌤 امام زمان علیه السلام وقتی می خواهند پا بگذارند در رکاب، مانده به ظهورشان، آنهایی که عاشقش هستند از فاصله دور بویش را می شنوند! آدم بو می برد. شامه انسان اگر زکام نباشد و قدری روحانیت در او باشد، را آرام آرام استشمام می کند.
پدرم در سال چهل از دنیا رفت و من شش ماه بعد از وفاتش بدنیا آمدم ، در شش سالگی که کمی خواندن و نوشتن آموختم تازه فهمیدم که آن شعری که پدرم وصیت کرده بود تا بر سنگ قبرش بنویسند مفهومش چیست ( در بزم غم حسین مرا یاد کنید ) بعدها و در جوانی همیشه کنجکاو بودم که آیا پدرم حقیقتا حسینی بوده ؟؟ روزی در سن حدودا بیست سالگی در کوچه میرفتم که مردی حدودا پنجاه ساله که نامش حسین بود و فهمیده بود من پسر حاج عباسعلی هستم ناگهان مرا در آغوش گرفت و سر بر شانه ام گذاشت و گریست و گریست !!! وقتی آرام شد راز گریستن خودش را برای من اینگونه تعریف کرد : در جوانی چند روز مانده به ازدواجم گرچه آهی در بساط نداشتم ولی دلم را به دریا زدم و با نامزد و مادر زنم به مغازه زرگری پدرت رفتیم و یواشکی به پدرت ندا دادم که پولم کم است لطفا سرویسی ارزان و کم وزن به نامزدم نشون بده طوری که مادر زن و همسرم متوجه نشوند از قضا نامزدم سرویس زیبا و‌ بسیار گرانی را انتخاب کرد ، من که همینطور هاج و واج مانده بودم که چکار بکنم ناگهان پدرت گفت : حسین آقا قربان اسمت ، با احتساب این سرویس طلایی که نامزدت برداشت الباقی بدهی من به شما از بابت اجرت بنایی که در خانه مان کردی صد تومان است و سپس (به پول آن زمان ) صد تومان هم از دخل در آورد و به من داد من همینطور هاج و واج پدرت را نگاه میکردم و در دلم به خودم میگفتم کدوم بدهی؟ کدوم بنایی ؟ من طلبی از حاجی ندارم !! بالاخره پدرت پول طلا را نگرفت که هیچ ، بلکه صد تومان خرج عروسی ام را هم داد و مرا آبرومندانه راهی کرد گذشت و گذشت تا اینکه بعد از مدتها شنیدم حاجی عباسعلی در سن چهل و یک سالگی پس از آمدن از سفر کربلا از دنیا رفته آمدم خانه خیلی گریه کردم و برای اولین بار به زنم راز خرید طلای عروسیمان را تعریف کردم وقتی همسرم شنید که حاجی طلاها را در موقع ازدواجمان مجانی به او داده زد زیر گریه و آنقدر ناله کرد که از حال رفت وقتی زنم آرام شد از او پرسیدم تو چرا اینقدر گریه میکنی و همسرم با هق هق اینگونه جواب داد : آنروز بعد از خرید طلا چون چادر مادرم وصله دار بود حاجی فهمید که ما هم فقیریم ، شاگردش را به دنبال ما فرستاد تا خانه ما را یاد گرفت و چون شب شد دیدیم حاجی به در خانه ما آمده و در میزند ، من و مادرم رفتیم و در را باز کردیم و حاجی بی آنکه به ما نگاه کند که مبادا ما خجالت بکشیم پولی در پاکت به مادرم داد و گفت خرج جهاز دخترتان است حواله ی آقا امام حسین علیه السلام است ، لطفا به دامادتان نگویید که من دادم !! تا همسرم این ماجرا را تعریف کرد باز هر دو به گریه زار زدیم که خدایا این مرد چه رفتار زیبایی با ما کرده ، بگونه ای که آنروز پول طلا و خرج عروسی مرا طوری داد که زنم نفهمید و خرج جهاز زنم را طوری داد که من نفهمیدم !!! وقتی این ماجرا را در سن بیست سالگی از زبان حسین آقای کهنه داماد شنیدم فهمیدم که پدرم همانگونه که در عزای امام حسین بر سر می زده دست نوازش بر سر یتیمان هم می کشیده ، همانگونه که در عزاء بر سینه میزده مرهمی به سینه درد مندان هم بوده ، و همانگونه که برای عاشورا سفره نذری مینداخته هرگز دستش به مال مردم و بیت المال آلوده نبوده و یک حسینی حسینی راستین بوده است ..... اللهم ارزقنا توفيق خدمة الحسين عليه السلام في الدنيا والاخره دل مردم درتلاطمه اگر کاری از دست تو این روزگار سخت بر اومد بخاطر خدا و امام حسین انجام بده که حتمانتیجشو تو همین دنیاخواهی دید.یاعلی مدد اگر لذت بردید نشرش دهید @pellake8
‏فیلم همسفر: بهروز وثوق و گوگوش جاده شمال با موتور - سوار قایق - اشاره به لامپ(از دست رفتن باکرگی گوگوش) سریال پایتخت: رحمت و همسرش جاده شمال با موتور - سوار قایق - اشاره به لامپ! کاش اینایی که صحنه‌های سیاسی ساده رو سانسور میکردن یخورده هم هوش و تجربه داشتن! @pellake8
هدایت شده از خبرگزاری فارس
سردار سپهر: بیش از ۶۰۰ هزار بسیجی در سراسر کشور برای مقابله با کرونا حضور پیدا کرده‌اند جانشین سازمان بسیج: 🔹بیش از ۶۰۰ هزار بسیجی در سراسر کشور برای مقابله با کرونا حضور پیدا کرده‌اند. 🔹با حضور ۵۰ هزار تیم متخصص بسیج در سراسر کشور، توانستیم حدود ۷۰ میلیون نفر از مردم‌مان را غربالگری کنیم. 🔹حتی ما قائلیم به دیگر کشورها هم کمک کنیم؛ امروز کشورهای اروپایی به وزیر بهداشت ما التماس می‌کنند تا با ایشان مصاحبه داشته باشند و از تجربیات ما استفاده کنند. fna.ir/ewizp4 @Farsna
ساکنین پلاک "8"
‏فیلم همسفر: بهروز وثوق و گوگوش جاده شمال با موتور - سوار قایق - اشاره به لامپ(از دست رفتن باکرگی گو
🔴 کپی کاری سکانس آخر سریال پایتخت ۶ از فیلم مبتذل ‏همسفر! 🔹 فیلم مبتذل «همسفر» که قبل از انقلاب با بازی بهروز وثوقی و فائقه آتشین «گوگوش» ساخته شده است و در آن داستان یک مرد و زنی را نشان می دهد که در جاده شمال همسفر می شوند و در نهایت به سکس می رسند! 🔹 سکانس آخر سریال پایتخت ۶ که رحمت و عاطی را در جاده شمال با موتور و بعد سوار بر قایق هستند و در انتها لامپ روشن موتور!! دقیقا مانند سکانس فیلم مبتذل همسفر ساخته شده است! 🔹 تعجب از مدیران سیما است که سکانس های سیاسی را از پایتخت سانسور می کنند ولی این سکانس که مو به مو از یک فیلم مبتذل قبل از انقلاب ساخته شده را کامل پخش کردند و سانسور نکردند! 🔹 به نظر می رسد پایتخت ۶ عقده گشایی محسن تنابنده نسبت به صداوسیما بود که با ناشی گری و عدم اطلاع مسئول سانسور، این سکانس پخش شده است و باعث آبروریزی صداوسیما شده است.
هدایت شده از دوتا کافی نیست
۳۲۲ من متولد ۶۸ هستم. یک دختر آرام و درسخون که رتبه کنکورش سه رقمی شد و وارد رشته داروسازی دانشگاه علوم پزشکی تهران شد. چیزی که شاید جزو آمال و آرزوی خیلی ها باشد. دروس سخت و کار دانشجویی و جو حاکم بر دانشگاه و خانواده!! فرصت ازدواج بهنگام را ازم گرفت. ۲۵ساله بودم که ازدواج کردم و شیرینی تاهل را چشیدم و افسوس خوردم که چرا زودتر خود را به این ساحل امن نرساندم. ما بصورت کاملا سنتی و با معرفی یک دوست خانوادگی مشترک با هم آشنا شدیم. جلسات خواستگاری و آشنایی کاملا سنتی برگزار شد و بعد از حدود یک ماه به هم محرم شدیم و روزهای شیرین با هم بودن آغاز شد ☺️☺️☺️ البته بعد از یک سال عروسی کردیم و رفتیم خونه ای که پدرشوهر و مادرشوهر عزیزم با سخاوت در اختیارمان قرار دادند. زندگی را معمولی آغاز کردیم نه خیلی ساده و نه خیلی بریز و بپاش. بعد از اون هم به علت شغل پاره وقت همسر سعی کردیم هزینه ها را مدیریت کنیم، و الحمدلله تا به امروز به مشکل مالی برنخوردیم. این لطف خداست که من حیث لایحتسب روزی را می رساند و بنده اش را لنگ نمی گذارد. ۳سال بعد از ازدواجمان پسر عزیزم متولد شد و من یک اوج را در زندگی ام تجربه کردم. لحظات باشکوه و بی بدیلی که با هیچ کدام از موفقیتهای دوران کار و تحصیلم قابل مقایسه نبود. الان که به عقب بر میگردم پشیمانم که چرا بهترین زمانهای جوانی ام را بدون همسر و فرزند گذراندم. جو حاکم بر جامعه و دیدگاه های فمنیستی که گویی بر جان همه رسوخ کرده و موفقیت کاری و تحصیلی دختران را بر مادری و همسری اولویت می دهد، ایام ناب جوانی ما را گرفت. من و هم کلاسی هایم در قله تحصیلی که بقیه حسرتش را داشتند، ایستادیم ولی الان به جرات می گویم مدرک دکترا و موقعیت شغلی بالا هیچ کدام نمی تواند دوری زنان و دختران از حس خوب مادری را جبران کند. با توجه به مدرک دکترا و نوع رشته ام میتوانستم کار و درآمد خوبی داشته باشم ولی ترجیح دادم در سالهای اول زندگی تمرکزم را روی خانه و خانواده ام بگذارم. وقت برای کار همیشه هست الان من سنگر مهمتری برای خدمت به جامعه دارم که مهمترین وظیفه من است، من باید یک بیت نورانی بسازم تا در مقابل امام زمانم شرمسار نباشم. ان شاءالله در سالهای آینده خدمات دیگری هم به جامعه خواهم داشت و از رشته تحصیلی ام استفاده خواهم کرد. اگر چه الان هم در منزل در زمینه های دارویی با گروه های دانشگاهی همکاری دارم و به تحقیق و پژوهش مشغول هستم. در زمینه زن و خانواده هم مشغول مطالعه و بررسی هستم و از هر فرصتی برای خواندن کتاب بهره میبرم. ان شاءالله نسل جدید و دختران خوب سرزمینم به ارزش و اهمیت مادری پی ببرند و فشار رسانه و جامعه آنها را از کمال رشد و قله وجودی شان دور نکند. برای ما هم دعا کنید اگرچه که فرصت ها را از دست دادیم ولی بتوانیم باز هم فرزندان سالم و صالح داشته باشیم. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
♻️ فاکتور هزیته‌های خدا 🔸پیرمرد ۹۳ ساله ای که به کرونا مبتلا شده بود وقت ترخیص بیمارستان از او خواست تا هزینه یک روز استفاده از دستگاه تنفس مصنوعی را بپردازد. 🔸وی که فاکتور در دستش بود و نگاهی به آن داشت، بسیار متاثر شد و به گریه افتاد. از او سوال کردند ، آیا توان پرداخت ندارد و سبب گریه او چیست؟ 🔸پاسخ داد ، نه من توان پرداخت فاکتور و هزینه تنفس یک شب را دارم ، اما در این فکر هستم که چطور خداوند ۹۳ سال تنفس رایگان در اختیارم گذاشته و من قدر آن را ندانستم ، چطور شاکر نعمات بی پایان او نبودم در حالی که برای یک شب هزینه ای ۵۰۰ یورویی را بایست بپردازم ؟! 🔸در این ایام خانه نشینی ، بهترین فرصت است تا با خود خلوت کنیم و حسابهایمان را از نو مرتب کنیم ....