کانال رسمی پسرونه حرم امام رضا علیه السلام
#یاران_عاشورایی
🔹#یاران_عاشورایی #بریر
صدایی زیبا داشت و کودکان و جوانان، با شوق، به طنین اذانش گوش میدادند؛ از بزرگان و سرشناسان کوفه بود و در مسجد کوفه به تعلیم قرآن میپرداخت.
با آغاز 🚩قیام حسینی، خود را به امام حسین (ع) رساند تا ایشان را یاری کند؛ قلب او، لبریز از محبّت به اهل بیت (ع) بود و برای دفاع و حمایت از آنها لحظهای درنگ نمیکرد.
هنوز عاشورا فرا نرسیدهبود که امام (ع) از یاران خود خواستند به شهرهای خود بازگردند تا از بلاهای کربلا در امان باشند؛ امّا او با شنیدن این سخن، برخاست و گفت «ای فرزند رسولاللّه، این لطف خداست که ما از یاران و مدافعان✨ شما هستیم؛ چه چیزی زیباتر از اینکه با دشمنانتان بجنگیم و در راه شما به شهادت برسیم...؟ چه چیزی بهتر از اینکه در روز قیامت، پیامبر (ص)، پناه و یار ما باشد...؟»
او تا پیش از آغاز جنگ، بارها از امام (ع) اجازه گرفت تا با کوفیان سخن بگوید و آنها را از جنگ و دشمنی با خاندان وحی منصرف کند؛ هرچند دل سیاه و پر کینه دشمنان امام (ع) با هیچ سخنی هدایت نمیشد.
روز عاشورا، شوق شهادت، تمام وجودش را پر کردهبود؛ از امام حسین (ع) اجازه گرفت، به میدان جنگ رفت و با تمام توان با دشمنان ایشان جنگید.
«بُرِیر بن خُضیر»، قطعهقطعه شدن در راه امام حسین (ع) را پذیرفت اما تا آخرین نفس، نگذاشت امام (ع) تنها بماند...*
🖌ن. آقانوری
*برگرفته از کتاب 📘آینهداران آفتاب. سنگری
#اصحاب #شهیدان_عاشورا
پسرونه حرم امام رضا علیه السلام
@pesar_razavi
کانال رسمی پسرونه حرم امام رضا علیه السلام
#یاران_عاشورایی
#مسلم_بن_عوسجع #حتما_بخوانید
🔹دلیر و شجاع بود و از نزدیک، پیامبر (ص) را دیدهبود.
با آغاز قیام حسینی به امام حسین (ع) نامه نوشت و به ایشان ابراز وفاداری کرد؛
آنگاه با خانوادهاش راهی کربلا🌴 شد و خود را به امام (ع) رساند.
شب عاشورا، امام حسین (ع) از یاران خود خواستند برای سالم ماندن از بلاها، از کربلا بروند؛
امّا او آنقدر قلبش لبریز محبّت به اهل بیت (ع) بود🌱 که با شنیدن این سخن، برخاست و گفت: «یا اباعبدللّه، به خدا سوگند از شما جدا نمیشوم، حتی اگر هیچ سلاحی نداشتهباشم؛ برای دفاع از شما، آنقدر با دشمنان میجنگم تا در راهتان جان دهم...»
با آغاز شدن جنگ در روز عاشورا، رجزخوان به میدان رفت و تا آخرین نفس با دشمنان امام (ع) جنگید.
لحظههای آخر، وقتی در خون خود غلطید و نزدیک شهادت بود، یار دیرینش، حبیببنمظاهر، شتابان بر بالینش رفت تا وصیت آخرش را بشنود؛
«مُسلم بن عوسَجِع» بهسختی با انگشت به امام حسین (ع) اشاره کرد و گفت: «ای حبیب، تا پای جان، یار و حامی او باش...»
همین جمله را گفت و به یاران شهیدش پیوست.
. *برگرفته از کتاب 📘آینهداران آفتاب. سنگری
#شهید_عاشورایی #یاران_عاشورایی
پسرونه حرم امام رضا علیه السلام
@pesar_razavi