eitaa logo
کانال رسمی پسرونه حرم امام رضا علیه السلام
1.2هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
591 ویدیو
22 فایل
وابسته به معاونت تبلیغات اسلامی آستان قدس رضوی👈 راه ارتباطی با پسرونه رضوی: @pesar_razavi_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال رسمی پسرونه حرم امام رضا علیه السلام
🌙 پريشان و آشفته از خواب پريدى و به سوى پيامبر دويدى. بغض، راه گلويت را بسته بود، چشمهايت به سرخى نشسته بود، رنگ رويت پريده بود، تمام تنت عرق كرده بود و گلويت خشك شده بود. . دست و پاى كوچكت مى‌لرزيد و لبها و پلكهايت را بغضى كودكانه، به ارتعاشى وامى‌داشت. خودت را در آغوش پيامبر انداختى و با تمام وجود ضجه زدى. پيامبر، تو را سخت به سينه فشرده و بهت زده پرسيد: «چه شده دخترم؟» تو فقط گريه مى‌كردى ⛅ . پيامبر دستش را لابلاى موهاى تو فرو برد، تو را سخت‌تر به سينه فشرد، با لبهايش موهايت را نوازش كرد و بوسيد و گفت: «حرف بزن زينبم! عزيز دلم! حرف بزن!» ...هق هق گريه به تو امان سخن گفتن نمى داد. . ...قدرى آرام گرفتى، چشمهاى اشك‌آلودت را به پيامبر دوختى، لب برچيدى و گفتى: «خواب ديدم! خواب پريشان ديدم. ديدم كه طوفان به‌پا شده است. طوفانى كه مرا و همه چيز را به اينسو و آنسو پرت مى‌كند ....و من ميان زمين و آسمان معلق ماندم. به شاخه‌اى محكم آويختم. باد آن شاخه را شكست. به شاخه‌اى ديگر متوسل شدم، باد آن را هم...» . ... كلام تو به اينجا كه رسيد، بغض پيامبر تركيد. حالا او گريه مى‌كرد و تو مبهوت و متحير نگاهش مى‌كردى...🍃 📚 پسرونه حرم رضوی @pesar_razavi
کانال رسمی پسرونه حرم امام رضا علیه السلام
#یاران_عاشورایی
🔹 صدایی زیبا داشت و کودکان و جوانان، با شوق، به طنین اذانش گوش می‌دادند؛ از بزرگان و سرشناسان کوفه بود و در مسجد کوفه به تعلیم قرآن می‌پرداخت. با آغاز 🚩قیام حسینی، خود را به امام حسین (ع) رساند تا ایشان را یاری کند؛ قلب او، لبریز از محبّت به اهل بیت (ع) بود و برای دفاع و حمایت از آنها لحظه‌ای درنگ نمی‌کرد. هنوز عاشورا فرا نرسیده‌بود که امام (ع) از یاران خود خواستند به شهرهای خود بازگردند تا از بلاهای کربلا در امان باشند؛ امّا او با شنیدن این سخن، برخاست و گفت «ای فرزند رسول‌اللّه، این لطف خداست که ما از یاران و مدافعان✨ شما هستیم؛ چه‌ چیزی زیباتر از این‌که با دشمنانتان بجنگیم و در راه شما به شهادت برسیم...؟ چه چیزی بهتر از این‌که در روز قیامت، پیامبر (ص)، پناه و یار ما باشد...؟» او تا پیش از آغاز جنگ، بارها از امام (ع) اجازه گرفت تا با کوفیان سخن بگوید و آنها را از جنگ و دشمنی با خاندان وحی منصرف کند؛ هرچند دل سیاه و پر کینه دشمنان امام (ع) با هیچ سخنی هدایت نمی‌شد. روز عاشورا، شوق شهادت، تمام وجودش را پر کرده‌بود؛ از امام حسین (ع) اجازه گرفت، به میدان جنگ رفت و با تمام توان با دشمنان ایشان جنگید. «بُرِیر بن خُضیر»، قطعه‌قطعه شدن در راه امام حسین (ع) را پذیرفت اما تا آخرین نفس، نگذاشت امام (ع) تنها بماند...* 🖌ن. آقانوری *برگرفته از کتاب 📘آینه‌داران آفتاب. سنگری پسرونه حرم امام رضا علیه السلام @pesar_razavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیامبر اکرم (ص) فرمود: فاطمه جان! روز قیامت هر چشمی گریان است، مگر چشمی که در مصیبت و عزای حسین گریسته باشد، که آن چشم در قیامت شاد است و به نعمتهای بهشتی مژده داده می‌شود. بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۲۹۳ #روزهای_عزا پسرونه حرم رضوی @pesar_razavi
کانال رسمی پسرونه حرم امام رضا علیه السلام
#یاران_عاشورایی
🔹دلیر و شجاع بود و از نزدیک، پیامبر (ص) را دیده‌بود. با آغاز قیام حسینی به امام حسین (ع) نامه نوشت و به ایشان ابراز وفاداری کرد؛ آنگاه با خانواده‌اش راهی کربلا🌴 شد و خود را به امام (ع) رساند. شب عاشورا، امام حسین (ع) از یاران خود خواستند برای سالم ماندن از بلاها، از کربلا بروند؛ امّا او آنقدر قلبش لبریز محبّت به اهل بیت (ع) بود🌱 که با شنیدن این سخن، برخاست و گفت: «یا اباعبدللّه، به خدا سوگند از شما جدا نمی‌شوم، حتی اگر هیچ سلاحی نداشته‌باشم؛ برای دفاع از شما، آنقدر با دشمنان می‌جنگم تا در راهتان جان دهم...» با آغاز شدن جنگ در روز عاشورا، رجزخوان به میدان رفت و تا آخرین نفس با دشمنان امام (ع) جنگید. لحظه‌های آخر، وقتی در خون خود غلطید و نزدیک شهادت بود، یار دیرینش، حبیب‌بن‌مظاهر، شتابان بر بالینش رفت تا وصیت آخرش را بشنود؛ «مُسلم ‌بن ‌عوسَجِع» به‌سختی با انگشت به امام حسین (ع) اشاره کرد و گفت: «ای حبیب، تا پای جان، یار و حامی او باش...» همین جمله را گفت و به یاران شهیدش پیوست. . *برگرفته از کتاب 📘آینه‌داران آفتاب. سنگری پسرونه حرم امام رضا علیه السلام @pesar_razavi
کانال رسمی پسرونه حرم امام رضا علیه السلام
#معرفی_کتاب
ديشب چگونه به خواب رفتم؟ چه گفتم؟ تا كجا گفتم؟ هيچ نفهميدم. نيمه‌های شب از صدای گريه‌ی تو بيدار شدم. آرام‌آرام تن خسته‌ام را كنار پنجره رساندم. ديدم كه بر سجاده نشسته‌ای و اشك مثل باران از شيار گونه‌هايت می‌گذرد و از حاشيه مقنعه‌ات فرو می‌ريزد ...و من تا صبح در كنار اين پنجره به نماز باران تو اقتدا كردم و اشك ريختم. . ...يادت هست وقتی علي اكبر به دنيا آمد، چند نفر با ديدنش بی‌اختيار تو را آمنه صدا زدند و علی را محمد؟! عجيب بود اين شباهت.🌾 آنقدر كه من به محض تولّد او، بوي پيامبر را در فضاي حياط استشمام كردم. يادت هست آن بيقراري‌هاي مرا؟ آن شيهه‌هاي بی‌وقتم را، آن سمّ زمين كوبيدنم را؟⚡ آن قدر اهل خانه را به عجز آوردم و تا نوزاد را نشانم ندادند، آرام نگرفتم! محمد بود! به‌واقع محمد بود! هيچ كس محمد را در آن سن و سال كه من ديده بودم نديده بود. پنج‌سالگی پيامبر را كداميك از اهل خانه ديده بودند؟ و اين كودك پريچهره مو نمی‌زد با آن محمد ماهرو 📙 پسرونه حرم رضوی @pesar_razavi
6.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ببینید #محرم97 دقایقی قبل مداحی ظهر تاسوعا حرم مطهر امام رضا علیه‌السلام ▪️کانال رسمی حرم امام رضا(ع) @Razavi_aqr_ir
#توجه 👈 لیست کارهای امشب و فردا:👇 ✅ عزاداری و شور ✅ گریه و اشک ✅ خواندن زیارت عاشورا ✅ صدقه سلامتی امام زمان ✅ تصمیم واقعی برای نماز اوّل وقت ✅ آرزوی کربلا ✅ آرزوی شهادت... #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدللّه پسرونه حرم رضوی @pesar_razavi
امشب تنها شب غربت زینب (س) نیست! امشب شب تنهایی و وحشت دنیایی‌ست که حسین (ع) را تنها گذاشت #شام_غریبان پسرونه حرم رضوی @pesar_razavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک روز به هیئت سحر می‌آید با سوز دل و دیده‌ی تر می‌آید یک روز به انتقام هفتاد و دو شمس با سیصد و سیزده قمر می‌آید پسرونه حرم رضوی @pesar_razavi