در کوچهها گشتم، فقیری را ندیدم
در گوشهٔ زندان، اسیری را ندیدم
مردم چه اندازه لطیف و مهربانند
خوشچهره و خوشمشرب و شیرینزبانند
از بس که بارانهای رحمانی زیاد است
حتّی کویرِ لوت هم سرسبز و شاد است
انگار ترس و غصّه را از بین بردند
دیدم که گرگ و میش با هم آب خوردند
هم رودها، هم نهرها، هم چشمه پُر آب
هر نوع جنسی را بخواهی خالص و ناب
محصولِ باغات و کشاورزی دوچندان
محصولِ دامی هم فراوان هست و ارزان
دشت و بیابانها همه پوشیده از گُل
میآید از هر گوشهای آوازِ بلبل
لبخندهای واقعی بر روی لبها
کامل شده آرامشِ فکر و عصبها
گشتم ولی جای خرابی را ندیدم
حتّی گُلِ خشکیدهای را هم نچیدم
از هر کویری، گنج استخراج میشد
هر قطعه سنگی لایقِ یک تاج میشد
جیبِ همه پُر پول و مردم شاد و خندان
افسانه شد دعوا و جنگ و بند و زندان
علمِ همه بالاتر از حدِّ تصوّر
مردم همه مشغولِ تدبیر و تدبّر
تورِ جهانگردی فراوان و فراگیر
از کهکشان تا کهکشان بیرنج و تأخیر
درد و مریضی و نداری ریشهکن شد
نامردی و جرم و جنایتها کفن شد
عمرِ همه طولانی و قلبِ همه شاد
جسمِ همه نورانی و جانها شد آزاد
هر جا که رفتم شادی و نور و سرور است
اینها فقط یک گوشه از عصرِ ظهور است.
#حسینعلی_زارعی
@pesini
وزن و عَروض و قافیه شرمندهٔ توست
شعر و غزل، بیت و رباعی بندهٔ توست
بعد از مرورِ کاملِ دیوانِ اشعار
زیباترین شعری که دیدم، خندهٔ توست.
#حسینعلی_زارعی
@pesini
چه تلخی دیدهای بدجور باشد؟
وَ شیرینی از آنجا دور باشد!
دلِ آدم به جایی پَر بگیرد
که جسم از رفتنش معذور باشد.
#حسینعلی_زارعی
@pesini
امروز که روزِ اوّلِ اسفند است
گوش و دلِ من منتظرِ لبخند است
لبخند بزن که زندگی بیلبخند
یک چایِ پُر از تفاله و بیقند است.
#حسینعلی_زارعی
@pesini
این سنّتِ دیرینهٔ خلّاقِ کریم است
رسمیاست که بر پایهٔ احکامِ حکیم است
هر کس که خداییاست، همه عاشقِ اویند
دلهای همه دستِ خداوندِ رحیم است.
#حسینعلی_زارعی
@pesini
شکرِ خدا که حالِ دلم باز بهتر است
امروز با سلامِ تو قلبم منوّر است
روزی که با پیامِ تو آغاز میشود
یک روزِ ساده نیست که یک روز محشر است
ذهنم به گفتوگوی تو آرام میشود
از بس که حرفهای تو شیرین و نوبر است
حتّی تصوّرش که تو هم دوست داریام
مانندِ عطرِ خاطرهها شادیآور است
گرچه زمانه فاصله انداخت بینِ ما
امّا همیشه روح و دلم با تو هم پَر است
زیبا و باوفاتر و عاقلتر از منی
این یک شعار نیست که پایانِ باور است
آمادهام که حرفِ تو را خوب بشنوم
حرفِ تو هر چه هست همان حرفِ آخر است
دائم به خندههای خوشت غبطه میخورم
چون خندههای نازِ تو از جنسِ دیگر است
ای کاش در حریمِ تو باشم نفسزنان
هر جا تویی هوای همانجا معطّر است
ای کاش در کنارِ تو باشم قدمزنان
هر جا تویی زمینِ همانجا مطهّر است
حالا اجازه هست شوم همردیفِ تو
زیرا که در ردیفِ تو شعرم، غزلتر است.
#حسینعلی_زارعی
@pesini
تو مثلِ برگهٔ صد آفرینی
شبیهِ جشنِ روزِ آخرینی
تو مثلِ عصرِ روزِ چارشنبه
برای کودکِ دل، دلنشینی.
#حسینعلی_زارعی
@pesini
تو مثلِ هفتهٔ آغازِ تیری
شبیهِ عیدِ نوروز و غدیری
تو مثلِ عصرِ روزِ چارشنبه
برای کودکِ دل، دلپذیری.
#حسینعلی_زارعی
@pesini
یک عاشقِ آن جهانیام کن
شایستهٔ مهربانیام کن
ای صاحبِ سفرههای تقوا
آمادهٔ میهمانیام کن.
#حسینعلی_زارعی
@pesini
دورم ولی انگار که نزدیکِ تواَم
تو روشن و من سایهٔ تاریکِ تواَم
حالا که هلالِ عاشقی رؤیت شد
من منتظرِ پیامِ تبریکِ تواَم.
#حسینعلی_زارعی
@pesini
خدیجه معنیِ «اَلطَّیِّبات» است
خدیجه جلوهٔ «اَلصّالِحات» است
برای مصطفی تا آخرِ عمر
خدیجه بهترینِ خاطرات است.
#حسینعلی_زارعی
@pesini
انسان همه روزه در صفِ تغییر است
حیرتزده بینِ خواهش و تقدیر است
احساسی اگر به شخصِ خوبی دارید
امروز بگویید که فردا دیر است.
#حسینعلی_زارعی
@pesini