#سربازی_که_انتخاب_شد!
🌷از #اصفهان به #قم میرفت. صدای آهنگ 🎼مبتذلی که #راننده گوش👂 میکرد جلال رو #آزار میداد. رفت و با #خوشرویی به راننده گفت: اگر امکان داره یا نوار رو #خاموش کنید، یا برا #خودتون بزارین.
_راننده با تمسخر 😏گفت: اگه ناراحتی میتونی پیاده شی! جلال رفت توی فکر🤔، هوای #سرد و #بیابان تاریک و....
+قصد کرد #وجدان خفته راننده رو #بیدار کنه، اینبار به راننده گفت: اگه #خاموش نکنی پیاده میشم. راننده هم نه کم گذاشت و نه زیاد، #پدال ترمز رو فشار داد و ایستاد و گفت #بفرما!
🌷....جلال پیاده شد. اتوبوس🚎 هنوز خیلی دور نشده بود که ایستاد! همین که #جلال به اتوبوس 🚎رسید راننده به جلال گفت: بیا بالا جوون، نوارو #خاموش کردم.