✅ او شیخ حسین انصاریان است....
👈 قبل از انقلاب روحانی جوانی خبر از خانههای فساد در شهرنو بهگوشش میرسد که:
«در آنجا دخترانی وجود دارند که مثلا از دوست پسرشان فریب خوردهاند، یا از خانه فراری بوده و به تور آدم پستی افتاده و بدین مرکز فروخته شدهاند و اکنون روی برگشتن به خانه خود را ندارند. رؤسای آنان به هیچوجه دستبردار نیستند و برای محکمکاری، از زنان بیچاره سفته گرفتهاند»
روحانی تعدادی از سفتهها را میخرد و دختران را آزاد و راضیشان میکند به خانههایشان بازگردند:
«آنها را همراهی کرده، به آغوش خانوادهشان میسپردیم و میگفتیم که مثلاً دختر شما گم شده بوده و اکنون به ما پناه آورده و از اصل ماجرا هیچ حرفی نمیزدیم.. بعضی از زنان جوان ازدواج کردند و زندگی پاک و سالمی را تشکیل دادند»
پس از انقلاب اما مردم به شهرنو حمله کردند و به آتش کشیدند اما دامنگیر همه خانههانشد:
«شهیدقدوسی، دادستان انقلاب بمن گفت:"برای براندازی آنجا چه کار میتوانی انجام بدهی؟"
گفتم "فقط پول و جا و مکان مناسب میخواهد"
او چکی بمبلغ ۳۰۰هزار تومان برایم نوشت. آیتالله گیلانی نیز ۳میلیون در اختیار ما گذاشت»
طلبه جوان کل ۱۱۲۰ خانه فساد در شهرنو را میخرد و مرکز بزرگی را هم در شمیران، برای اسکان زنان در اختیار میگیرد:
«در محضری، کل اسناد به ما واگذار شد و صاحبان خانهها پول خود را نقد دریافت کردند.با رضایت و درحالیکه از خطای گذشته خود اشک میریختند.
زنان میانسالها و بعضی از جوانان را با آمادهسازی و توبه دادن، به خانوادههایشان تحویل دادیم.شماری از زنان جوان را نیز شوهر دادیم. چند نفر نیز به عقد کارمندان دایره منکرات در آمده و زندگی سالمی را تشکیل دادند و اکنون صاحب فرزندانی هستند که گاهی هم پای منبر من میآیند..
منطقه را با خاک یکسان کردیم؛بخشی به بیمارستان فارابی واگذار و بخشی پارک شد.
بعد طی نامهای به امام نوشتم ما اکنون باید مخارج ۴هزار زن را بپردازیم و تقاضای کمک مالی کردم. امام گفت: «اگر از کمکهای مردمی تأمین نشدید،از سهم ما استفاده کنید»
گاهی رسانهها با زنانی که از آن مراکز فساد رهایی یافته و دنبال زندگی سالمی رفته بودند، مصاحبه میکردند. روزی یکی از مصاحبهها از رادیو پخش شد. خبرنگار از دختر جوانی سوال کرد که «شما قبلاً کجا بودید و چه میکردید؟» او گفت: «من اصلاً به قبل و بعد کاری ندارم و هیچ حرفی برای گفتن ندارم. فقط این را بگویم که یک نفر آمد و مرا نجات داد که او هم پدر من است و هم عمویم، هم برادر و دایی و مادرم، او همه کاره من است. او شیخ حسین انصاریان است.»
منبع: کتاب خاطرات شیخ حسین انصاریان
#جواد_موگویی
ـــــــــــــــــــــــ
*🔴 جهت عضویت در گروه "فعالان فضای مجازی" کلیک کنید 👇*
🆔 ble.ir/join/MTU2MGUyNT
⛔️
من از «بیدولتی» میترسم!
پزشکیان میگوید دولت من دولت عمل به قانون است. مجلس قانون «اقدام راهبردی رفع تحریمها» را تصویب کرده اما ظریف صریحا این قانون را نفی میکند! پزشکیان میگوید حالا جناب ظریف یکچیزی گفته! پزشکیان صادقانه اصل فیلترینگ را قبول دارد اما به شکلش انتقادهایی دارد، اما ستادش وعده رفع فیلترینگ میدهد! پزشکیان میگوید عمل به سیاستهای کلان رهبری، اما ستادش شعار «نه غزه نه لبنان» سر میدهد! پزشکیان مدام از پرهیز از اختلافات داخلی میگوید اما ستادش رقیب را «طالبان» و «چماقبدست» خطاب میکند! پزشکیان از الگوی نهجالبلاغه میگوید اما برخی حامیانش شعار جدایی دین از سیاست سر میدهند! پزشکیان از گفتگو و همدلی سخن میگوید اما کارشناسش میکروفن پرت میکند! پزشکیان میگوید شنیدن صدای معترضان، ستادش آبان۹۸ رقم زدند! پزشکیان میگوید ۴۰سال است کشور را درست نکردیم اما ستادش مملو از وزارای ۴۰سال گذشته است! پزشکیان میگوید... اما ستادش... این یعنی، دولت پزشکیان حتی از «دولت سوم روحانی» هم عقبتر است. یعنی یک «بیدولتی» در تمام شئون! من از دولت پزشکیان میترسم! #جواد_موگویی