🔹پاسخ محمدرضا شهبازی به یک سؤال مهم
♻️ چرا هاشمی اصرار داشت خلق و خوی اشرافی را در خاطراتش ذکر کند؟
🔰 یکی از افرادی که در شبهای قدر و مواقف استجابت دعا وسوسه میشوم برایش دعا کنم و حتی فاتحهای بخوانم، مرحوم هاشمی رفسنجانی ست!
واقعا تلاش و ممارست آن مرحوم در ثبت خاطرات روزانه به قدری ستودنیست که گاهی فکر میکنم ارزشش را دارد اگر 364 روز سال بد و بیراه بارش میکنیم، لااقل یکبار هم دعایش کنیم.
البته آن کتب خاطرات به جهات مختلف میتواند مورد توجه و قدردانی و حائز اهمیت باشد اما برای شخص بنده بیش از هرچیز از این جهت خواندنی است که به نظرم بهترین و مهمترین سند شناخت و آشنایی با «اشرافیت انقلابی»ست.
شرح میدهم:
من هر وقت بخشهایی از کتابهای خاطرات آن مرحوم را میخوانم با خودم میپرسم چرا یک روحانی باید رویش بشود این را که در روز تاسوعا رفته جتاسکی سوار شده، بنویسد و بعد چاپ کند؟
ببینید! اینکه در تاسوعا رفته جتاسکی سوار شده را کار ندارمها، اینکه این را نوشته و چاپ کرده را میگویم!
یا مثلا چرا باید بنویسد و منتشر کند که برای پسرش در حول و حوش بیست سالگی، سفارش کرده تا عضو هیئت مدیره کشتیرانی شود؟ یا از این قبیل موارد که در کتب خاطراتش پر است.
یعنی خود آن کارها که بد است و اشرافیست و تبعیضآمیز است و پارتی بازیست، به درک، نکتهام اینه که خود این ثبت و انتشار واقعا عجیبه.
در واقع این مسئله بیش از اینکه از سر تعهد به تاریخ و آیندگان و شفافیت و گردش آزاد اطلاعات و این قبیل خزعبلات باشد، ناشی از یک اعتماد بنفس اشرافیست که تو نه تنها به خودت حق میدهی چنین غلطهایی بکنی بلکه حتی آنقدر آن را حق میدانی که هیچ ابایی نداری آن را جار بزنی، ترویج کنی و برای همیشه تاریخ در مقابل دیدگان بقیه قرار دهی و آن را به فرهنگ مسئولین تبدیل کنی.
از این جهت است که عرض میکنم کتب خاطرات هاشمی مهمترین سند آشنایی با چیزی است به نام اشرافیت انقلابی. چیزی که در آن شما به صرف دخیل بودن در انقلاب و مدیر بودن در جمهوری اسلامی کاملا حق داری متفاوت زندگی کنی. اشرافیتی که به شما حق میدهد حالا که داری امور رعیت را تدبیر میکنی، بیش از آنها از امکانات برخوردار باشی.
حالا که روزی پانزده شانزده ساعت از این جلسه به آن جلسه به فکر آب و نان رعیت هستی، حق داری هشت ساعت بقیه را در خانه لوکس بالای شهرت استراحت کنی. حالا که روز و شب برای امورات این مردم وقت گذاشتی، حق داری دو تا سفر تفریحی کیش و خارج و... بروی. حالا که داری فکر میکنی چطور برای آینده تولههای رعیت شغل و مسکن بسازی، حق داری بچه خودت را مدرسه گرانقیمت بفرستی و پیش پیش برایش شغل کنار بگذاری. حالا که داری از تمام توانت برای جا انداختن استفاده از کالای ایرانی که سودش در جیب خود رعیت میرود و برای خود او شغل ایجاد میشود، استفاده میکنی، حق داری خودت کالای خارجی با کیفیت استفاده کنی. حالا که داری تلاش میکنی روشهای نوینی مثل قرعه کشی فروش خودرو برای کاهش قیمت بازار و کارخانه ابداع میکنی، حق داری خودروی ایمن خارجی سوار شوی. و حق داری خانه تخفیفی از دم قسط بگیری، و حق داری به اسم خیریه چند هزار متر زمین بگیری، و حق داری...
دعوای این روزها و همه روزهای پس از انقلاب سر همین است. طبقهای از مدیران ایجاد شده که فکر میکنند چون دارند خدمت میکنند (خدمت میکنند؟!) حق دارند بیشتر برخوردار باشند، حق دارند بهتر بخورند، بهتر بگردند، بهتر بپوشند، بهتر سوار شوند، بهتر تربیت شوند، بهتر آموزش ببینند و...
چون اگر آنها خانه و سفر و تفریح خوبی داشته باشند و خوب استراحت کنند و ماشین خوبی داشته باشند و ایمن بمانند و دغدغه مدرسه وتربیت بچه نداشته باشند و وقت ذهنشان باز باشد و... بیشتر میتوانند به رعیت خدمت کنند و سودش در جیب همان رعیتی میرود که از قضا این روزها یک کم پررو شده است و دارد جفتک میاندازد و سبک زندگی اینها را با آرمانهای انقلاب و مدل حکومت داری امیرالمومنین و حرفهای امام و رهبری مقایسه میکند.
ما دچار چنین طبقهای شدهایم. و خدا نگذرد از هاشمی رفسنجانی که پایهگذار چنین منش ومرامی بود و این را تئوریزه و توجیه کرد.
حالا اینکه آن فاتحه و طلب رحمت اول متن این لعن و نفرین را میشورد یا برعکس، نمیدانم! اما هرچه هست مطمئنم اگر نبود شجاعت و جسارت (والبته شاید تا حدی وقاحت!) هاشمی رفسنجانی در ثبت این خاطرات، ما این روزها به این راحتی نمیتوانستیم از پس نفاق و ظاهرسازی این طبقه مدیران اصولگرا و اصلاحطلب به این شناخت دقیق برسیم.
✍️ #محمدرضا_شهبازی
🍃🍃🍃🍃🍃
@Peyke_ashena
📝اشراف متواضع!
🔸چند سال پیش به مناسبتی دعوت شدم به جشن ازدواج یکی از افراد خاندان مرحوم هاشمی رفسنجانی. حضور در آن مراسم برای من که یکی از کارهای تکراری در دوران روزنامه نگاریم نقد آن مرحوم و فرزندانش بود، دیدن آنها و مناسباتشان از نزدیک –آنهم در یک مجلس غیر رسمی- میتوانست تجربه جالبی باشد. کاریکاتور و اغراق شده آنچه انتظار داشتم ببینم این بود: یکسری خون آشام که بویی از دین و دینداری نبردهاند و مجلس پر از لهو و لعبی برگزار کردهاند و کنار هرکدام یک برده زنگی ایستاده و با پر آنها را باد میزند و...
🔹حالا اینکه گفتم، اغراق شده بود اما چیزی که دیدم این بود: یک مجلس آرام، بدون کوچکترین موزیک در یکی از بهترین تالارهای فرمانیه با حضور افرادی به غایت مودب، خونگرم، بذله گو، متواضع و با ظاهری آراسته و متشرع...
یکی دو ساعتی که در آن مراسم بودم را علی رغم سرگرم بودن با بیش از سی چهل نوع میوه و شیرینی و غذا و...، سعی کردم به شنیدن گفتگوهایشان صرف کنم.
🔹صحبتهایشان از ظاهر و رفتارشان هم برایم جالبتر و در واقع روی دیگر آن بود. بعد از آن مراسم فهمیدم که این قشر آدمهای بدی نیستند! (حتما فکر کردید آن سی چهل نوع خوردنی چه زود اثر وضعیاش را گذاشته و نمک گیرم کرده! نه، صبر کنید!) صبح که از خواب بلند میشوند نمیگویند «خب، امروز چطور مردم مستضعف و فلک زده و بوگندو را بدبخت کنم و از کجا رانت بگیرم» و...
🔸بلکه این طیف افراد در کمال تواضع خود را برتر میبینند. در کمال خیرخواهی فکر میکنند مملکت مال بابایشان است و در کمال برادری فکر میکنند باید همه امورات مملکت طبق میل آنها باشد تا بقیه برادرهای ایرانیشان هم از قِبل آنها و فعالیتهایشان به یک نان و نوایی برسند.
🔹«اشراف متواضع» اولین بار آنجا به ذهنم خطور کرد. چیزی که این چند وقت و بعد از باز شدن دوباره بحث مدارس غیرانتفاعی مذهبی و شهریه های میلیونی شان و تمرکز مصداقی روی بعضیها از جمله مدارس آقای حدادعادل دوباره دارم به آن فکر میکنم.
🔸در این چند روز چند نفر از اهالی مدرسه فرهنگ به دفاع از آقای حداد عادل و پسر برومندشان برخاستهاند و متنهایی نوشتهاند که بیشتر حجم آن را تمجید از تواضع و پرکاری و خونگرم بودن آقا فرید و پدر بزرگوار در برمیگیرد. یکی نوشته حداد عادل پدر را در راهپیمایی اربعین «فقط» با چهار محافظ دیده و وقتی یکی از محافظها خواسته مانع صحبت او با ایشان شود آقای حداد عادل با محافظ برخورد کرده! و دیگری نوشته که حداد عادل پسر را در اردوی جهادی دیده که با لباس بلوچی و محاسن پُر و صورت آفتاب سوخته به گرمی و با خنده از آنها استقبال کرده.
🔹بله خب! این افراد حتما متواضع و خونگرم و مهربان هستند. اینها افراد توانمندی هستند که چون توانایی عجیبی به تربیت مدیران صالح برای اداره مملکت اسلامی دارند، به راحتی زمین میگیرند و مدرسه میسازند و بعد تا ده شب در مدرسه فعالیت میکنند! افرادی هستند که بدون اینکه اصلا خطری تهدیدشان کند چهارتا چهارتا محافظ میگیرند و البته به آنها متذکر میشوند مانع گفتگوی مردم بوگندو و پابرهنه با آنها نشوند!
🔸افرادی هستند که در دروس زندگی میکنند اما ماشین زیر پایشان پراید است. افرادی که چند ده میلیون از جوجهمایهدارهای پدرریشو میگیرند که خوب تربیتشان کنند برای مدیر شدن در جمهوری اسلامی و بعد چند هفته در سال هم آنها را میبرند اردوی جهادی تا از نزدیک ببینند فردا که به لطف جیب پدر در کنکور ترکاندند و مدرک معتبر گرفتند و مدیر شدند قرار است به چه بدبختهای مستضعفی که بخاطر پول نداشتن در آموزش و پرورش رایگان هیچ پخی نشدهاند خدمت کنند! افرادی که برای اردوی پیاده روی اربعین هواپیمای اختصاصی جور میکنند تا دانش آموزان مدرسه شان بروند و بپیوندند به سیل خروشان آنهایی که دم مرز زمینی دهنشان سرویش شده است و در کنار آنها سه روز بچشند طعم امت واحده را!
🔸گیر الکی هم ندهید. مدیر کاردرست در مدرسه مفتی درست نمیشود. مدیر کاردرست وقتش را بجای اینکه توی مرز تلف کند باید سریع برود پیاده روی اربعین و برگردد و تست بزند برای کنکور. بالاخره هر جامعهای یک عده مدیر میخواهد. اینها قرار است مدیر بشوند و مدیر تربیت کنند تا مستضعفین را از درد و رنج رهایی بخشند.
🔹پس طبیعی است که زمین مدرسه شان و هواپیمای اربعینشان و کارت فلهای دیدار دانشجویانشان و شهریه چند ده میلیونی مدرسه شان و خانه بالای شهرشان و... جور باشد. البته حواسشان هست که در مدرسه آنچنانی درست شده تا ده شب کار کنند و کم نگذارند، اردوی جهادی بروند، لبخند بزنند و به سر بدبختهای رها شده در فاضلاب آموزش و پرورش رایگان دست بکشند و لوازم التحریر رایگان هدیه بدهند، در هواپیمای رانتی اربعین کربلا کربلا ما داریم میآییم بخوانند و...
اینها حتما اشراف متواضعی هستند و این عین عدالت است.
✍ #محمدرضا_شهبازی
🍃🍃🍃🍃🍃
@Peyke_ashena
اگر سیم مفتولی باشد که بشود بازو را از بالای زخم بست.
اگر چسب برقی باشد که بشود دور تکههای فراری از هم تفنگ پیچاند.
اگر تسبیحی هم باشد برای ذکر
و چوبی و رمقی برای پرت کردنش سمت دشمن.
مرد، مهیای جنگیدن است.
و تو مرد بودی یحیی...
✍ #محمدرضا_شهبازی
🍃🍃🍃🍃🍃
@Peyke_ashena
2.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بازم خدا رو شکر که نمیخواست توی دولت باشه...
✍ #محمدرضا_شهبازی
🍃🍃🍃🍃🍃
@Peyke_ashena
چهل سال پیش، آمریکا یکی از نوچههایش را انداخت جلو برای جنگ با ایران. چهل سال پیش برای آمریکا افت داشت که خودش با ایران دست به یقه شود و به لباسهای ژیگولش توسط جوانان نوسبیل انقلاب اسلامی گرد و خاک بنشیند.
اما حالا -یعنی چهل سال بعد- خود آمریکا آمده وسط و با ضعیفترین دستپرورده انقلاب اسلامی دست به یقه شده. حالا دیگر آمریکا ابا ندارد همه بفهمند ابرقدرت قرن بیستم مجبور شده خودش آستین بالا بزند و به جنگ یمن که فقیرترین کشور عربیست برود چون از مهمترین نوچه منطقهایش یعنی عربستان بعد از چند سال جنگ کاری برنیامد و سگ هایش هم آنقدر بدبختی دارد که به این نمیرسد.
چهل سال پیش ایران اصرار داشت نه با صدام که دارد با نوچهی غرب و آمریکا میجنگد و آنها دارند موشک و سلاح و بمب شیمیایی و... به عراق میدهند و حالا آمریکا اصرار دارد بگوید یمن نوچه ایران است و ترامپ میگوید هر گلولهای که حوثیها شلیک کنند مسئولیتش با ایران است.
اینکه در این چهل سال چه کسی قویتر شده و چه کسی ضعیفتر، از همین تغییر رویاروییها مشخص است.
تغییر موازنه قدرت از همینکه آمریکا قید سیس و پز ابرقدرتی را زده و شخصا به جنگ بازوی ایران آمده و این را در بوق و کرنا هم کرده مشخص است.
اما دعای من در شب قدر امسال قبل از دعا برای پیروزی در این رویارویی، دعا برای فهم همین موقعیت و تغییر موازنه است.
پیروزی وقتی حاصل میشود که اول فهمیده باشیم ما بعد از چهل سال کجا هستیم و آنها کجا.
اگر این را فهمیدیم و دست روی زانو گذاشتیم و یا علی گفتیم و به قدر توان و در شان این صحنه کارزار، کار کردیم آنوقت میشود انتظار داشت که نصرت خدا هم شامل حالمان شود.
پس خدای بزرگ! خدای رزمندگان پابرهنه یمن. خدای کودکان شهید شده در غزه. خدای مادران چشم به راه شهدای گمنام. خدای همه ستمدیدگان تاریخ. خدای بردگان کشته شده در کشتیهای بردهداران مالاندوز. خدای همه پدران شرمنده از تهیدستی که زیر سیطره چرخهای سرمایهداری جهانی هر روز فقیرتر میشوند، در این شبهای قدر حالیمان کن با خودمان چند چندیم و چقدر میراثدار همه نبردهای حق و باطل تاریخیم.
✍ #محمدرضا_شهبازی
🍃🍃🍃🍃🍃
@Peyke_ashena
برخورد با تحصنحجاب درست بود.
مملکت نیاز به آرامش دارد.
باید آرامش باشد تا بانک آینده همچنان نیمی از تورم کشور را به تنهایی تولید کند.
باید آرامش باشد تا معاون رییس جمهور در آرامش برود سفر قطب.
باید آرامش باشد تا به شهید سنوار تهمت جاسوسی و به علامه مصباح تهمت یهودی بودن بزنند.
باید آرامش باشد تا رسما در یک برنامه از همجنسبازی قبحزدایی شود و معلوم نشود اعلام جرم دادستان به کجا کشیده.
باید آرامش باشد تا دلار و سکه آرام آرام صدهزار و صد میلیون را رد کند.
باید آرامش باشد تا قوانینی مثل شفافیت، مالیات بر عایدی سرمایه، تعارض منافع و... تصویب یا اجرا نشوند.
کشتیهای شمخانی نیاز به آرامش دارند.
اجرا نکردن قانون از کجا آوردهای آرامش لازم دارد.
بند میم وصیتنامه امام در آرامش راحتتر فراموش میشود.
آرامش چیز خوبیست.
ممنون از شما که بزرگترین مخلان آرامش کشور را که سعی میکردند ادای متحصنان نجیب و بیآزار را دربیاورند جمع کردید.
✍ #محمدرضا_شهبازی
🍃🍃🍃🍃🍃
@Peyke_ashena
🔺️همهشون از خطرات فعال شدن مکانیسم ماشه میگن ولی هیچکدوم به روی خودشون نمیارن کدوم ابلهی چنین چیزی رو قبول کرد و تا سالها انکارش میکرد.
✍🏻 #محمدرضا_شهبازی
🍃🍃🍃🍃🍃
@Peyke_ashena