فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای همه دارو ندارم.... 💔🥺
#دلتنگتم
#امام_رضاییم
#دلتنگ_حرم
#اد_شهـ_دختــ¹²⁸
💘˹➜˼ @pezeshk313 •
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیشتر تشنت شدم❤️🩹
عشق است... 💘🥺
#دلتنگ_حرم
#اد_شهـ_دختــ¹²⁸
💘˹➜˼ @pezeshk313 •
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واین است عاشقانه هایمان با اوست🥺❤️
#عاشقانه_مذهبی
#اد_شهـ_دختــ¹²⁸
💘˹➜˼ @pezeshk313 •
7.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کمی زیبایی... 🫠🥺❤️🩹
هیچ چیز قشنگ تر از این نیست که خانوادت کنارت باشن...
#اد_شهـ_دختــ¹²⁸
💘˹➜˼ @pezeshk313 •
🦋دختࢪان ِحیدࢪی🦋
ای همه دارو ندارم.... 💔🥺 #دلتنگتم #امام_رضاییم #دلتنگ_حرم #اد_شهـ_دختــ¹²⁸ 💘˹➜˼
فکت:هر کی دل تنگ باشه اینو بیشتر از چند بار گوش میده... ❤️🩹
#اد_شهـ_دختــ¹²⁸
💘˹➜˼ @pezeshk313 •
🦋دختࢪان ِحیدࢪی🦋
بیشتر تشنت شدم❤️🩹 عشق است... 💘🥺 #دلتنگ_حرم #اد_شهـ_دختــ¹²⁸ 💘˹➜˼
فکت:هرکسی که تو این مدت رفت و آمد زیادی به مشهد داشته و میرفته آروم میشده و الان موقعیت نداره که بره، اینو خیلی درک میکنه....💔😢
#اد_شهـ_دختــ¹²⁸
💘˹➜˼ @pezeshk313 •
و این است اتحاد یک ملت❤️🔥
#اد_شهـ_دختــ¹²⁸
💘˹➜˼ @pezeshk313 •
🦋دختࢪان ِحیدࢪی🦋
بیشتر تشنت شدم❤️🩹 عشق است... 💘🥺 #دلتنگ_حرم #اد_شهـ_دختــ¹²⁸ 💘˹➜˼
این حق من نیست که همسایه شما باشم از دلتنگی جان دهم... 💔🙂
#اد_شهـ_دختــ¹²⁸
💘˹➜˼ @pezeshk313 •
#بهوقتپاییز🍂
#پارت3
آهنگی گذاشتم تا سکوت سنگین خانه را بشکنم، احساس گرما
می کردم برای همین در ترانس را باز کردم تا شاید باد خنکی
.می آمد و از حرارت بدنم کم می کرد
.انگار تابستان سر و راز داشت و حاال حاال ها قصد رفتن نداشت
غار و قور شکمم بهم یاد آوری کرد که باید به فکر شام باشم،
همان طور که با آهنگ می رقصیدم به سمت آشپزخانه رفتم و
راحت ترین غذا را انتخاب کردم، مواد ماکارانی را آماده کردم،
طبق عادت همیشگی ام شام را زود می خوردم تا شب ها سبک
.تر باشم
تنها زندگی کردم مزیت های زیادی داشت، مهم ترین مزیتش
همین بود که می توانستی قانون های ایده آل خودت را داشته
!باشی ولی خب معایبی هم داشت مثل همین سکوت سرد خانه وقتی تصمیم گرفتم تنها زندگی کنم از تصمیمم زیاد مطمئن
نبودم، حتی وضع مالی خوبی هم نداشتم که بخوام مستقل
!زندگی کنم
ولی به لطف بابا و حمایت مالی که انجام داد توانستم استقالل
.داشته باشم و هم بابا در آرامش زندگی کند
بعد فوت مامان، بابا خیلی زود ازدواج کرد طوری که همه زمزمه
!می کردن شاید از قبل نازنین را زیر سر داشته
هیچی برای یه دختر سخت تر از این نیست که ببینه کسی جای
.مادرش را به این سرعت بگیره
هر چقدر مخالفت کردم، تهدید کردم، التماس کردم بی فایده
بود! بابا کار خودش را انجام داد و با نازنین ازدواج کرد، مردی
! پنجاه و پنج ساله، هم خوشتیپ و پولدار
!مردی که از نظر خیلی از دختر های امروزی ایده آل بود نازنین هم یکی از دخترهای امروزی بود، دختری هم سن و سال
!من ولی جذاب و لوند
قبل از آمدن نازنین به خانه پدریم مقدمات رفتن من از خانه
!چینده شده بود
فقط یک هفته از آمدن نازنین به خانه مادرم گذشته بود که برای
.همیشه آن خانه بزرگ و باشکوه را ترک کردم
تنها نگرانیم از بابت پگاه بود که امیدوار بودم بعد از اتمام
درسش بخواهد با من زندگی کنه، خواهر کوچکتری که وابستگی
.بیش از حدش به پدر من رو می ترساند
رفتن مامان هر دوتامون رو از پای در آورده بود، آن زمان اگر
محبت بابا نبود هیچکدام از ما نمی توانستیم به زندگیمان ادامه
.بدهیم
مادرم که در اوج جوانی ما را تنها گذاشته بود و داغش را تا
.قیامت به دل ما گذاشته بود
مادرم که زندگیش را با پدر نه سر عشق بلکه از روی انتخاب
.عاقالنه خانواده ها شروع کرده بود
عکس های مادرم با بی رحمی تمام از دیوارهای آن خانه جمع
شده بود و جایش با تابلوهای لوکس و عکس های جلف نازنین پر
!شد
#مهوا🪐 ⊹ ⸼࣪
💘˹➜˼ @pezeshk313 •°