#پندانه
📌 شغل و حقوق، کیفیت زندگی را تغییر نخواهند داد
🔹چند دوست دوران دانشجویی که پس از فارغالتحصیلی، هر یک شغلهای مختلفی داشتند و در کار و زندگی خود نیز موفق بودند، پس از مدتها باهم به دانشگاه سابقشان رفتند تا با استادشان دیداری تازه کنند.
🔸آنها مشغول صحبت شده بودند و طبق معمول بیشتر حرفهایشان هم شکایت از زندگی بود!
🔹استادشان حین صحبت آنها قهوه آماده میکرد. او قهوهجوش را روی میز گذاشت و از دانشجوها خواست که برای خود قهوه بریزند.
🔸روی میز لیوانهای متفاوتی قرار داشت؛ شیشهای، پلاستیکی، چینی، بلور و لیوانهای دیگر.
🔹وقتی همه دانشجوها قهوههایشان را ریخته بودند و هریک لیوانی در دست داشت، استاد مثل همیشه آرام و بامهربانی گفت:
بچهها، ببینید؛ همه شما لیوانهای ظریف و زیبا را انتخاب کردید و الان فقط لیوانهای زمخت و ارزانقیمت روی میز ماندهاند!
🔸دانشجوها که از حرفهای استاد شگفتزده شده بودند، ساکت ماندند و استاد حرفهایش را ادامه داد:
در حقیقت چیزی که شما واقعاً میخواستید قهوه بود و نه لیوان، اما لیوانهای زیبا را انتخاب کردید و در عین حال نگاهتان به لیوانهای دیگران هم بود.
🔹زندگی هم مانند قهوه است و شغل، حقوق و جایگاه اجتماعی ظرف آن است. این ظرفها زندگی را تزیین میکنند، اما کیفیت آن را تغییر نخواهند داد.
🔸البته لیوانهای متفاوت در علاقه شما به نوشیدن قهوه تأثیر خواهند گذاشت، اما اگر بیشتر توجهتان به لیوان باشد و چیزهای باارزشی مانند کیفیت قهوه را فراموش کنید و از بوی آن لذت نبرید، معنی واقعی نوشیدن قهوه را هم از دست خواهید داد.
🔹پس از حالا به بعد تلاش کنید نگاهتان را از لیوان بردارید و در حالی که چشمهایتان را بستهاید، از نوشیدن قهوه لذت ببرید.
#داستان_آموزنده
#داستانک
#قهوه
💠 موسسه فرهنگی ققنوس
https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
#پندانه
📌 شغل و حقوق، کیفیت زندگی را تغییر نخواهند داد
🔹چند دوست دوران دانشجویی که پس از فارغالتحصیلی، هر یک شغلهای مختلفی داشتند و در کار و زندگی خود نیز موفق بودند، پس از مدتها باهم به دانشگاه سابقشان رفتند تا با استادشان دیداری تازه کنند.
🔸آنها مشغول صحبت شده بودند و طبق معمول بیشتر حرفهایشان هم شکایت از زندگی بود!
🔹استادشان حین صحبت آنها قهوه آماده میکرد. او قهوهجوش را روی میز گذاشت و از دانشجوها خواست که برای خود قهوه بریزند.
🔸روی میز لیوانهای متفاوتی قرار داشت؛ شیشهای، پلاستیکی، چینی، بلور و لیوانهای دیگر.
🔹وقتی همه دانشجوها قهوههایشان را ریخته بودند و هریک لیوانی در دست داشت، استاد مثل همیشه آرام و بامهربانی گفت:
بچهها، ببینید؛ همه شما لیوانهای ظریف و زیبا را انتخاب کردید و الان فقط لیوانهای زمخت و ارزانقیمت روی میز ماندهاند!
🔸دانشجوها که از حرفهای استاد شگفتزده شده بودند، ساکت ماندند و استاد حرفهایش را ادامه داد:
در حقیقت چیزی که شما واقعاً میخواستید قهوه بود و نه لیوان، اما لیوانهای زیبا را انتخاب کردید و در عین حال نگاهتان به لیوانهای دیگران هم بود.
🔹زندگی هم مانند قهوه است و شغل، حقوق و جایگاه اجتماعی ظرف آن است. این ظرفها زندگی را تزیین میکنند، اما کیفیت آن را تغییر نخواهند داد.
🔸البته لیوانهای متفاوت در علاقه شما به نوشیدن قهوه تأثیر خواهند گذاشت، اما اگر بیشتر توجهتان به لیوان باشد و چیزهای باارزشی مانند کیفیت قهوه را فراموش کنید و از بوی آن لذت نبرید، معنی واقعی نوشیدن قهوه را هم از دست خواهید داد.
🔹پس از حالا به بعد تلاش کنید نگاهتان را از لیوان بردارید و در حالی که چشمهایتان را بستهاید، از نوشیدن قهوه لذت ببرید.
#داستان_آموزنده
#داستانک
#قهوه
💠 موسسه فرهنگی ققنوس
https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7