#یاد_آن_روزهای_خوب_بخیر
جمع رزمندگان تخریبچی لشگر10
#تخریبچی_شهید_سید_مهدی_تقوی
نشسته اولین نفر از سمت چپ
#شهید_حمید_رضا_دادو
#شهید_زعفری
#شهید_فیروزبخت
@alvaresinchannel
🌿🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🌿🌺
#خوش_به_حال_حمید
#تخریبچی_شهید
#حمید_رضا_دادو
✍️✍️✍️ راوی: #جعفر_طهماسبی
شب #عملیات_نصر_4 با بچه های مامور به گردانها سوار وانت شدیم .مسیر ما از #موقعیت_گردو (نام یکی از مقر های لشگر10 درماووت) تا خط اول تقریبا طولانی بود و در مسیر که میرفتیم حرفهای #حمید نشون میداد بدجوری هوایی شده.و ورد زبونش شده بود که : #دنیا_معبر_عبوره_نه_قرارگاه_موندن.
گاهی هم ازمن سووال میکرد. برادر جعفر؟؟؟ #طناب_معبر کم نیاد....حمید وظیفه کشیدن طناب معبر در میدون مین رو داشت.و این اولین ماموریت معبر زدن حمید بود .
ساعت حدود 12 شب بود که به مسوولین گردانها معرفی شدیم.از نیمه شب گذشته بود که با ستون گردانها به سمت راه کارهای #تپه_دو_قلو حرکت کردیم.
نزدیک خط دشمن ستون نیروها نشستن و به اتفاق #شهید_رسول_فیروزبخت نزدیک #میدون_مین شدیم.
صدای تلق و تولوق میومد و دشمن داشت موانع مقابل سنگرهاش رو تقویت میکرد .
قرار شد منتظر بمونیم که نیروهای دشمن #میدون_مین رو ترک کنند.
دستور رسید که بچه های تخریب معبرها رو باز کنند و بدون اینکه دشمن بفهمه با توکل به خدا و توسل به ائمه (ع) معابر باز شد و دستور آغاز عملیات صادر شد.
نیروها رو از #میدون_مین عبور دادیم .
در گیری سختی بود.
دشمن بر منطقه مسلط بود و آتش سنگینی روی معبر اجرا میکرد.
مجبور شدیم با #شهید_فیروزبخت پشت تخته سنگی پناه بگیریم.
هوا داشت روشن میشد و صحنه درگیری کاملا مشخص بود.گردان #حضرت_علی_اکبر(ع) و #حضرت_قاسم(ع) هم وارد میدون شدند و زیر آتش فوق العاده سنگین از معبر گذشتن.
نماز صبح رو فکر کنم بدو بخیز خوندیم .
یکی دوساعت از روز گذشته بود که مواضع اولیه تثبیت شد و قرار شد #بچه های_تخریب برای ماموریت بعدی به عقب برگردند.
همه اومدن غیر از حمید.
که یکی ازبچه ها که صورتش غرق خون بود گفت : خمپاره خورد بین من وحمید و دیگه نفهمیدم چی شد.
بچه های تخریب رو جمع کردیم وبه سمت عقب اومدیم.
اکثر بچه ها مجروح بودند.
از آخرین خاکریز که رد شدیم سنگر #بچه های_تخریب پیدابود و از اون دور معلوم بود که یکی مقابل سنگر ایستاده.
نزدیکتر که شدیم دیدم #شهید_حاج_سید_محمد_زینال_الحسینیه (معاون تیپ کربل وفرمانده تخریب ل10).
بعد از اینکه گزارش کار رو دادم سید حال اولین نفری رو که پرسید #حمید بود.گفت برادر #دادو چی شد.
گفتم آقا سید: #حمید_پرید.
تا اینوگفتم دیدم سید عقب عقب رفت وبه گونی های سنگر تکیه داد میشد غم رو ازچهره اش خوند.
وبا حسرت و خیلی غلیظ گفت: #خوش_به_حالش
🌿🌺
🌿🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
@alvaresinchannel
🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹
🌷🌹
🔸 #شرح_عکس
تیرماه 66 سردشت
#مقر_شهید_تابش_تخریب_لشگر_10
نفرات در عکس از راست به چپ
🌷 #شهید_رسول_فیروزبخت
جعفرطهماسبی
🌷 #شهید_زعفری
سیدحمیدموسوی زاده
مجتبی قاسمی
وقتی قرار شدبا #شهید_رسول بریم برای #عملیات_نصر_4 و گردان هایی که باید بهش مامور میشدیم برای زدن معبر مشخص شد معرکه رسول شروع شد.
دیدم صدای رسول میاد وداره با لب و زبونش مارش عملیات میزنه.
پشت بلندگو میگفت:رزمندگان اسلام از جبهه ها بگریزید عملیاتی در پیشه.
مواظب باشید نفتی نشین.
#مقر_شهید_تابش رو در جنگل های بلوط بین بانه وسردشت روی سرش گذاشته بود.
همه که توجهشون جلب شد و از چادرها بیرون اومدند .شروع کرد سخنرانی کردن.
و آخرش به شوخی میگفت..برادرها!! کسی شفاعت نمیخواد. شفاعت.شفاعت.
توی عکس بالامعلومه من و #شهید_زعفری هم به کمکش اومدیم..
وشهید زعفری صدا میزد. بدو ..بدو..شششفاعت..ارررزونش کردیم.شهید زعفری زبونش میگرفت. و قبل از اعزام بچه ها به گردانها حاج رسول همه رو شارژ کرد.
یاد باد آن روزگاران یاد باد
#شهید_فیروزبخت آبانماه 66 از سردشت پرکشید و
#شهید_زعفری هم اسفند 66 آسمانی شد
#جعفر_طهماسبی
🌹 @alvaresinchannel