#دوربین_کتابی_110
#مین_گذاری_فاو
#شهید_صاحب_علی_نباتی
#فروردین_65
✍️✍️✍️ : راوی : #سید_محسن_حسینی
صبح دومین روز #مین_گذاری مقابل دشمن در #فاو به #شهید_نباتی گفتم : دوربین عکاسی ات رو بده چند تا عکس با #گلدسته_مسجد_فاو بگیریم.
اون زیاد مایل نبود.. گفت این دوربین رو نیاوردم شما از خودت عکس بگیری آوردم از کارمون عکس بگیرم.
خیلی با هم کلنجار رفتیم و او هم حاضر نشد دوربین بدهد.
شب سوم را رفتیم برای ادامه #مین_گذاری و ساعت 5 صبح کار تموم شد و به مقرمون برگشتیم. یه حموم صحرایی اون جا بود با همون آب سرد یه دوش گرفتیم و خوابیدیم.
قبل ازظهر که بیدارشدیم #شهید_نباتی بدونه هیچ حرفی دوربین رابه من دادو گفت: هرعکسی میخواهی بگیر.. بگیر
من تعجب کردم
گفتم چی شد... خواب دیدی
نباتی لبخندی زد و رفتیم ه اتفاق #شهید_علی_اصغر_صادقیان به #سمت_مسجد_فاو و اونجا چند تا عکس یادگاری گرفتیم
و..... بیست وچهارساعت بعد باهمان دوربین کتابی 110 در#معراج_شهدای_لشگر_امام_حسین_علیه_السلام از#پیکر_مطهر_و_تکه_تکه_ شده #تخریبچی_شهید_صاحب_علی_نباتی دوباره عکس گرفتم
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🌹🌷🍃🌹🌷🍃🌹🌷🍃🌹🌷🍃
🍃
🔸🌱 خا طره #لاستیک_سرقتی
#عملیات_بیت_المقدس_6
اردیبهشت سال 67
✍️✍️✍️راوی: #علی_روزبهانی
عملیات #بیت_المقدس_6 شروع شده بود علاوه بر ماموریت باز کردن #معبر برای حمله به دشمن ماموریت #مین_گذاری برای مقابله با پاتک دشمن رو هم به #بچه_های_تخریب_لشگر_10 داده بودند.
با #شهید_عباس_بیات وانت رو پر از مین کردیم و حرکت کردیم به سمت ارتفاع #شیخ محمد.
بار ماشین سنگین بود و جاده هم تو ی دید تیر دشمن قرار داشت.
گلوله های دشمن در اطراف جاده زمین میخورد. هر چی به خط اول نزدیک تر میشدیم آتیش سنگین تر و دقیق تر و دلهره و اضطراب ما زیادتر میشد. فکرش رو بکنید که اگر گلوله ای به وانت پر از مین اصابت میکرد چه اتفاقی میفتاد.
توی همین گیر دار ماشین پنچر شد.
به شهید بیات گفتم : حاج عباس !!! لاستیک زاپاس داری لاستیک رو عوض کنیم
جواب داد برو یه لاستیک زاپاس پیدا کن
گفت برو تا من جک میگذارم زیر ماشین زود اومدی.
وقتی میرفتم صدام کرد..
گفت اگر برگشتی من شهید شده بودم منو حلال کن.
من هم به دنبال لاستیک زاپاس رفتم دور و اطراف رو یه گشتی بزنم. از دور یه سنگر دیدم پشت تپه و رفتم سراغش. یه وانت تویوتا مقابل سنگر پارک بود. نزدیک شدم و هرچی صدا زدم کسی جواب نداد . من هم چاره ای نداشتم ... چشمم به لاستیک زاپاس پشت بار وانت افتاد ..لاستیک رو برداشتم ..
اومدم برم وجدان درد گرفتم. گفتم لا اقل یه یاداشتی بگذارم که حلال باشه.
یه یاداشت نوشتم جلوی در سنگر گذاشتم.
نوشتم برادر مواظب باش ماشینت لاستیک زاپاس نداره.
ما نیاز داشتیم و بردیم
در ضمن هم خوب نیست آدم اینقدر خوابش سنگین باشه.
لاستیک رو غلطوندم تا رسیدم به ماشین خودمون.
دیدم شهید بیات توی شیب جاده جک رو زده زیر ماشین و از بخت بد ما ، ماشین از روی جک افتاده. دیگه بد بیاری از این بدتر نمیشد.
تا منو دید خوشحال شد
گفت لاستیک از کجا آوردی.. گفتم شرحش مفصله بگذار از این جهنم بیرون بریم برات تعریف میکنم.
با هر زحمتی بود ماشین رو بلند کردیم و لاستیک رو عوض کردیم و از مهلکه فرار کردیم... جلو که میرفتیم گفت حالا بگو لاستیک رو از کجا آوردی.
گفتم حاج عباس لاستیک سرقتی است. از جلوی تپه که رد شدیم با دست به سنگر و اون ماشین که جلوش بود اشاره کردم و گفتم اگه زنده موندی برو پسش بده .
🍃🍃 @alvaresinchannel
💐💐💐💐💐💐💐💐💐
💐💐💐💐
💐💐
💐
#شب_جشن
ولادت #خاتم_الانبیاء
🔶 روزهای آخر آبانماه سال 65 مصادف با ایام ولادت #حضرت_ختمی_مرتبت و امام صادق علیهم السلام بود.
یکی دو ماه بود که عملیات نرفته بودیم و گردان نیروی جدید گرفته بود و مشغول آموزش بودند.
بخشی از #بچه_های_تخریب در منطقه #عملیات_کربلای_2 در پیرانشهر و یه تعداد هم مشغول #مین_گذاری در #جزیره_مجنون مقابل خط پدافندی لشگرسیدالشهداء(ع) بودند.
چون مقدمات عملیات بعدی در حال انجام بود بخشی از بچه های تخریب هم کنار #رودخانه_دز در حال تمرین غواصی و آموزش های آبی و خاکی بودند.
شب ولادت پیامبر و امام صادق علیهم السلام فرصتی شد تا اکثر نیروهای تخریب در #حسینیه_الوارثین جمع شوند
جشن با شکوهی به پا شد. اونجا هم بگ و مگو بود که بچه ها حین سرود خوندن کف بزنند یا نزنند.
من که در این برنامه میخوندم اصراری بر کف زدن نداشتم
و #شهید_زینال_حسینی هم که فرمانده ما بود اعتراضی به کف زدن بچه ها نداشت.
در حین سرود خوندن بعضی ها دو انگشتی کف میزدند و زیر چشمی به هم نگاه میکردند تا اینکه #شهید_محمد_مرادی جلسه رو دست گرفت. ابتدا یه آه کشید تا همه ی توجه ها رو به خودش جلب کنه و بعد دستهاش رو بالا آورد و شروع کرد به کف زدن و یه عده نوچه هاش هم همراهی کردند و جلسه رو از دست ما گرفت.
اون شب بچه ها خیلی شادی کردن.
✅ #شهید_محمد_مرادی در 19 دیماه سال 1365و در #عملیات_کربلای_5 به عنوان #تخریبچی به #گردان_امام_سجاد(ع) مامور شد و در نبرد نزدیک با دشمن بعثی در داخل #5_ضلعی به شهادت رسید.
یاد همشون بخیر
راوی: جعفرطهماسبی
💐
💐💐💐💐💐💐💐
@alvaresinchannel
#سلام_بر_بدنهایی_که_پاره_پاره_شد
#هفت_تن_آل_صفا
#تخریب_لشگر_10
#شهر_فاو
✍️✍️ راوی: #جعفر_طهماسبی
دشمن برای بازپس گیری #فاو یک لحظه آروم و قرار نداشت.نگه داشتن خط پدافندی در فشارهای پی در پی دشمن ، دست کمی از عملیات نداشت.و #تخریب_لشگر10 سیدالشهداء(ع) برای #مین_گذاری مقابل خط پدافندی 3 کیلومتری در محدوده جاده #فاو_البحار و #کارخانه_نمک مامور شد و در این عملیات مین گذاری ، بعلت آتشباری دشمن در منطقه و رسیدن موج انفجار به #مین_های_ضد_تانک ( ام 19 )که توسط بچه های تخریب کار گذاشته شده بود تعدادی از مینها منفجر شد ودر نتیجه انفجار ده ها کیلو مواد منفجره، #هفت_تن_از_رزمندگان_تخریب به شهادت رسیدند که به #هفت_تن_آل_صفا معروف شدند.از این هفت شهید سه نفر از آنها( #شهید_توحید_ملازمی #شهید_منصور_احدی #شهید_رحمان_میرزا_زاده)به علت نزدیکی به کانون انفجار ابدان مطهرشون کاملا متلاشی شد به طوریکه بچه ها توانستند از محل انفجار مقداری گوشت له شده و دو تا ران پا پیدا کنند و به #معراج_شهدا تحویل دهند. در آن شرایط سخت و زیر نور اندک ماه ، مجزا کردن تکه های بدن هر شهید کار مشکلی بود ولی به هر ترتیب این بدنهای پاره ،پاره شده به تهران برگشت و تحویل خانواده ها شد.....
🍀🍁🌹
🍀🍁🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel