eitaa logo
پیچَکِ‌قَلَمْ🍃
202 دنبال‌کننده
288 عکس
42 ویدیو
1 فایل
نیاز ساده‌ی من تنها شنیدن صدای تو بود. تو دریغ کردی و من نوشتم... با من هم کلام بشید👈 @M5566M
مشاهده در ایتا
دانلود
وقت خداحافظی بود. همسایه‌ی مشهدی دست کرد توی کیف و یک شیشه تربت کربلا گرفت طرف زینب:«قول بده همیشه به چادرت مقید بمونی.» دلم خواست خیال کنم امام حسین مهر تایید زده به سیاه‌لشکری ما... @pichakeghalam
میگن دو میلیون تو هم بخون دومیلیون اما من میگم دیروز کمِ کمش ده میلیون ایرانی یکجا جمع شدند و یکجا عاشق شدند و یکجا پشت سر امامشون قنوت گرفتن طرف آسمون! صدای آقا که بلند شد به: «اللهم انصر الاسلام و المسلمین و اخذل الکفار و المنافقین وارحم شهدائنا...» صدای میلیون میلیون دلِ شکسته‌ی عاشقِ فدایی بود که می‌رفت تا عرش! صداهای آشنا که قبل‌تر میلیون میلیون « فالله خیرٌ حافظاً» براش خونده بودند... @pichakeghalam
💚💚💚💚 @pichakeghalam
خسروا گویِ فلک در خَمِ چوگان تو باد ساحتِ کون و مکان عرصهٔ میدانِ تو باد زلفِ خاتونِ ظفر شیفتهٔ پرچم توست دیدهٔ فتحِ ابد عاشقِ جولانِ تو باد 🍃 @pichakeghalam
چنان داغیم که انگار او هر روز با ما بود قسم بر قدس که چشمان او طوفان‌الاقصی بود💔🖤 @pichakeghalam
امشب شب تولد پدرجان امام زمانمونه💖 مبارک همه‌ی بچه شیعه‌های امام🌱
تو همه‌ی دوره ها، همیشه یه عده بودن که واسه امامشون سینه چاک می‌دادن. لحظه‌شماری می‌کردن برای یه لحظه تماشا. از دور که امام رو می‌دیدن مشت می‌کوبیدن توی سینه.‌ بعد درحالی که گریه می‌کردن می‌خندیدن! اون وقت نیروی جاذبه‌ی امام اونا رو می‌کشونده و وقتی به خودشون میومدن یا سرشون روی شونه‌ی امام بوده یا دستشون تو دست امام و غرق می‌شدن توی مردمک‌های براق و عمیق معشوق! @pichakeghalam
من گاهی اوقات چشمام رو می‌بندم و در کمال پررویی خودم رو یکی از همون یه عده تصور می‌کنم! مثلا می‌گم اگر زمان امام حسن بودم حتما یکی از اونها می‌شدم که هر روز از جلوی خونه‌ی امام حسن جان رد میشه و محو تماشا می‌شه و وقتی برمی‌گرده خونه برای سرسلامتیش صدقه می‌ده. شب که میشه آیت‌الکرسی‌هاشو فوت می‌کنه طرف خونه امام حسن و از شورِ زیارت یواشکی تا خود صبح دلش غنج می‌ره! یا مثلا خیال می‌کنم اگر یکی از اون سینه‌چاک‌های دوره‌ی امام رضاجانم بودم، شاید سر یکی از کوچه‌ها منتظر دعبل می‌موندم تا برسه و دنبالش خودمو بکشونم به خونه‌ی امام. بعد که دعبل شروع می‌کنه به شعر خوندن، من همونطوری که دارم توی رقص مصراع‌هاش زیر شکوه نگاه امام ذوب می‌شم، هزار بار جون می‌دم و جون می‌گیرم! @pichakeghalam
چشمامو می‌بندم. ایستادم کنار راه‌باریکه‌ی حدفاصل خونه‌ی امام حسن عسکری و دربار خلیفه. تنها نیستم. مسیر، پره از آدم‌های دلتنگِ عاشقِ امام ندیده! در چوبی باز میشه و وجود باصلابتِ ماه‌پاره‌ی یازدهم، پخش می‌شه توی هزارتا مردمک منتظر! عطر بهشتی می‌پیچه توی کوچه. نگاه‌ها صورت زیبای امام رو غرق بوسه می‌کنن. قلبم به در و دیوار می‌کوبه و چشمم که به نظامی‌های خلیفه میفته، پاهام میخ میشن به زمین! پاهای من و همه‌ی دلتنگ‌های عاشق! سهم همه فقط چند دقیقه نگاه پر آبه و قلبی که پهن شده توی کوچه! @pichakeghalam
پیچَکِ‌قَلَمْ🍃
چشمامو می‌بندم. ایستادم کنار راه‌باریکه‌ی حدفاصل خونه‌ی امام حسن عسکری و دربار خلیفه. تنها نیستم. مس
حس این پلان، خیلی برام آشناست. تماشا از دور قلب تیکه پاره شوق انتظار لحظه‌ها خیلی شبیه زندگی تو ساعت‌های بود! @pichakeghalam
هزاری هم که چشمامو ببندم و باز کنم، خودم می‌دونم من یه تارِ موی اون عده‌ی سینه چاک نیستم امام جان! من شاید فقط یه شیعه معمولی باشم که شما و اجدادتون و گل پسرتون رو خیلی می‌خواد. به قول شاعر، از دل نه؛ از سلول سلولم... منِ شیعه معمولی، هزاری هم که چشمامو ببندم نمی‌تونم توی خیال، پلانِ لحظه‌ی نابِ دیدارِ پسرجانتون رو زندگی کنم! نمی‌تونم چون یادم رفته شما و شاهزاده‌تون رَج به رَجِ ما رو از بَـــرید! چون عرضه نداشتم خودم‌و از بچه شیعه معمولی برسونم به عاشقِ سینه چاکِ ایستاده کنار راه‌باریکه! اما حالا که امشب منت گذاشتید و اجازه دادید از شما بنویسم، منم به خودم جرأت می‌دم و نیم قدم جلو میام و شما رو صدا می‌زنم: «رفیق!» پ.ن: (جابر ابن عبدالله انصاری نقل می‌کند: روزی در خدمت حضرت زهرا سلام الله علیها بودم و حدیث لوح را می‌خواندم، آنجا دیدم که کنیه ابو محمد الحسن ابن علی «الرفیق» است.) @pichakeghalam
رفیق من! پدرِ دردانه‌ی غایبِ روزگارم! ای حسن‌ترینِ همه‌ی خوبی‌ها و زیبایی‌ها! تولدتان هزاران بار مبارک 💚 @pichakeghalam