🔻علم بدون عمل
مردی مسیحی از امام سجاد (علیه السلام) سؤالات متعددی کرد و امام به همه آنها پاسخ داد.
مرد خداحافظی کرد و هنوز از در خانه بیرون نرفته بود که با خودش گفت بهتر است تا اینجا هستم سؤالات دیگری هم بپرسم، شاید بعدها به دردم بخورند.
مرد هنوز حرفی نزده بود که امام به او گفت در کتاب مقدس انجیل نوشته شده از آنچه که نمی توانید به آن عمل کنید نپرسید، زیرا علمی که به آن عمل نشود باعث دوری از خداوند می شود.
🏴شهادت امام سجاد علیه السلام ،تسلیت
#امام_سجاد
#داستان
#علم
🏠#پیک_خانواده
@l_media3
1_4391185026.mp3
13.64M
#روباهخوابآلود ۲۲۳
🦊🦊🦊🦊🦊🦊
رویکرد:عاقبت تنبلی و بی مسئولیتی
#داستان
#داستان_شب
#گروه_سنی۶تا۱۲
🏡#پیک_خانواده
✨@l_media3
📚 دیدی گفتم
در این کتاب کودکان با میلاد امام رضا (ع) و وقایع قبل از آن آشنا میشوند.
▫️نویسنده و تصویرگر کلر ژوبرت
▫️ناشر به نشر
▫️قطع رحلی
▫️تعداد صفحات 24
✅ مناسب برای 8 تا 12 سال
#کودک
#داستان
#امام_رضا (ع)
📸 تصاویر بیشتر از کتاب
https://eitaa.com/tasavir2/4578
🔴 قیمت پشت جلد : 45.000 تومان
🔵✅به کانال#پیک_خانواده بپیوندید✅
👨👩👧👦👇👇👨👩👧👦
🌸🦋@l_media3🦋🌸
📚 کتاب عمو قاسم
🌷 آشنایی با شهید #حاج_قاسم_سلیمانی
با 20 #داستان و تصویر از زندگی ایشان ویژه کودکان و نوجوانان
✳️ مناسب سنین 10 تا 16 سال
#کودک
#نوجوان
🔴 قیمت پشت جلد: 40.000 تومان
✅به کانال#پیک_خانواده بپیوندید✅
👨👩👧👦👇👇👨👩👧👦
🌸🦋@l_media3🦋🌸
۰۰۴
📚 کتاب سردار سلیمانی مهربان
🌸 رنگ آمیزی ویژه کودکان
آشنا ساختن کودکان جهان با قهرمان بزرگ ایران در قالب #داستان و #رنگ_آمیزی
▫️نویسنده : مجيد ملا محمدي
▫️ناشر: بهاردلها
▫️قطع : خشتی
▫️تعداد صفحات : 12
✅ مناسب برای سنین ۶ تا ۱۲ سال
#کودک
#خردسال
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
✅به کانال#پیک_خانواده بپیوندید✅
👨👩👧👦👇👇👨👩👧👦
🌸🦋@l_media3🦋🌸
📚 زیباترین حیوان
ظاهر داستان این کتاب در مورد لجبازی و غرور است اما در اصل به موضوع #حجاب می پردازد. کودکان با خواندن این کتاب میفهمند که چرا نباید زیبایی خود را در هر جایی به نمایش بگذارند...
▫️نویسنده احمد طالبیان
▫️ناشر بهار دلها
▫️قطع خشتی
▫️تعداد صفحات 12
✅ مناسب برای کودکان
#کودک
#داستان
✅به کانال#پیک_خانواده بپیوندید✅
👨👩👧👦👇👇👨👩👧👦
🌸🦋@l_media3🦋🌸
🌸🍃🌸🍃
#داستان #حکایت #آموزنده
💛روزی جوانی پیش پدرش آمد و گفت: دختری را دیده ام و می خواهم با او ازدواج کنم، من شیفته ی زیبایی این دختر و جادوی چشمانش شده ام.
پدر با خوشحالی گفت: بگو این دختر کجاست تا برایت خواستگاری کنم و به اتفاق رفتند تا دختر را ببینند، اما پدر به محض دیدن دختر دلباخته ی او شد و به پسرش گفت:
ببین پسرم این دختر، هم تراز تو نیست و تو نمی توانی او را خوشبخت کنی، او را باید مردی مثل من که تجربه ی زیادی در زندگی دارد سرپرستی کند تا بتواند به او تکیه کند.!
پسر حیرت زده جواب داد: امکان ندارد پدر، کسی که با این دختر ازدواج می کند من هستم نه شما.....!
پدر و پسر با هم درگیر شدند و کارشان به اداره ی پلیس کشید.!
ماجرا را برای افسر پلیس تعریف کردند، افسر دستور داد دختر را احضار کنند تا از خود او بپرسند که می خواهد با کدام یک از این دو ازدواج کند.؟
افسر پلیس با دیدن دختر شیفته ی جمال و محو دلربایی او شد و گفت:
این دختر مناسب شما نیست، بلکه شایسته ی شخص صاحب منصبی چون من است.!
و این بار سه نفری با هم درگیر شدند و برای حل مشکل نزد وزیر رفتند.!
وزیر با دیدن دختر گفت: او باید با وزیری مثل من ازدواج کند و و ......!
قضیه ادامه پیدا کرد تا رسید به شخص امیر.!
امیر نیز مانند بقیه گفت: این دختر فقط با من ازدواج می کند...!
بحث و مشاجره بالا گرفت تا اینکه دختر جلو آمد و گفت:
راه حل مسئله نزد من است، من می دوم و شما نیز پشت سر من بدوید اولین کسی که بتواند مرا بگیرد با او ازدواج خواهم کرد.!
و بلافاصله شروع به دویدن کرد و پنج نفری: پدر، پسر، افسرپلیس، وزیر و امیر به دنبال او....
ناگهان هر پنج نفر با هم به داخل چاله ی عمیقی سقوط کردند.!
دختر از بالای گودال به آن ها نگاهی کرد و گفت:
آیا می دانید من کیستم؟؟
من دنیا هستم!!!
من کسی هستم که مردم به دنبالم می دوند و برای به دست آوردنم با هم رقابت می کنند و در راه رسیدن به من از دینشان غافل می شوند، تا زمانی که در قبر گذاشته می شوند در حالی که هرگز به من نمی رسند..!!
🔅داستان های آخر شب
🍃⃟꯭░꯭🌱#پیک_خانواده_برتر
🍃⃟꯭░꯭🌱@piek_khanewadah
داستان دنباله دار پیک خانواده💫
#داستان _ پیک_ خانواده
من مامان سه قلو +۱ هستم . الان سه قلوها ۲ سال و نیمه هستن و امیرحسین یک سال و خورده ای
زندگی با ۴ تا بچه کوچیک تو یه آپارتمان ۸۰ متری سازمانی خیلی سخته واقعا، هرچی بچه ها بزرگ میشن سختتره!! ولی خواستم اینجا بگم همسایه خوب نعمته!!
ما طبقه ۳ هستیم و به غیر ما ۳ تا خانواده دیگ هستن که بسیاااار فهمیده و انسانن!!هر موقع راجع به سر و صدای بچه ها یا حتی دعواهای خودمون عذرخواهی میکنیم. کلی مارو شرمنده میکنن!! حتی همسایه طبقه پایین ما یه روحانی عقیدتی و همسرشون هستن که بچه ها شون ازدواج کردن و از خونه رفتن، اما تا حالا یکبار هم به ما تذکر برای سر و صدا ندادن!!
خواستم اینجا ازشون تشکر کنم، درسته خودشون نمیدونن اما خواستم بگم، همسایه خوب باشیم برای بچه دارها!!!
ما تو خونه سازمانی هستیم و تقریبا داره مهلت استفاده از خونه تموم میشه. الان چند ماهه دنبال خونه هستیم. اما تا میفهمن ما ۴ تا بچه داریم، بهمون خونه نمیدن یا خونه مناسب ما اونقدر گرونه کرایه اش که از پسش برنمیایم!!
برای مسکن به چندقلوها هم چند بار سر زدیم اما گویا تا جناب پزشکیان رئیس جمهور شدن تمام پروژه ها کنسل شده عملا!!!
تورو خدا به صاحب خونه ها بگین هوای ما بچه دارها رو داشته باشن!!! ما مسئولیت زیادی گردنمون هست، همینجوری اوضاع سخته، برامون سختترش نکنن!!!
راستی وقتی تجربه ام رو مینوشتم، افسردگی شدید گرفته بودم اون موقع امیرحسین ۲ ماهه بود. الان یکسال و خورده ای گذشته. خداروشکر بهترم و البته امیرحسین مثل صاحب اسمش بسیار مهربون و شیرینه...
🍃⃟꯭░꯭🌱#پیک_خانواده_برتر. ۱
🍃⃟꯭░꯭🌱@piek_khanewadah
#داستان _ دنباله دار 💫
#پیک_خانواده
✅ کار رو خوبه خدا درست کنه...
پسر ۱۸ ساله ای داشتم که از اول سال دوازدهم اصرار والاصرار که زن می خوام (با عقل جور در نمیاد؟ کی به بچه دبیرستانی دختر می ده ؟)
به خاطر خدا که بچه ام بگناه نیافته و حرف آقا که فرمودند که جوان ۱۸ و ۱۹ ساله هم نیاز به ازدواج داره، شروع کردم به خواستگاری به یکی یکی دوستام که دختر داشتند زنگ زدم و به اطرافیان سپردم.
می دونستم پروژه سختی باید باشه کسی از نظر فرهنگی و خانوادگی و سبک زندگی و دینی به ما بخوره و حاضر باشه دخترش را در سن کم شوهر بده.😢
پسرم سخت پیگیر بود. برای اینکه ارومش کنم هرجا زنگ می زدم براش تعریف می کردم مشخصات می دادم، بدونه بفکرش هستم😊
بهش گفتم خودت همت کن نماز امام جواد بخون، چله زیارت عاشورا بگیر و .... تا خدا هم بهت کمک کنه.☺️
خلاصه از بعد عید هم که کنکور داشت، به سختی این ایام و گذروندیم. اول محرم هنوز چند روز مونده بود تا کنکور بده، رفتم خونه یکی از آشنایان، حرف شد گفتم پسرم زن می خواد. خانم صاحبخانه که زن بزرگواری بود گفت خوب براش اقدام کن.
منم به شوخی گفتم حاج خانم خودت نوه ات رو میدی به پسر من☺️ اونم گفت: دختر من نیست! از مادرش بپرس،
با مادرش درمیان گذاشتیم، گفت: حالا ببینم، من گفتم ان شاالله بعد محرم و ماه صفر خدمت می رسیم، خیلی جدی نگرفتم، ۱۴ محرم که سوم امام حسین ( ع) گذشت، مادرش خودش زنگ زد، اگر می خواهید یک جلسه پدرها بیان صحبت کنند بدون اینکه ذهن بچه ها را در گیر کنیم، اگر اونها جوابشون مثبت بود بعد، قرار رو می ذاریم.
همین رو بگم انقدر کار سریع پیش رفت که واقعا خودم در تعجبم. بعد ماه صفر بله برون کردیم و تولد حضرت زینب عقد کردند.😍
انقدر سریع برای پسرم کار جور شد، نه بگم همسرم پولدار بود، سه سال یکجا کار کرده بودن، دم مراسم پول مون رو دادند، شد رزق عروس و داماد، خلاصه اینکه واقعا در این چند ماه خدا را دیدم چه جوری کارها جور می شد، پسری که نه کار داشت نه خونه و نه ماشین و نه سربازی و ...
داماد ۱۹ ساله و عروس ۱۸ ساله توی شهر تهران شاید کمتر پیدا کنید.
🍃⃟꯭░꯭🌱#پیک_خانواده_برتر. ۱
🍃⃟꯭░꯭🌱@piek_khanewadah