بسم الله الرحمن الرحیم
یا مالک الرقاب و یا هازم الاحزاب و یا مفتح الابواب و یا مسبب الاسباب
سبّب لنا سببا لا نسطیع له طلبا بحق لا اله الا الله محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم
19.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 از جنون رژیم صهیونیستی تا وابستگی شدید این رژیم به آمریکا از زبان دانشمند علوم سیاسی
🔶 پروفسور «جان مرشایمر» دانشمند علوم سیاسی و بنیانگذار نظریه رئالیسم تهاجمی:
🔺حمله به حزبالله، جدی میفرمایید؟! ارتش اسرائيل در مقابل حماس فرسوده شده، وقتی آنها در شکست دادن حماس ماندهاند حمله به لبنان دیوانگی است؛ اسرائیل به شدت به ایالات متحده وابسته است و بدون حمایت آمریکا نمیتوانند ادامه دهند.
دکتر پزشکیان اصرار دارد که دولت او همان سیاستهای مقام معظم رهبری را اجرا می کند. شاید به نظر برسد ایشان توپ را در زمین دیگری انداخته و از بار مسئولیت تصمیمات خود شانه خالی می کند. البته که مقام معظم رهبری تصریح کردند که با خداوند عهد کنید از کسانی که با انقلاب و مسیر انقلاب و آرمانهای انقلاب زاویه دارند و یا راه حل مشکلات را در مذاکره خلاصه می کنند فاصله بگیرد و دکتر پزشکیان بر خلاف این توصیه، تمام افرادی که این ویژگی های منفی را دارد در دولت خود آورد. اما فارغ از این نکته، باید نسبت به اصرار دکتر پزشکیان مبنی بر انجام سیاستهای رهبر معظم انقلاب نیز حساس بود. در همین فضا خوب است به این بیانات مقام معظم رهبری را مرور کنیم:
«در واقع رهبری، یک مدیریت کلان ارزشی است. همین طور که اشاره کردم، گاهی اوقات فشارها، مضیقهها و ضرورتها، مدیریتهای گوناگون را به بعضی از انعطافهای غیر لازم یا غیر جائز وادار میکند؛ رهبری بایستی مراقب باشد، نگذارد چنین اتفاقی بیفتد. این مسئولیتِ بسیار سنگینی است. این مسئولیت، مسئولیت اجرائی نیست؛ دخالت در کارها هم نیست. حالا بعضیها دوست میدارند همین طور بگویند؛ فلان تصمیمها بدون نظر رهبری گرفته نمیشود. نه، اینطور نیست. مسئولین در بخشهای مختلف، مسئولیتهای مشخصی دارند. در بخش اقتصادی، در بخش سیاسی، در بخش دیپلماسی، نمایندگان مجلس در بخشهای خودشان، مسئولان قوهی قضائیه در بخش خودشان، مسئولیتهای مشخصی دارند. در همهی اینها رهبری نه میتواند دخالت کند، نه حق دارد دخالت کند، نه قادر است دخالت کند؛ اصلاً امکان ندارد. خیلی از تصمیمهای اقتصادی ممکن است گرفته شود، رهبری قبول هم نداشته باشد، اما دخالت نمیکند؛ مسئولینی دارد، مسئولینش باید عمل کنند. بله، آنجائی که اتخاذ یک سیاستی منتهی خواهد شد به کج شدن راه انقلاب، رهبری مسئولیت پیدا میکند. در تصمیم و عملِ رهبری باید عقلانیت در خدمت اصول قرار بگیرد، واقعبینی در خدمت آرمانگرائیها قرار بگیرد» (1390/7/24)
دیروز فیلمی از برخورد ماموران نیروی انتظامی با دو دختر با پوشش نامناسب، در کانال های تلگرامی اصلاحاتی ها منتشر شد.
این اتفاق، متعلق به اول تیرماه امسال است. روند قضایی این ماجرا از همان موقع در جریان است و دو طرف - هم دختران بد پوشش و هم نیروی انتظامی - دفاعیات خود را در دادگاه مطرح کرده و ادامه دارد. اما چرا الآن این فیلم که جزو مستندات پرونده است، منتشر می شود؟
خب واضح است.
قرار هست فردا اسامی کابینه مسعود پزشکیان منتشر شود. از یک سو اصرار دارند که وزرای کابینه با مشورت با مقام معظم رهبری انتخاب شده اند که البته دروغ است. و از سوی دیگر این گونه فیلم ها در کانالِ متعلق به مسعود پزشکیان - طبق شنیده ها - منتشر می شود تا زمینه برای تحمیل وزرای خویش به مجلس با حمایت بخشی از افکار عمومی را فراهم کنند. یقین کنید با نامهایی در میان وزرای پیشنهادی مواجه می شوید که شگفت زده خواهید شد. نامهایی که برای گرفتن رای اعتماد از مجلس برای آنها، نیاز به دروغ هایی همچون مشورت با مقام معظم رهبری و نیز انتشار چنین فیلم هایی برای تحریک بخشی از افکار عمومی جهت فشار به مجلس دارند
محمد جواد ظریف در پاسخ به انتقادهای وارده به وی درباره سواد قرآنی اش، جواب داده که این منتقدان، قبل از اینکه به دنیا بیایند من جامع المقدمات درس می دادم.
واقعا قصد محمد جواد ظریف از چنین جواب های خام و بی مایه چیست؟
آیا صرف خواندن و تدریس جامع المقدمات، برای فهم مقاصد و معانی قرآن کافی است؟
محمد جواد ظریف نمی داند که قبل از به دنیا آمدنِ او، کسروی هم جامع المقدمات درس می داد؟
جالبتر آنکه محمد جواد ظریف برای اثباتِ اشراف خود به قرآن، آیاتی را می خواند که خداوند به موسی ع دستور داد تا با فرعون با قول و گفتار نرم سخن بگوید.
مقصودش این است که ما موسی هستیم و آمریکا، فرعون هست و باید با زبان نرم با او سخن بگوییم.
آقا محمد جواد!
همان خداوندی که به موسی چنین پیامی داد، به محمد ص نیز فرماید داد تا با امامان کفر مقاتله و جهاد کند چون آنها به عهد و پیمان خود وفادار نیستند:
قاتلوا ائمة الکفر بانهم لا أیمان لهم.
نمی دانم چرا برخی دوست دارند تا فرامین خداوند به بنی اسراییل را اجرا کند؟
ما که دوست داریم دستورات خداوند به پیامبر ص را اجرا کنیم.
سایت اصلاح طلب خبرآنلاین در یک عنوان خبری چنین تیتر زده:
«ردپای روسیه در ترور اسماعیل هنیه؟ /انتقام بگیرید اما هوشمندانه /یا نتانیاهو یا تل آویو /پاسخ کاربران خبرآنلاین به یک نظرخواهی»
این سایت، یک نظرسنجی گذاشته تا افرادی که به این سایت سر می زنند در آن شرکت کنند. از آنها خواسته شده تا درباره ترور شهید هنیه، نظر بدهند.
یک تعداد آدم نامعلوم با سطح سواد نامشخص، با انگیزه ها مبهم و سطح تحلیل نامتعین، آمدند و هر چه به ذهنشون رسیده را به اشتراک گذاشتند. طبیعتا در میان نظرات، هم انتقام سخت و انتقام از نتانیاهو وجود داشت و هم خویشتن داری ایران و هر رد پای بیگانه در این ترور و هم نقش روسیه در این اتفاق.
اما تیتری که این رسانه انتخاب کرده را ببینید. تیتر، با «نقش روسیه در این ترور» شروع می شود و بعد گزینه های دیگر می آید.
اینها اتفاقی نیست. واقعا کسانی در ایران هستند که فکر می کنند هر اتفاقی در ایران می افتد با نقشه روسیه است. این وضعیت در برخی از افراد به شکل باورنکردنی، تبدیل به یک روانپریشی هیستریک شده و اصلا نمی توانند قضایا را از منظری غیر از نقش روسیه تحلیل کنند. از سقوط بالگرد رییس جمهور بگیرید تا ترور هنیه و حتی دخالت در عزل و نصب ها. حتی برخی گفتند سعید جلیلی مهره روسیه است!!!!!!
اینها اتفاقی نیست. بر روی وجود چنین ذهنیتی در میان ایرانیان کار شده است. در سال 88 وقتی شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران می دادند همان موقع که در روز قدس به جای شعار مرگ بر آمریکا و اسراییل، شعار مرگ بر روسیه می دادند.
ماهیت فتنه 88 واضح بود و اینکه چه کشورهایی در آن نقش داشتند. یک نمونه واضحش تصریح هیلاری کلینتون به تقویت شبکه های اجتماعی مانند توییتر برای نقش آفرینی بیشتر در این فتنه بود. واکنش های دولت اوباما در آن دوره کاملا مشخص می کرد که آنها تا چه حدی در این فتنه نقش داشتند. بر همین اساس، شعار مرگ بر روسیه را هم سر دادند.
خدا رحمت کند امام خمینی را که بعد از واقعه هفتم تیرماه 1360 دقیقا به این نکته اشاره کرده که تلاش دارند تا با انحراف افکار از آمریکا، دشمنی آمریکا با ما فراموش شود و مثلا با مطرح کردن شوروی، تلاش دارند تا آمریکا فراموش گردد.
الآن هم قضیه همین است. همه می گویند اسراییل بدون هماهنگی و حمایت و پشتیبانی آمریکا نمی توانست شهید هنیه در تهران و شهید فواد شکر در بیرون را ترور کند. ولی مخاطبان خبرآنلاین از هر چیزی می گویند جز آمریکا. تیتر خبر آنلاین هم ابتدا روسیه را نشانه می رود.
به قول امام خمینی، خط این است که آمریکا منسی (فراموش) شود.
این سایتها هم ماموریت خود را انجام می دهند. این ماموریت به دوش آنهاست تا چهره آمریکا را تطهیر کنند.
هدایت شده از علی علیزاده - جدال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاتم قادری، نویسنده سرشناس علوم سیاسی و استاد سابق دانشگاه تربیت مدرس در این ویدیو میپرسد جمهوری اسلامی به جز موشک و تونل چه کمکی به فلسطین کرده؟ ایا ایران توانسته در غزه یک سیلیکون ولی یا سنگاپور یا هنگ کنگ بسازد تا رشک جهان شود؟
و بعد ادامه میدهد اخیرا با یک عرب که با فلسطینیها ارتباط دارد صحبت میکردم گفت مردم دیگر با حماس نیستند چون رهبرانشان فاسد هستند.
چه میشود یک استاد دانشگاه که بیست و چهار ساعته هم در رسانهها مشغول تولید دانش در عرصه عمومی است و قاعدتا باید انگلیسی بداند زحمت یک جستجوی ساده اینترنتی به خود نداده تا ببیند براساس نظرسنجیهای غربی و مورد استناد رسانههای اسراییلی برغم سیصد و شش روز بمباران و نسلکشی اکثریت مطلق عددی در غزه و تعداد بیشتر در کرانه باختری حامی حماس هستند. اینکه یک استاد دانشگاه به جای فکت و عد و رقم براساس گفتگوی شفاهیش با یک دوست عرب که چند فلسطینی میشناسد صحبت میکند باورکردنی نیست.
براستی چه میشود مواضع یک استاد دانشگاه سرشناس علوم سیاسی تا این حد غیرعقلانی و غیرعینی و غیرمستند میشود؟
پیرِ پالان دوز
حاتم قادری، نویسنده سرشناس علوم سیاسی و استاد سابق دانشگاه تربیت مدرس در این ویدیو میپرسد جمهوری اس
قبلا هم از حاتم قادری مطالبی اینگونه شنیده بودم. مطالبی بدون دلیل و با مراجعه به فضای مجازی و کانال های تلگرامی و صفحات مجازی و ...
در یک مناظره با بیژن عبدالکریمی، نشان داد که چقدر در اطلاعات دینی، ضعیف و بی بنیه است. تصور کنید این شخص چند سال استاد دانشگاه تهران بوده و کلی دانشجو زیر دست این آدم که اندک سواد دینی در حوزه سیاسی ندارد فارغ التحصیل هم شدند.
امثال حاتم قادری، هر چند در اطلاعات میدانی و دینی و حتی اندیشه سیاسیِ اسلام، بسیار ضعیف هستند اما در عوض، در صحبت کردن و پرخاش کردن و مسخره کردن و توهین کردن بسیار زبردست و چیره دست هستند.
همینطوری یک دفعه یاد محمد فاضلی افتادم
یادتان هست در جریان گفتگوهای تلوزیونی، میکروفون را به سمت پزشکیان پرتاب کرد؟
در ضمن، انتخاب یحیی السنوار برای ریاست شاخه سیاسی حماس، ضربه بسیار مهلکی بر اسراییل بود. جالب اینجاست که برخی از رسانه ها که ایران را از جواب دادن به اسراییل می ترسانند و بر حذر می دارند قبل از انتخاب یحیی السنوار، گزینه هایی همچون خالد مشعل را به عنوان گزینه نهایی حماس برای جانشینی شهید هنیه مطرح می کردند. این رسانه ها در داخل ایران، رنگ و بوی اصلاحاتی دارند. آنها مایل بودند با انتخاب خالد مشعل، آتش جنگ در غزه بخوابد و ایران، پاسخ اسراییل را ندهد.
اما جالب اینجاست که خود خالد مشعل نیز از ریاست یحیی السنوار حمایت کرد.
یحیی السنوار کسی بود که در بحران جنگ سوریه، کنار ایران ایستاد و مانع جدایی حماس از ایران گردید.
به نظر شما اگر اسراییل می دانست که قرار است یحیی السنوار به جای اسماعیل هنیه، بیاید آیا باز هم دست به این ترور می زد؟
📌سیدنیما موسوی نوشت: "احمد نقیبزاده" بیشک یکی از ستونهای علوم سیاسی در ایران در دهههای اخیر بودهاست که فراتر از استادی صرف، استاد بسیاری از اساتید فعلی علوم سیاسی در ایران محسوب میشد. دیدن این ادبیات رقتبار (پست بالا) و تبدیل شدن او از یک استاد دانشگاه به یک "شاخ مجازی" که بر اساس یک فیکنیوز اینستاگرامی بنام "تهمینهنیوز" تحلیل ارائه میدهد برآیند اوضاع رقتبار دانشگاه بویژه علوم انسانی در ایران است.
خاطر دارم حدود ۱۵ سال پیش که بهار عربی موضوع اول مطالعات و دغدغه حقیر بود؛ نهادهای تصمیمساز دیپلماسی کشور با دعوت از او در نشستهای علمی درباره "نقش فیسبوک در باب انقلابهای عربی" نظرخواهی میکردند. حال فردی که ۱۵ سال پیش تاثیر فضای مجازی بر انقلابهای سیاسی را تحلیل میکرد؛ خود در دهه هشتم زندگی با اتکا به فیکنیوز و ادبیاتی شبیه به مرحوم وحید مرادی به بلاگری سیاسی رسیده است. این است سرنوشت رقتبار علوم انسانی در ایران... .
برگرفته از کانال عصر اندیشه
پیرِ پالان دوز
قبلا هم از حاتم قادری مطالبی اینگونه شنیده بودم. مطالبی بدون دلیل و با مراجعه به فضای مجازی و کانال
این از حاتم قادری و این هم از دکتر احمد نقیب زاده.
بقیه آقایان - همچون سریع القلم و زیباکلام و ... - هم تقریبا همینگونه اند: تفکر سطحی و نازل و البته گرفتار پروپاگاندای رسانه ای غرب. خروجی اش هم حرفهایی است از سنخ پوپولیسم در پایین ترین سطح ممکن.
وضعیت علوم سیاسی و به صورت کلی علوم انسانی در ایران فاجعه است.
دلیلش چیست؟
چه شده که حاتم قادری از جمهوری اسلامی انتظار دارد که چرا سیلیون وَلی در غزه نساخته؟ در حالی که مردم مظلوم غزه، از ابتدایی ترین ملزومات زندگی محروم هستند و حتی برای زنده ماندن تلاش می کنند!
چه شده که نقیب زاده عیار یک سخن فیک و دروغ را نمی تواند بشناسد و بر اساس آن، حرفهایی می زند که انتظار دارید از قمه کش های چاله میدان بشنوید؟
واقعا چه بر سر سریع القلم آمده که برای توسعه، آمارهای خنده دار از مردم کره جنوبی می دهد و راه توسعه ایران را منحصر در رفع نزاع با اسراییل می کند؟
و ...
بعضی وقتها علوم انسانی، قادر به پاسخ گویی نیست و نمی تواند جواب این چرا ها را بدهد.
اینجا باید به سراغ قرآن رفت.
آیات بسیاری وجود دارد که بروز اینگونه وضعیت های مضحک برای افراد را توضیح می دهد:
وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَٰكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ ۚ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَثْ
إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنْكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطَانُ بِبَعْضِ مَا كَسَبُوا
وَمَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمَٰنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ
و ...
پیرِ پالان دوز
خلاصه آنچه در بنگلادش گذشت از این قرار است:
آمریکا تقریبا در دریای چین، راه تنفس بر کشور چین بسته است. تمام متحدان آمریکا در این قسمت، مانع استفاده آزاد چین از این دریا شده اند. از کره جنوبی تا فیلیپین و تایوان و بقیه جزایر این قسمت، در کنار آمریکا هستند و چین را در این قسمت خفه کرده اند. یکی از مهمترین دلایل تنش آمریکا و چین بر سر تایوان، همین قضیه است.
میانمار مهمترین همسایه چین است؛ زیرا چین از راه میانمار به خلیج بنگال دسترسی دارد و از این طریق می تواند بسیاری از تنگه های مهمی همچون تنگه مالاکا (که بین مالزی و سنگاپور قرار دارد) را دور بزند و از خفگی دریایی که آمریکا برای چین درست کرده رها شود. به همین دلیل، حکومت نظامی مستقر در میانمار به شدت توسط چین حمایت می شود و میانمار نیز توسعه خود را مرهون حمایت های بی دریغ و گسترده چین می داند. لذا تنها راهی که برای چین جهت دسترسی راحت به آبهای آزاد باقی مانده همین میانمار است که آمریکا و غرب در صدد بستن این راه هستند. به همین منظور تلاش های بسیاری برای ساقط کردن حکومت نظامیان در میانمار کردند و حتی تلاش زیادی داشتند تا کسی مانند خانم آنگ سان سوچی - متحد آمریکا در میانمار - را بر سر کار بیاورند و از این طریق چین را محاصره کنند. حتی یک بار توانستند سوچی را به قدرت برگردانند ولی با حمایت های چین از حکومت نظامیان، سوچی از میانمار بیرون رفت و دوبار حکومت مطلوب چین در میانمار مستقر شد.
آمریکا تلاش بسیار زیادی دارد تا با تقویت نیروهای معارض در کشور میانمار، حاکمیت این کشور را ساقط کرده و از دست هم پیمانان چین بگیرد. بدین منظور نیاز به آموزش و مسلح کردن این معارضان دارد و برای ارسال سلاح و تجهیزات دیگر برای معارضان میانمار، باید از یک طریق مطمئن و نزدیک به میانمار، بتواند از معارضانِ میانمار، حمایت های لجستیکی کند.
شاید بپرسید این همه که گفته شده چه ارتباطی با بنگلادش دارد؟ پس بخوانید:
بهترین گزینه برای این کار جزیره سنت مارتین در جنوبی ترین بخش بنگلادش است. این جزیره بسیار کوچک در جنوبی ترین قسمت بنگلادش و بسیار نزدیک به میانمار قرار دارد و می تواند پایگاه خوبی برای آمریکا باشد تا از معارضان میانماری، حمایت های لجستیکی کند.
آمریکا به نخست وزیر بنگلادش یعنی شیخ حسینه فشار آورد تا حاکمیت جزیره سنت مارتین را به آنها واگذار کند تا بر خلیج بنگال، مسلط گردد و شیخ حسینه نپذیرفت. حالا متوجه شدید ریشه نا امنی های بنگلادش و در نتیجه سقوط دولت شیخ حسینه به چه علت بود؟
نخستوزیر مستعفی بنگلادش در مصاحبه با «اکونومیک تایمز» گفت: «اگر من حاکمیت جزایر سنت مارتین را واگذار کرده و به ایالات متحده آمریکا اجازه میدادم خلیج بنگال را تحت نفوذ خود داشته باشد، همچنان در قدرت حضور داشتم. من از مردم سرزمینم استدعا دارم، لطفا نگذارید افراطیها شما را بازیچهدست قرار دهند.»
توجه: عکسها به ترتیب موارد مذکور در متن است
۱. کلنل داگلاس مکگرگور امریکایی عنوان کرد که ۷۰ سرباز اسراییلی به همراه تعدادی امریکایی که برای عملیاتی وارد یمن شده بودند، توسط روسیه ردشان زده میشود. روسیه بهواسطه ایران انصارالله یمن را مطلع میکند و انصارالله در کمینی همه را میکشد.
۲.تصاویر قتل عام نیروهای امریکایی و اسرائیلی که قصد نفوذ به یمن را داشتند.
مساله خیلی از جوانان، نداشتنِ اطلاعات نیست. بلکه فقدان قدرت تحلیل است. اینکه ما مشکل اقتصادی داریم یک موضوع است؛ اما اینکه قدرت فهم مسائل و ریشه این مشکلات را نداشته باشیم مساله دیگری است. از یک طرف با کمال سادگی ادعا می کنند که زمان شاه تورم نبود؛ ولی وقتی اعتراف خود شاه را می گذارید می گوید صد رحمت به او که صادق بود!!! بالاخره زمان شاه تورم بود یا نبود؟
از یک طرف، نسبت به مهاجران افغانی شاکی هستند که چرا در کشور حضور دارند و از طرف دیگر، ساماندهی آنها را به اسم اعطای تابعیت ایرانی به مهاجران افغانی، جا می زنند و حاضر نیستند در غیر از چارچوبِ مورد نظر خود، این ساماندهی را درک کنند.
از یک طرف، می گویند باید همه مهاجران افغانی از کشور خارج شوند و از طرف دیگر، حاضر نیستند همان کارهای خدماتی و کارگری و دیگر مشاغل خاص را که آنها انجام می دهند بر عهده بگیرند! آیا حاضر هستند کارگر ساختمانی شوند و سیمان و آجر روی هم بگذارند؟!
جوانی که هیچ هنری ندارد جز تکنیک های دریبل زدن در PS و ... چگونه دم از اخراج همه مهاجران افغانی می زند؟
حال این گونه افراد که فهم چنین مسائلی عاجزند چگونه می توانند ساختار حکمرانی در ایران را فهم کنند؟ آیا می توان برای آنها روند تبدیل یک نظر به لایجه و سپس تصویب آن در مجلس و بعد تایید و عدم تایید در شورای نگهبان و در نهایت مجمع تشخیص مصلحت نظام را برای او توضیح داد؟
درد آنجاست که فقط این جوانان نیستند که اینگونه فانتزی فکر می کنند و حرف می زنند؛ بلکه بزرگانِ آنها هم متاسفانه اینگونه شده اند. مثلا پدربزرگ یکی از این جوانان برای نوه اش تعریف کرده که زمان شاه، ماشین های ژاندارمری، تک تک مغازه ها را چک می کردند تا تورم بی مورد و بی جا، اتفاق نیفتد!!!!
گویا کشور در زمان شاه، بر اساس رویکردهای اقتصاد کمونیستی اداره می شده!!!!!!!!
از همه اینها بگذریم، قدرتِ بی حد و حصر این افراد در تمسخر و ریشخند زدن هست.
شما برترین استدلالها و واقعیت ها را جلوی روی او قرار بده، بیشترین تمسخر را حواله ات می کنند.
و البته این تمسخر ها نکته جدیدی نیست
در قرآن، از تمسخر و ریشخند کفار نسبت به پیامبران کلی یاد شده به گونه ای که پیامبران به شدت ناراحت می شدند و خداوند به آنها دلداری می داد.
از اینها بگذریم
آنچه برای ایران - و نه جمهوری اسلامی - خطر دارد همین کوته بینی و کوته فکری جوانانی است که قدرت تحلیل از آنها سلب شده. اگر جمهوری اسلامی هم نباشد باز هم این گرفتاری برای جامعه ایرانی وجود دارد؛ زیرا قوام و هستیِ یک جامعه به افرادش است و اگر افراد، اینگونه بسیط و سطحی، تحلیل کنند با جامعه ای مواجه خواهیم بود که به عهد عتیق تعلق دارد و هر نوع استثمار و استعماری را می پذیرد.
برخی دوستان درباره نام کانال یعنی عنوان «پیر پالان دوز» سوالاتی داشتند. برخی توصیه کردند تا نام دیگری برگزینم. برخی وجه انتخاب این نام را پرسیدند و ...
البته پیر پالان دوز را اکثرا می شناسند و حداقل با یک جستجوی ساده در اینترنت، قابل شناسایی است.
عارفی است از سده هفتم یا هشتم هجری قمری که در محدوده حرم مطهر امام رضا علیه آلاف التحیة و السلام مدفون است. مقبره و بارگاهی دارد.
اما چرا این نام را انتخاب کردم:
بنده روحیه نوستالوژیک زیادی دارم. خاطرات دوران کودکی و نوجوانی ام از ذهنم نمی رود. یکی از زیباترین لحظاتی که هیچگاه از خاطرم پاک نمی شود جدّ مادری ام است یعنی مرحوم محمد رحیمی اول. با اینکه در دهه اول زندگی ام با وی مانوس بودم و در هشت سالگی ایشان را از دست دادم ولی آن زندگی ساده و بی پیرایه و سنتی در ذهنم ماندگار شد. یکی از لحظاتی که اصلا یادم نمی رود این است که یک روز دست مرا گرفت و به حرم امام رضا علیه آلاف التحیة و السلام برد. در بین راه مقبره ای دیدم از او پرسیدم این قبر کیست؟ با صدایی دلنشین تر از هر آوازی، به من گفت «قبر پیر پالان دوز» است.
نمی دانم چرا ولی هیچگاه آن صدا از ذهنم پاک نمی شود. شاید من یک بار هم سر قبر این عارف حاضر نشدم ولی آن خاطره همیشه در ذهنم هست.
اما چرا این اسم را انتخاب کردم و اسم دیگری که وجهِ تبیینی و ... دارد را برنگزیدم:
من از آن دسته آدمهایی نیستم که مطالب خودم را در قالب ارشاد و راهنمایی و توصیه، به مخاطب منتقل کنم. در حوزه های علمیه هم شاهد هستیم که عنوان کتابها نوعا اینگونه است:
کفایة الاصول: یعنی همین کتاب برای علم اصول کافی است
نهایة الدرایة: یعنی آخر فهم و اندیشه که ورای آن چیز دیگری یافت نمی شود.
ارشاد العقول: راهنمای عقل ها
مصباح الاصول: چراغ اصول
منتهی الدرایة: آخر فهم و ...
اما برخی کتابهای دیگر هم هست که عنوانهای ارشادی و تبیینی ندارند:
بحوث فی علم الاصول: مباحثی در علم اصول
مباحث الاصول: بحثهای اصولی
الرسائل: نامه ها
المکاسب: خرید و فروش و ...
در کانالهای ایتایی هم همین رویه را مشاهده می کنید. نوعا اسم کانال ها یک سوگیری هدایتی و ارشادی دارند مانند بیداری ملت، بینا شو، جهاد تبیین، روشنگری و ....
من نخواستم اسم این کانال، وجهی از ارشاد و تبیین داشته باشد. خواستم مخاطب بدون چنین حسی، مطالب این کانال را بخواند.
آنچه به ذهنم رسید که شاید کمتر در ذهن کسی باشد همین عنوان پیر پالان دوز بود.
May 11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خط انقلاب را از متحجرین جدا کنید!
ــــــــــــــــــــــــ
حجتالاسلام والمسلمین قنبریان:
انقلاب_اسلامی از ابتدای شکلگیری، با دو رقیب گفتمانی روبرو بوده: جریان تحجر و جریان غربگرایی.
در مقابل آنها انقلاب اسلامی با یک حرف نو روی کار آمد. این حرف نو جمع بین ارزشهای الهی و اراده مردم بود. یعنی هم اسلام، هم مردم. یعنی جمهوری اسلامی؛
اما ملاحظهکاری با جریان تحجر در این چند دهه، باعث شده حرف متحجرین به عنوان حرف انقلاب اسلامی قالب شود! یعنی ما الان نمیتوانیم دقیقاً بگوییم درباره زن و حجاب، دیدگاه انقلاب اسلامی کدام است و حرف متحجرین کدام؟!
نخواستیم حرف انقلاب را از هم لباسیهای خودمان متمایز کنیم، بگوییم مطهری و بهشتی و طالقانی و خمینی اینجوری میاندیشیدند اما فلانیها الان دارند جور دیگهای میاندیشند. پای هم نوشته شدیم!
وقتی اینجا قفل شد واضح است که درِ غربگرایی باز میشود؛ و هر کسی فکر میکند همین راه درست است؛ چیزی که الان با آن مواجه هستیم.
@ShabakeTabligh
☑️ @m_ghanbarian