🔲 دستور کار :سیاهنمایی حداکثری
✍یکی از عوارض گسترش بیقاعده رسانه و فضای مجازی این است که اغلب مردم نه با «واقعیت» که با «تصویر واقعیت» مواجه میشوند؛ اگرچه این موضوع، آسیبها و زیانهایی را متوجه عامه مردم کرده و اغلب آنها را از شناخت حقیقت محروم ساختهاست ولی مسیر را برای شعبدهبازان رسانهای بیشاز پیش هموار نمودهاست.
🔷قصد دارم در این یادداشت به یکی از این تردستی ها -که عنوان «سیاهنمایی حداکثری» بیانگر آن است بپردازم؛ در این شگرد، نه از «خبر» به «نتیجه» که از «نتیجه» به «خبر» پی برده میشود! به این صورت که ابتدا نتیجهای را که باید بر مخاطب تلقین شود در نظر گرفته و سپس با توجه به آن، به پوشش و تحلیل اخبار پرداخته میشود! بدیهی است که در این روش چه در صورت تحقق یک فعل و چه در صورت عدم تحقق آن نتیجهای که مطلوب دستاندرکاران این رسانهها هست باید گرفته شود؛ در این شگرد طی برنامهای پیچیده، یک بازی #دوسرباخت برای مخاطبین طراحی شده ودنبال کنندگان این رسانهها بدون آن که خود متوجه شوند عنان فکر خود را به آنها میسپارند و بی اختیار، هر استدلالی که از طرف آنها مطرح میشود میپذیرند.
مثالهایی را برای هرچه بیشتر محسوس شدن این شگرد در ادامه می آوریم:
🔶تصور کنید رسانهای هدف خود را معارضه با یک دولت تعریف کرده و نتیجه ای که در پی آن است «بی اعتمادی و ناامیدی مردم از آن دولت» می باشد؛ حال سوال این است: پوشش اخبار و جهتدهی افکار توسط این رسانه و پادوهای آنها در موضوعات مختلف، چگونه خواهد بود؟! به نمونه های زیر -که اندکی از بسیار است- توجه کنید:
1⃣اگر دولت نسبت به مشورت نخبگان حوزوی و دانشگاهی کم توجهی کند گفته میشود : «دولت خودرأی است و به توصیه های کارشناسان توجه نمیکند» و در مقابل اگر دولت تقاضای مشورت و ارائه راهکار از حوزه و دانشگاه کند گفته میشود: «دولت برنامه ندارد و فقط شعار میدهد!»
2⃣اگر شخصی در ایام قبل از انتخابات فعالیتهای امیدآفرینی داشته باشد گفته میشود: «این اقدامات جنبه تبلیغاتی دارد!» و در مقابل اگر بعد از انتخابات نیز این اقدامات استمرار داشته و بلکه بیشتر هم شده باشد گفته میشود : «انسان پوپولیست و عوامفریبی است!» البته در همین مورد هم برخی رسانه ها از تبلیغاتی بودن فعالیت ها برای انتخابات 4سال آینده میگویند که بیشتر به طنز شبیه است.
3⃣مسئولی میگوید وضعیت معیشتی ما نیز مثل مردم در تنگنا است؛ در این صورت در این رسانهها گفته میشود : «مسئول باید خودش مرفه باشد تا مردم را نیز به رفاه برساند» و اگر مسئولی بگوید وضعیت معیشتی مسئولین مناسب است همین رسانهها میگویند : «مسئولی که طعم فقر را نچشیده باشد نمیتواند درک درستی از مشکلات داشته باشد!»
4⃣مسئولی میگوید فرزندان من شغل ندارند؛ بلافاصله این رسانهها میگویند : «مسئولی که عرضه پیدا کردن کار برای فرزندان خود را نداشته باشد برای فرزندان مردم چه خواهد کرد؟!» و در مقابل اگر بگوید فرزندان من شغل دارند همین رسانه ها از ژن خوب سخن خواهند گفت!!
♦️در تمام این موارد و نمونه های نظیر آن، آن چه که برای گردانندگان این رسانه ها مهم است این است که هدفِ از پیش تعیین شده، به هر قیمتی که شده است محقق شود؛ انصاف این است که اگر یک طرف این گزاره ها را بپذیریم، دست کم طرف دیگر را نباید قبول کنیم لکن این رسانه ها هنرمندانه تر از آن عمل میکنند که متوجه شعبدهبازی آنها شویم.
و در پایان اشاره به این مطلب نیز ضروری است که مقدمه غلبه بر فشار حداکثری، غلبه بر سیاهنمایی حداکثری در تعبیر جامعتر غلبه بر تحریف است.
#سیاه_نمایی
#جریان_تحریف
#جهاد_تبیین
هدایت شده از شهید سید مرتضی آوینی ره
🔲 دستور کار :سیاهنمایی حداکثری
✍یکی از عوارض گسترش بیقاعده رسانه و فضای مجازی این است که اغلب مردم نه با «واقعیت» که با «تصویر واقعیت» مواجه میشوند؛ اگرچه این موضوع، آسیبها و زیانهایی را متوجه عامه مردم کرده و اغلب آنها را از شناخت حقیقت محروم ساختهاست ولی مسیر را برای شعبدهبازان رسانهای بیشاز پیش هموار نمودهاست.
🔷قصد دارم در این یادداشت به یکی از این تردستی ها -که عنوان «سیاهنمایی حداکثری» بیانگر آن است بپردازم؛ در این شگرد، نه از «خبر» به «نتیجه» که از «نتیجه» به «خبر» پی برده میشود! به این صورت که ابتدا نتیجهای را که باید بر مخاطب تلقین شود در نظر گرفته و سپس با توجه به آن، به پوشش و تحلیل اخبار پرداخته میشود! بدیهی است که در این روش چه در صورت تحقق یک فعل و چه در صورت عدم تحقق آن نتیجهای که مطلوب دستاندرکاران این رسانهها هست باید گرفته شود؛ در این شگرد طی برنامهای پیچیده، یک بازی #دوسرباخت برای مخاطبین طراحی شده ودنبال کنندگان این رسانهها بدون آن که خود متوجه شوند عنان فکر خود را به آنها میسپارند و بی اختیار، هر استدلالی که از طرف آنها مطرح میشود میپذیرند.
مثالهایی را برای هرچه بیشتر محسوس شدن این شگرد در ادامه می آوریم:
🔶تصور کنید رسانهای هدف خود را معارضه با یک دولت تعریف کرده و نتیجه ای که در پی آن است «بی اعتمادی و ناامیدی مردم از آن دولت» می باشد؛ حال سوال این است: پوشش اخبار و جهتدهی افکار توسط این رسانه و پادوهای آنها در موضوعات مختلف، چگونه خواهد بود؟! به نمونه های زیر -که اندکی از بسیار است- توجه کنید:
1⃣اگر دولت نسبت به مشورت نخبگان حوزوی و دانشگاهی کم توجهی کند گفته میشود : «دولت خودرأی است و به توصیه های کارشناسان توجه نمیکند» و در مقابل اگر دولت تقاضای مشورت و ارائه راهکار از حوزه و دانشگاه کند گفته میشود: «دولت برنامه ندارد و فقط شعار میدهد!»
2⃣اگر شخصی در ایام قبل از انتخابات فعالیتهای امیدآفرینی داشته باشد گفته میشود: «این اقدامات جنبه تبلیغاتی دارد!» و در مقابل اگر بعد از انتخابات نیز این اقدامات استمرار داشته و بلکه بیشتر هم شده باشد گفته میشود : «انسان پوپولیست و عوامفریبی است!» البته در همین مورد هم برخی رسانه ها از تبلیغاتی بودن فعالیت ها برای انتخابات 4سال آینده میگویند که بیشتر به طنز شبیه است.
3⃣مسئولی میگوید وضعیت معیشتی ما نیز مثل مردم در تنگنا است؛ در این صورت در این رسانهها گفته میشود : «مسئول باید خودش مرفه باشد تا مردم را نیز به رفاه برساند» و اگر مسئولی بگوید وضعیت معیشتی مسئولین مناسب است همین رسانهها میگویند : «مسئولی که طعم فقر را نچشیده باشد نمیتواند درک درستی از مشکلات داشته باشد!»
4⃣مسئولی میگوید فرزندان من شغل ندارند؛ بلافاصله این رسانهها میگویند : «مسئولی که عرضه پیدا کردن کار برای فرزندان خود را نداشته باشد برای فرزندان مردم چه خواهد کرد؟!» و در مقابل اگر بگوید فرزندان من شغل دارند همین رسانه ها از ژن خوب سخن خواهند گفت!!
♦️در تمام این موارد و نمونه های نظیر آن، آن چه که برای گردانندگان این رسانه ها مهم است این است که هدفِ از پیش تعیین شده، به هر قیمتی که شده است محقق شود؛ انصاف این است که اگر یک طرف این گزاره ها را بپذیریم، دست کم طرف دیگر را نباید قبول کنیم لکن این رسانه ها هنرمندانه تر از آن عمل میکنند که متوجه شعبدهبازی آنها شویم.
و در پایان اشاره به این مطلب نیز ضروری است که مقدمه غلبه بر فشار حداکثری، غلبه بر سیاهنمایی حداکثری در تعبیر جامعتر غلبه بر تحریف است.
#سیاه_نمایی
#جریان_تحریف
#جهاد_تبیین
هدایت شده از این عماریون
✅ #دروغی به نام #کسب_و_کارهای_اینستاگرامی
◀️ در روزهای اخیر و در پی شدت یافتن برخی #آشوب ها و اغتشاشات در کشور و آتش بیاری مستمر فضای مجازی به ویژه #اینستاگرام، زمزمه هایی در کشور مبنی بر فیلترینگ دائمی اینستاگرام شنیده می شود. اینکه به لحاظ فنی این امر تا چه میزان شدنی باشد و زیر ساخت های فنی کشور تا چه میزان اجازه این اقدام را می دهد بماند. اما نکته ای که توسط برخی مخالفان به عنوان استدلال مخالفت با فیلترینگ دائمی اینستاگرام مطرح می شود قابل تامل است؛ مخالفین بر این نکته تاکید دارند که فیلترینگ اینستاگرام 400 هزار شغل و کسب کار مجازی را نابود می کند! در خصوص این ادعا نکات قابل تأملی وجود دارد:
🔹🔸نکته اول اینکه این عدد #غیرقابل_استناد است و اساسا امکان ذکر عددی دقیق در خصوص کسب و کارهای اینستاگرامی وجود ندارد، زیرا چنین دسترسی به داده های اینستا در کشور وجود ندارد.
🔹🔸نکته دوم اینکه ماهیت اصلی کسب و کارهای اینستاگرامی عمدتا #ماهیتی #تبلیغاتی است به این معنا که اغلب این کسب و کارها مربوط به کسانی است که در فضای واقعی کسب و کار تجاری دارند و تنها از بستر اینستاگرام برای تبلیغ استفاده می کنند.
🔹🔸سومین نکته به این مسأله بر میگردد که بخش زیادی از کسب و کارهای اینستاگرامی اساسا ماهیتی #خلاف_قانون و #قاچاق دارند و در بسیاری از موارد #اقلام_ممنوعه هستند. به عنوان مثال فروش #سلاح و جنگ افزار، فروش #اجناس_قاچاق، فروش #داروهای_ممنوعه و #غیراستاندارد و آلات جنسی غیر قانونی تنها بخشی از این #تجارت_کثیف اینستاگرامی است.
🔹🔸نکته چهارم #فرار_مالیاتی است. بخش دیگری از کسب و کارهای اینستاگرامی در اصل بستری برای فرار از مالیات هستند؛ یعنی کسانی برای اینکه مالیات ندهند روی به فروش اینستاگرامی آورده اند.
🔹🔸نکته پنجم اینکه عمده مردم به هیچ وجه #اعتمادی به تجارت در بستر اینستاگرام ندارند زیرا فضای #جعل، #کلاهبرداری #اجناس_قاچاق و اجناس #تقلبی و سایر راهکارهای خلاف قانون باعث شده تا مردم به خرید از این بستر اعتماد نداشته و #احساس_امنیت نکنند.
🔹🔸بنابراین در یک جمع بندی باید گفت اگر کسانی واقعا به دنبال رونق کسب و کارهای مجازی هستند تقویت و ترویج #اینستاگرام چیزی جز #خسارت برای اشتغال و اقتصاد کشور نخواهد داشت و اتفاقا با بسته شدن این بستر و انتقال کسب و کارهای مجازی به یک پیامرسان امن داخلی که امکان تراکنش های قانونی و مورد اعتماد مردم را فراهم کند، بهترین کمک به رونق تجارت در فضای مجازی صورت گرفته است. لذا مسئولین امر نباید #فریب این نوع #شارلاتانیزم_تحلیلی #جریان_تحریف را بخورند و لازم است محکم در خصوص تعیین تکلیف اینستاگرام بر اساس تبعات منفی فرهنگی، امنیتی، اقتصادی و سیاسی آن تصمیم گیری کنند.