eitaa logo
روایت بانوی پیشران ایران
1.1هزار دنبال‌کننده
91 عکس
121 ویدیو
7 فایل
┅| روایت بانوی پیشران ایران |┅ ارتباط با ما : @Dokhtarane_morvarid #رویداد_روایت #بانوی_پیشران_ایران #سازمان‌بسیج‌جامعه‌زنان‌خراسان‌رضوی
مشاهده در ایتا
دانلود
─━━⊱ روایت شهید جمهور ⊰━━─ درونم بغض بی رحمی‌ست اما کم نیاوردم...😭 | آسمان مشهد بغض‌آلود شده‌است | 📜 اینجا، سکوی انتشار روایت شماست. 🔗 https://eitaa.com/pishran8 #خادم_الرضا #روایت_بانوانه #روایت_بانوی_پیشران
─━━⊱ روایت شهید جمهور ⊰━━─ فرزندانم را آورده ام تا بیاموزند بزرگمردان و اسطوره‌های ایرانی به رستم و سهراب و‌... ختم نمی‌شوند؛ امروز هم مردان میدانی می بینیم که نه تنها افسانه نیستند، بلکه حتی بزرگیشان پهنای تاریخ را نیز در بر می‌گیرد... 📜 اینجا، سکوی انتشار روایت شماست. 🔗 https://eitaa.com/pishran8
─━━⊱ روایت شهید جمهور ⊰━━─ سال‌هاست که کودکانه‌هایمان را در حاشیه‌ی خیابان با بچه‌ محله هایمان می‌گذرانیم؛ اما امروز در سایه‌سار کوچه پس کوچه‌های منتهی به حرم امام مهربانی‌ها، در انتظار تو نشسته‌ایم شهیدِ جمهور🖤 📜 اینجا، سکوی انتشار روایت شماست. 🔗 https://eitaa.com/pishran8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
─━━⊱ روایت شهید جمهور ⊰━━─ ایها الشهید؛ نَعودُ اليك! فلا تفتح الباب، إفتح يديك... ‏ ای شهید به تو برمی‌گردیم! در نگشا، آغوش باز کن... خیل عشاقت چشم انتظار تو اند😭 📜 اینجا، سکوی انتشار روایت شماست. 🔗 https://eitaa.com/pishran8
─━━⊱ روایت شهید جمهور ⊰━━─ نجیب و آرام تو اون شلوغی یه گوشه ایستاده بود ، مبهوت جمعیتی بود که مثل رود در حرکت بودند؛ عکسی را محکم در آغوش گرفته بود. عاطفه مد استایل بود! بلاگر مشهور اینستاگرام... به سختی نزدیکش رفتم و سر حرف را باز کردم : --چرا اینجایی + اومدم آقای رئیسی رو بدرقه کنم --خب خیلی شلوغه اذیت نشدی؟؟ +اذیت؟ اذیت‌ها رو که اون شد، امروز فرصت آخر تشکر بود؛ گفتم که حداقل از اینجا، جا نمونم... خواستم عکسی که بغل کرده بود را بالاتر بگیره تا ازشون یه عکس دوتایی پدر دختری بگیرم! بعد عکس گرفتن چشماشو بست ، با یه حسرت آهی کشید و گفت: | راستش من اومده بودم تا ازش بخوام شفاعتم کنه| و ای کاش هممون رو شفاعت کنه... 📜 اینجا، سکوی انتشار روایت شماست. 🔗 https://eitaa.com/pishran8
─━━⊱ روایت شهید جمهور ⊰━━─ آفتاب شدید است اینجا حتی تصویر عکس بی جانتان سایه‌ی امنِ بانوان شهرتان شده است... همه عافیت طلبی را کنار گذاشته اند دارند می سوزند ! اما نه از شدت این گرما از حرارتِ داغ شما ... سوگ شما 😭 📜 اینجا، سکوی انتشار روایت شماست. 🔗 https://eitaa.com/pishran8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
─━━⊱ روایت شهید جمهور ⊰━━─ دیگر تنها گریه حالم را می داند..... سال‌ها در سفر بودی و اکنون به مقصد و مقصود نهایی، به حریمِ حرم محبوبت رسیدی... این وصل گوارایت ... ؛ 📜 اینجا، سکوی انتشار روایت شماست. 🔗 https://eitaa.com/pishran8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
─━━⊱ روایت شهید جمهور ⊰━━─ امروز قیامت را در مشهد دیدیم! بعد از تشییع سردار دلها حاج قاسم عزیزمان، مشهد هرگز این حال و هوای را به خودش ندیده بود! عجیب بود... سیل جمعیت عجیب بود! همگی متحیر و مبهوت بودیم... مبهوت معرفت مردم شهرمان مردمان قلب ایران خطه‌ی خراسان 📜 اینجا، سکوی انتشار روایت شماست. 🔗 https://eitaa.com/pishran8
─━━⊱ روایت شهید جمهور ⊰━━─ اولین بار اسمشان را از زبان پدرم شنیدم... رأی اولی بودم. نزدیک مدرسه مان ستاد انتخاباتی ایشان بود. صبح می رفتم ستاد ، همانجا هم درس می‌خواندم و هم امتحان می دادم. اوایل خیلی نمی شناختمشان ولی بعدها خودم برایشان تبلیغ هم می کردم. رأی که آوردند، ثمره ی زحمات آقای رئیسی را در روستای‌مان دیدم. از جبران مشکل نهاده های دامی دامداران‌مان گرفته تا رفع مشکلات کشاورزان‌مان. برق خوشحالی را در چشمان مردم روستای‌مان می‌دیدم و سرم را بالا می گرفتم. امیدواری به دولت بین مردم روستای ما موج می زد..‌. مردمی که تا همین دو سه سال پیش با غم و اندوه دام‌هایشان را فروخته بودند ، حالا دوباره کارشان رونق گرفته بود... و اما امروز... از فرسنگ ها آنطرف تر آمده ام بدرقه‌تان؛ آقای رییسی من همان دانش آموزی هستم که حالا خیلی بیشتر از قبل می شناسمتان. الان که دارم کم کم معلم می شوم به شما قول میدهم عَلَمی که شما برافراشتید را، هرگز زمین نگذارم؛ 📜 اینجا، سکوی انتشار روایت شماست. 🔗 https://eitaa.com/pishran8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
─━━⊱ روایت شهید جمهور ⊰━━─ نبودی؛ در دلم انگار طوفان شد، چه طوفانی ! دو پلکم زخمی از شلاق باران شد، چه بارانی ! من از ‌داغ فراقت، اشک غربت قسمتم بوده خداحافظ شهیدم! فصل پایان شد، چه پایانی... آسمان هم در سوگت پا به پای مردم داغدار لحظه لحظه ی مراسم خاک سپاری‌ات را گریست؛ دیگر تمام شد... به آغوش امام مهربانمان خوش آمدی... 📜 اینجا، سکوی انتشار روایت شماست. 🔗 https://eitaa.com/pishran8
─━━⊱ روایت شهید جمهور ⊰━━─ ای خادم شــــمس الشـــموس اینک آرام گــــــــشــــــتی در برِ ســــــــلـطــان هــــرگز فرامـــــوشـــــت نخــواهد کرد جـــــــمهـــــوری اســـــلامــــــی ایـــــران - اولین تصاویر از سنگ قبر رئیس جمهور شهیدمان در حرم مطهر رضوی 😭 📜 اینجا، سکوی انتشار روایت شماست. 🔗 https://eitaa.com/pishran8 #خادم_الرضا #روایت_بانوانه #روایت_بانوی_پیشران
─━━⊱ روایت شهید جمهور ⊰━━─ در سوم‌ خرداد ، جلوه‌ای‌از اربعین را دیدیم ! یک ساعت مانده به شروع تشییع ازدحام جمعیت اجازه حرکت سمت میدان پانزده خرداد نمیدهد! گویا اینجا مسیر اربعین است... کوچک و بزرگ در حال خدمت... عشق و ایثاربین مردم موج میزند.... موکب ها همه فعال، در حال پذیرایی از مهمانان خادم‌الرضا... بزرگترها از شهادت میگویند برای کودکانشان... اما فقط یک تفاوت دارد با اربعین... صدای تلاوت قرآن پخش است😭 مردم با صدای قرآن اشک میریزند.. هنوز باورمان نمیشود... هنوز داغِ داغیم از اندوهِ این داغ ؛ آری اینجا اربعین است... مردم آمدند بدرقه پیکر نیم‌سوخته سید عزیزمان، پسرِ فاطمه (سلام‌الله‌علیها) ... پیاده از کیلومترها دورتر... ✍ نوجوان‌پیشران‌از‌دبیرستان‌شهید‌مطهری 📜 اینجا، سکوی انتشار روایت شماست. 🔗 https://eitaa.com/pishran8
─━━⊱ روایت شهید جمهور ⊰━━─ تاریخ تکرار می‌شود... | مشهد ۱۴۰۳/۳/۳ | تهران ۱۳۶۰/۶/۸ ۴۳ سال گذشته است اما مردم همان مردمند... 📜 اینجا، سکوی انتشار روایت شماست. 🔗 https://eitaa.com/pishran8
29.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
─━━⊱ روایت شهید جمهور ⊰━━─ سید ، تو را به خاک سپردیم اما از همین امروز خیلی دلمان برایت تنگ شده... حتی شاید بیشتر از حاج قاسم! روزهای حیات حاج قاسم، ته ته ته دل مان خبر داشت که بالاخره یک روز صبح از خواب بیدار می‌شویم و خبر شهادت سردارمان را خواهیم شنید😭 اما تو فرق داشتی! اینقدر به بودنت عادت کرده بودیم که حتی فکرش را هم نمی کردیم که یک روز صبح قرار است ما از خواب بیدار شویم و سید ما برای همیشه بیدار نشود... او زندگی اش حماسه بود و حماسی رفت. تو اما مظلوم بودی و مظلومانه هم رفتی! آن روز که یک جای دور، خیلی دور ، در هوایی مه گرفته با خدای خودت خلوت کردی تا به دور از هیاهوی مقام و میز، مزد اخلاصت را بگیری؛ فکر ما را نکردی سیدبا معرفت؟ نگفتی بعد سال‌ها داریم از دیدن رئیس جمهور تراز انقلابمان کیف می‌کنیم؟ آخر اضطرابی که در لحظه تنفیض حکم ریاست جمهوری در چهره ات موج می زد؛ دلمان را قرص کرده بود که کار به دست مرد خدا افتاده! می گویند خاک سرد است... پس چرا هنوز منتظریم تا فردا در خبرها بشنویم "ریاست محترم جمهور در دیداری صمیمانه پای صحبت کارگران معدن فلان نقطه دور افتاده نشست" نه مثل اینکه خیلی خسته ای! از کار که نه، از مایی که قدردانت نبودیم. باشد ؛ حالا دیگر استراحت کن؛ بی آنکه نگران فردای ما باشی! دوری ات سخت است... اما چه کنیم که تسلیمیم به امر خدایی که تو را برای خودش خواسته! شهادت گوارایت! ✍ به روایت مریم صلواتی 📜 اینجا، سکوی انتشار روایت شماست. 🔗 https://eitaa.com/pishran8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
─━━⊱ روایت شهید جمهور ⊰━━─ صبح جمعه است... عادتمان داده بودی که صبح های جمعه به دیدارمان بیایی! شهری، روستایی یا استانی ؛ در قاب چشمانمان یا در قاب تلویزیون... آه و صد حیف که فرق دارد امروز! از امروز تو آرام و نجیب، پایین پای امامت را در گوشه ای دنج از حرم برای همیشه مأمن گزیده ای... از امروز دیگر می شود تو را یک جا بند دید! میز را و نشستن در دفتر کارت را دوست نداشتی، نه؟! اما کنج حرم گویا فرق میکند، آن جا را ابدی خواستی... | خانه جدید مبارک | از امروز شبانه روزی دفتر قلبت را به روی ما گشوده ای... از امروز ما به دیدارت در کنج دنج حرم می آییم! از امروز همه‌ی ما زائران امام غریب، تو را تا همیشه زیارت خواهیم کرد! 📜 اینجا، سکوی انتشار روایت شماست. 🔗 https://eitaa.com/pishran8
─━━⊱ روایت شهید جمهور ⊰━━─ به هر دری زدیم حتی نتوانستیم یک پوستر گیر بیاوریم محل زندگی ما روستای دوغائی از مناطق محروم حوالی قوچان است؛ هیچ مغازه ای اینجا پرینتر رنگی هم ندارد. چند نفری از اهالی به مشهد رفتند ولی من و دخترهای همسایه جا ماندیم... با هم قرار گذاشتیم همین‌جا مراسم یادبودی برایشان برگزار کنیم؛ اما بدون عکس شهید که نمی‌شد مجلس گرفت😭 ناامید شده بودیم که فاطمه گفت: -«چه ایرادی داره. مگه حتما باید پوستر داشته باشیم. با یک سینی چای و چند تا قند هم پذیرایی کنیم خوبه دیگه... اصلا خود آقای رئیسی هم ساده و خاکی بود... من مطمئنم ایشونم اینجوری بیشتر دوست داره» همسایه ها را خبر کردیم. همگی در مسجد جمع شدیم. بزرگترها قرآن خواندند و ما چای را که آماده شده بود در سینی گذاشتیم و دور گرداندیم؛ آخرین استکان‌های چای هم نصیب خودمان شد... تنها دارایی‌مان که یک سربند یامهدی بود را نیز به امید ظهور حضرت مهدی(عج ) میان جمع گذاشتیم؛ ریحانه صدایمان زد: بچه ها جای عکس دسته‌جمعی خالیست! همگی دوربین را نگاه‌کنید ! از مجلسمان یک عکس بگیریم شاید آقای‌رئیسی‌هم‌ببینند و خوشحال‌شوند... | ما این قاب را تقدیم نگاه شما می‌کنیم | آقای شهیدِ جمهور ♡ ✍ زهرا رمضانیان 📜 اینجا، سکوی انتشار روایت شماست. 🔗 https://eitaa.com/pishran8
─━━⊱ روایت شهید جمهور ⊰━━─ سال انتخابات بود؛ حوالی فروردین ۱۴۰۰ به‌خاطر دارم ستادهای آقای رئیسی که شکل گرفتند، مسئولین ستادها از فعالین فرهنگی جهت انجام امور مختلف دعوت میکردند؛ به بنده هم پیشنهاد دادند تا امور بانوان ستاد دست بگیرم؛ اما چون اهل کار جناحی نبودم نپذیرفتم... بعداز مناظره‌ی اول و دیدن سعه صدر خاص آقای رئیسی پیام دادم و گفتم از فردا به ستاد می آیم. وقتی در ستاد مشغول به فعالیت شدم بعضا تا پاسی از شب درگیر بودم؛ برخی از دوستان طعنه میزدند که قرارهست چه پستی تو دولت بگیری؟ یا چقد بهت پول میدن که اینقدر فعالیت میکنی؟؟ و انقدر بر علیه ایشان تبلیغات میکردند که ما بعنوان هواداران ایشان چه کنایه ها که نشنیدیم... ولی بی توجه به این طعنه ها به کار ادامه دادیم. آقای رئیسی انتخاب شدند و من دیگر با مدیران ستاد ارتباطی نداشتم و مشغول حرفه و شغل خودم شدم و دیگر داشت جزئیات آن روزها به دست فراموشی سپرده‌ می‌شد؛ همین که ایشان را در قامت یک رئیس جمهور مردمی می‌دیدم قلبا بابت وقتی که گذاشتم رضایت خاطرداشتم؛ تا این روزهای نفس‌گیر و سخت... تا دیروز که پای کشان در مراسم تشییع قدم برداشتیم و گریستیم... تا دیروزی که هنگام بدرقه‌ی ایشان زیر لب زمزمه کردم: مادرسادات من برای عزت و آبروی این سیدِ شهید تلاش کردم؛ از شما طلب میکنم ما را نیز شفاعت کنید... ✍ بانوی مشهدی 📜 اینجا، سکوی انتشار روایت شماست. 🔗 https://eitaa.com/pishran8
─━━⊱ روایت شهید جمهور ⊰━━─ پیش‌تر شنیده بودم که می‌گفتند پاسدارها شاغل نیستند ! عاشقند! اما ندیده بودم... می‌گویند وقتی به محل حادثه رسیده اند چند پیکر در دره افتاده و بقیه هم جدا از هم متلاشی بوده‌اند😭 جز دو پیکر که آنها را بدون فاصله و دقیقا بهم چسبیده پیداکرده اند... بدن اول را از انگشترش شناخته اند و بدن دوم هم که واضح است😭 محافظِ شهیدِ جمهور... مگر نه این است که نداریم از جان شیرین‌تر؟! حتما تا آن لحظه‌های آخر هم امیدت نا امید نبوده است که جانفدای رئیس جمهور مردمت شوی؛ تو فدا شوی ولی او بماند.... دیدن چهره ی معصوم دخترانت تنم را لرزاند چقدر پدرتان خندان و مهربان بوده دردانه های وطنم؛ به او مباهات کنید که ملتی به او مفتخرند... 📜 اینجا، سکوی انتشار روایت شماست. 🔗 https://eitaa.com/pishran8
─━━⊱ روایت شهید جمهور ⊰━━─ آن روزها که بودی ... آن روزها که از زبان تو خاطرات و رشادت های سردار دلهامان را می‌شنیدیم، حتی به ذهنمان هم خطور نمی‌کرد که تو چه دُر گرانبهایی در هیاهوی سیاستی... می‌دانی آقای امیرعبداللهیان! ما عادت کرده بودیم شهدا را در میدان جنگ سخت ببینیم ... کسی چه می‌دانست پشت میزهای دیپلماسی با کت‌و‌شلوارهایی اتو کشیده و یقه‌های دیپلماتی هم، هستند کسانی که دلشان می‌تپد برای عروج.... راستش را بخواهی وقتی در پاسخ نتانیاهو گفتی: ' او غلط زیادی کرده است' ، چنان آب خنکی بر داغ دل‌هامان ریختی که همان لحظه دلم میخواست سرم را بالا بگیرم و داد بزنم | من یک ایرانی ام... | تمام سختی‌های همراه کردن دیپلماسی و میدان را تو به جان می خریدی؛ و در آخر لذت افتخارش نصیب ما می‌شد... آن‌موقع‌ها ما متوجه دل بی قرار شهادت تو نبودیم حق بده به ما، آن موقع‌ها عکس تو را در کنار کودکان پروانه‌ای ندیده بودیم، و همینطور دل نازک و قلب مهربانت را... اکنون که در سوگ شما پرچم‌های نیمه برافراشته سازمان ملل و همدردی یک‌چهارم مردم دنیا و اعلام عزای عمومی‌شان را دیدیم، حالا که قامت مقاماتِ نیمی از کشورهای دنیا در مقابل پیکرت خم شد، شناختیمت ... آقای وزیر کاربلد حالا فهمیدیم گمنامی خوش‌نامی می آورد! 📜 اینجا، سکوی انتشار روایت شماست. 🔗 https://eitaa.com/pishran8 #خادم_الرضا #روایت_بانوانه #روایت_بانوی_پیشران