9.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خبر_شهادت
💢شهادت دو مامور پلیس
🔹به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهدای فراجا شب گذشته در منطقه شهرستان اصفهان دو تن از کارکنان انتظامی به شهادت رسیدند .
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
💌#پیامکی_از_بهشت
ای مسئولین ، از روی هوای نفس خود کار نکنید و تکیه گاه خود را خدا بدانید که در کارهایتان غرور و تکبر راه پیدا نکند چون باعث می شود که مسئولیتها از روی خلوص نیت انجام نگیرد و همین می تواند ضربه بزرگی به اسلام و مملکت بزند . پس مواظب باشید که شیطان شما را وسوسه نکند که باعث پایمال کردن خون شهدا می شود .
#شهید_مصطفی_رحیمی🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🔘اینفوگرافیک | کودتای ۲۸ مرداد ؛ فرجام اعتماد به آمریکا
۲۸#_مرداد
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
به قدری دوستش داشت«داداش مهدی» صدایش میزد.
🔹همیشه از نظم مثال زدنی و هوش فوق العاده ی، مهدی میگفت.
بعد از شهادت مهدی، همیشه سعی میکرد وقتی ایران هست به خانواده مهدی حتما سر بزند، وقتی به خانواده مهدی سر میزد، کارهایی که اگر مهدی بود انجام میداد، را سعی میکرد انجام بده...
یک دفعه، ظرف میشست
یک دفعه، سفره پاک می کرد
و...
شهید #مهدی_صابری که #مصطفی صدرزاده به این شدت به او علاقه مند بود، قطعا ویژگی های زیادی داشت که با شناخت آن ها می شود، راه را پیدا کرد.
راه مصطفی صدر زاده ها و مهدی صابری ها و...
راه اینکه، چکار باید کرد تا خدا خریدارمان شود؟
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
📜وصیتنامه شهید مدافع حرم رضادامرودی
🌱بسمه تعالی
اینک که به یاری خداوند و پیرو لبیک به رهـبر عزیزمان قسمت شد که در مسیر الهی گام بردارم و به عنوان مــدافع حــرم بـی بـی حضــرت زینــب (سلام الله علیها) قدم بردارم خوشحالم و به خود می بالم،هدف ما جلب رضایت خداوند، اولیا و انبیاء الهی است زیرا در این دنیا افراد و ملت هایی هستند که حرف حساب را به خوبی نمی فهمند و باید جور دیگری برخورد کنیم، ان شاء الله که مورد شفاعت بی بی حضرت زینب (سلام الله علیها) قرار بگیریم.
در پناه خدا باشید
برادر کوچک شما
رضا دامرودی
۱۳۹۴/۷/۱۳
💞همسر عزیزم؛ سلام:
امیدوارم زمانی که این نامه را میخوانی از دست من راضی باشی و بهخاطر تمام سختیها و اذیتهایی که در این چند سال برایت رقم زدم بنده حقیر را بخشیده باشی.
نمیدانم با چه زبانی از تو،
خوبیهایت،
صبر و تحملت در کنار من و... تشکر کنم.
توصیه میکنم که
همیشه به یادم باشی و مرا فراموش نکنی، از دختر خوبمان مواظبت کنی و زیر چادر خودت پرورش دهی تا راه خودت را ادامه دهد.
همیشه با نماز و قرآن و توسل به ائمه اطهار و حضرت ابوالفضل(ع) و حضرت زینب(س) برای سلامتی خودت،
دختر عزیزمان و بنده حقیر دعا کن که میدانم دعای تو همیشه مستجاب میشود.
💕همسر عزیزم دوستت دارم
رضا دامرودی- ۱۳۹۴/۷/۱۳
تاریخ تولد : 1367/05/20دامرود - سبزوار - خراسان رضوی
تاریخ شهادت : 1394/07/25عبطین - حلب - سوریه
مزار شهید : سبزوار - روستای دامرود
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
یکی از آشنایان خواب شهید پلارک دید و ازش تقاضای شفاعت کرد،شهید پلارک بهش گفت:من نمی تونم شما رو شفاعت کنم فقط وقتی می تونم شفاعت کنم که دو تا کار کنی:نماز بخونی و بهش عنایت و توجه داشته باشی ،همچنین زبانت رو نگه داری .
در غیر این صورت هیچ کاری از من بر نمیاد.🥀
#شهید_سید_احمد_پلارک
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
آقا محمد ،خبر رسیده که صاحب فرزند شدی
پدر شدنت رو بهت تبریک میگیم.
اما چند ماهه دیگه که کوچولوتون به دنیا بیاد
سهمش از شما فقط چندتا دونه عکسه!
چون خیلی برای شهادت عجله داشتی..
#شهید_محمد_جهانگیری
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌷 #معرفی_شهدا
#شهید_اسماعیل_حیدری
نامه پدر : علی نقی
تاریخ تولد :1347/12/2
محل تولد : آمل
تاریخ شهادت:1392/5/28
محل شهادت : سوریه
✯خاطرهای ماندگار از زبان همسر شهید اسماعیل حیدری
ماه رمضان سال 97 همراه با خانوادۀ شهدا برای افطار دعوتشده بودیم. حاج قاسم هم حضور داشت. خودش سر تکتک میزها میآمد و احوالپرسی میکرد. بهمحض اینکه من را دید احوال فرزندانم حسین، فاطمه و زینب را پرسید. همیشه اینطور بود، اسم بچههای خانوادۀ شهدا خوب یادشان میماند. پسرم حسین کنارم نشسته بود. از او تشکر کردیم که در مهمانی حضور دارد و ما ر ا به این افطاری دعوت کردهاند. با رویی گشاده گفت: «شما هم دعوت کنید ما میآییم.»
باورمان نمیشد که حاج قاسم وقت داشته باشد به منزل ما بیاید. گفتم: «شما بااینهمه گرفتاری چطور میتونید وقت بذارید به خونۀ ما بیایید؟ اصلاً چطور شمارا پیدا کنیم؟» نگاهش را به حسین انداخت و گفت: «حسین آقا به من زنگ بزنه من میام.» حاج قاسم هنوز چند قدمی از ما دور نشده بود که از حسین پرسیدم: «حسین جان، حاج قاسم شوخی که نمیکنه؟» حسین هم حسابی تعجب کرده بود و فقط جواب داد: «فکر نمیکنم، کاملاً جدی بود.»
دوهفتهای گذشت. به حسین گفتم: «زنگ بزن و حاج قاسم را دعوت کن.» حسین به شماره تلفن یکی از رفقای حاج قاسم زنگ زد، حاج قاسم در ایران نبود. دو هفتۀ بعد باز هم زنگ زدیم، دومرتبه حاج قاسم نبود. چند روز گذشت. ساعت ۷ صبح بود. تلفن منزلمان زنگ خورد، یکی از پشت تلفن گفت: «حاج قاسم سلام رساندند و گفتند برای ناهار به منزل شما میام.»
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_