کانال پیروان شهدای بجنوردبه دوستان خود معرفی کنید.مطالب و داستان های آموزنده خود را با دیگران به اشتراک بگذارید.منتظر انتقادات و پیشنهادات شما هستیم.لینک کانال پیروان شهدا
https://eitaa.com/piyroo
هدایت شده از کانون
💚امام زمان رایاری کنیم💚
✍️حداقل کاری که میتوان برای مقدمات ظهور مهدی فاطمه عج
انجام دادآگاهی ازمباحث مهدوی ونشر آن است
اگر میخای قدمی برداری عضو شو👇
@SHOMARSHMAKUSZOHUR
چادر میـپوشم
چون ترجیح میدهم..☝️
اســـیرِ خـــــدا باشـم❤️
وچہ لذتـــ دارد اینڪہ خاص او باشم😍
نہ اینڪہ..!
مطیع دستـــ شیطان👿
https://eitaa.com/piyroo
💢چگونه ادعای #تشیع میکنید؟
یک نفر از شهری دور، نزد امام صادق🌸🕊 علیهالسلام آمد.
امام صادق از او پرسیدند:
«احوال #شیعیان ما در آن منطقه چگونه است؟»
آن مرد به نیکی از شیعیان یاد کرد و گفت:
«دوستان خوبی داریم و بسیار مردم خوبی هستند.»
امام صادق پرسیدند:
«آنهایی که این قدر تعریفشان میکنی، چهقدر به فقیرها رسیدگی میکنند؟ به عیادت #فقرا می روند؟ اغنیای آنها به فقرا انفاق میکنند؟»
مرد پاسخ داد:
«شما از رفتاری میگویید که در دوستان ما نیست!»
امام صادق(علیه السلام)فرمودند:
«اگر این گونه نیستند، پس چگونه ادعا میکنند که #شیعهی ما هستند!؟»
📚بحار الانوار - جلد ۶۸ - صفحه 168
https://eitaa.com/piyroo
✍رفتم ڪه خار از پا ڪشم ؛ محمل زچشمم دورشد
یڪ لحظه من غافل شدم؛ یڪ عمر راهم دور شد..
#شبتان_شهدایی🌷
https://eitaa.com/piyroo
#السلام علی الحسین ❤️
زیباترین عبارٺ دنیا #سـلام بود
نامٺ همیشہ مستحق احترام بود
ازلطف بیڪران شما مےڪشم نفس
آقا بدون #عشـق تو ڪارم تمام بود
#صلےالله_علیڪ_یااباعبدالله🌷
"این خانواده در بهشت هستند"
به یاد یک خانواده باصفای پایین شهری
"خانواده شهیدان دستواره"
بخشی از زندگینامهٔ خانواده دستواره
به زبان فرزند برومندشان
شهید سید محمد رضا دستواره :
(قائم مقام فرماندهی کل لشگر ۲۷ تهران)
« سید محمد رضا دستواره هستم
متولد ۱۸ اسفند ماه ۱۳۳۸
محل تولد من گود مرادی است در جنوب تهران
اسم پدرم سید نقی دستواره
و مادر من هم قدسی خانم میراسماعیلی است
طبق گفتهٔ مادرم، من ماه شعبان به دنیا آمدم
از هم بازی های دوران کودکی ام که خیلی با هم صمیمی بودیم
یکی رضا چراغی بود که منزلشان دوش به دوش خانهٔ ما قرار داشت
دیگری محمد پوراحمد که منزل آنها هم چسبیده به خانهٔ ما بود
نصرت قریب دیگر دوست مشترک ما سه نفر بود
که منزل آنها با خانه هایمان چند تا خانه فاصله داشت
در ایام زندگی ما در گود مرادی
با وضعیتی که داشتیم
هر چند زیاد رو به راه نبود
اما خوش بودیم و سرحال
به خصوص وقتی که با رفقا
توی کوچه پس کوچه های تنگ محلهٔ گود مرادی
پا به توپ می شدیم و با توپ پلاستیکی
فوتبال گل کوچک بازی می کردیم
یادم هست در آن دوران
مادرم غذای ساده ای بار می گذاشت
تا با آن غذا، شکم ما بچه ها را پر کند
اما این غذا از بس بی محتوا و بی مزه بود
سر و صدای من و دیگر برادران و خواهرانم را در می آورد
به همین خاطر گاهی وقت ها بابام
که آن ایام در یک کارگاه نمکی کار می کرد
کلاه خودش را بر می داشت
و آن را روی دیگ آبگوشت می تکاند
و با نمکی که توی کلاه اش بود
غذای ما را با مزه می کرد و می داد می خوردیم
بله من در چنین خانواده ای رشد کردم و بزرگ شدم .... »
برای ادامه خواندن این سرگذشت جذاب
به کتاب "قصه ما همین بود"
چاپ نشر بیست و هفت
مراجعه بفرمایید
سلام و صلوات هدیه به پدر و مادر شهیدان دستواره
و هدیه به برادران شهید
سید محمد رضا، سید حسین و سید محمد دستواره
و هدیه به شهید رضا چراغی و شهید محمد پوراحمد
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین.
https://eitaa.com/piyroo
⚠️ #تلنگــــر
🔮#نماز
✨نمازهايم اگر "نماز" بود
موقع سفر، ذوق نمی کردم از شکسته شدنش
🍃نمازهايم اگر نماز بود
که رکعت آخرش این قدر کیف نداشت
✨اگر نمازهایم نماز بود
تبدیل نمی شد به نمایش پانتومیم
برای نشان دادن خاموش کردن شعله گاز
❌نمازهایم"نماز" نیست
اگر نمازم نماز بود
✨می شد پناهگاه...
می شد مرهم...
✨می شد شاه کلید...🗝
خــ💖ــدایا!
من از تو فقط یک چیز می خواهم.
بر من منت بگذار و کاری کن
نمازهایم نماز بشوند🙏
https://eitaa.com/piyroo