ایشان به شهید مظلوم بهشتی و آیت الله خامنه ای علاقه ی فراوانی داشتند .
شهید تورجی زاده مداحی و روضه خوانی را در دبیرستان هاتف با دعای کمیل آغاز کرد
شبهای جمعه در جمع دانش آموزان زیبا ترین مناجات را با خدای خویش داشت .
در سال شصت و یک به جبهه عزیمت نمود و در تیپ نجف اشرف به خدمت مشغول شد . و در عملیات های محرم والفجر ها و کربلا ها شرکت نمودند .پس از عزیمت به جبهه در جمع رزمندگان به مداحی و نوحه سرایی پرداخت و بسیاری از رزمندگان جذب نوای گرم و دلنشین او می شدند و در وصیت نامه های خود تقاضا داشتند در مراسم هفته ی آن ها ایشان دعای کمیل را بخوانند . این علاقه و تقاضا های رزمندگان بود که باعث شد ایشان هیئت گردان یازهرا را تاسیس کنند که هر دوشنبه در جبهه در محل گردان و در هنگام مرخصی در اصفهان برگزار می شد . که این هیئت بعد ها به هیئت محبان حضرت زهرا و هیئت رزمندگان اسلام شهر اصفهان تغییر نام داد.
شهید به حضرت زهرا سلام الله علیه علاقه ی وافری داشتند و در غالب مداحی هایشان از مصائب ایشان می خواندند . همچنین ایشان وصیت نمودند که بروی سنگ قبر ایشان بنویسند : یا زهرا
ایشان به نماز اول وقت اهمیت فراوانی می دادند . و قران کریم را بسیار تلاوت می نمودند . همیشه دو ساعت قبل از نماز صبح به راز و نیاز می پرداختند . صدای گریه های ایشان بعضا موجب بیدار شدن دیگران می شد . این عبادت و راز و نیاز با معبود تا طلوع آفتاب ادامه داشت .
ایشان در جبهه بار ها مجروح شدند به گونه ای که در میان دوستان به شهید زنده معروف شدند . و هر بار پیش از بهبودی کامل باز به جبهه عزیمت کردند.
https://eitaa.com/piyroo
#خاطرات_شهدا
#شهید_مصطفی_ردانی_پور
قوت قلب
صبح تا شب در منطقه رملی شمال دشت آزادگان راه رفتیم. هجده کیلومتر.
در تنگه ی صعده، آقا مصطفی دعای کمیل با حالی خواند. ده دوازده نفری می شدیم، بچه ها صفا کردند:
-خدایا ، تو دیدی که راه رفتن تو رمل ها مشکله. ما چطور هفت گردان رو بیاریم پشت سر عراقی ها. تازه خسته و کوفته بزنند به دشمن. تو ارحم الراحمینی. برای تو سفت کردن رمل ها زیر پای بچه ها کار ساده یی ست.
دو هفته بعد، یک ساعت قبل از شروع عملیات فتح بستان، باران شدیدی آمدو رمل ها سفت شد. گردان های خط شکن انگار توی هوا راه می رفتند.
مصطفی کنار معبر ایستاده بود و گریه می گرد :
-خدایا، گفتن که تو هر کاری که بخواهی می تونی بکنی...
بچه های گردان امام حسین (علیه السلام) که با کماندوهای عراقی درگیر شدند و شروع به پاکسازی سنگرهای آنها کردند، در آن تاریکی مطلق که دهها شهید و مجروح داده بودیم، صدای مصطفی از بی سیم قوت قلب بود:
-السلام علیک یا ابا عبدا... (علیه السلام)، السلام علیک و رحمه ا... و برکاته
https://eitaa.com/piyroo
9.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺روایت #امام_خامنه_ای از ناکامی ترامپ برای دیدار با دکتر #روحانی👆
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
7.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حےعلےالصلاه
اذان بسیار زیبا با صدای ملکوتی
#شهیدحامدبافنده
🏴
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
شک نـدارم
نگاه به چهره هایشان
عبــادت است ...
عبـادتی از جنسِ
مقبـول به درگاه الهی
کاش شفـاعتی
شاملِ حالمـان شود ...
🏴
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
✨🦋
اگــــر خستھ شدیــــمـــ ،
بایــد ـــــ بدانیـــمـــ ڪجاےکار اشڪال دارد ،
وگرنھ ڪار براےخدا ڪھ خستگے ندارد...
| #شهید_حسن_قربانے
🏴
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
میگفت خسته نشدۍ از این همه رفاقت با شهدا..؟!
گفتم چرا #خستہ بشم..؟
تازه دارم راه درست رو میرم...
گفت سخت نیست دارۍ مثہ شهدا رفتار میکنے..!
گفتم خیلۍ سخته ،مثه نگه داشتن آتیش تو دسته ولی تازه دارم معنی #عشـق رو میفهمم...
گفت باشہ اصلا هرچۍ تو بگے ولی آخر این #رفاقـت چیه...؟!
گفتم : لیاقت نوکری #حضرتزینـب (س)
مهر تایید #عمہسادات
برگشت گفت میشہ منم با شهدا دوست بشم...؟! منم این رفاقتـو میخوام...
حالا باید چیکار کنم مثہ #شهدا بشم اخرهم شهید شم...؟!
گفتم یہ شرط داره ،
گفت چہ شرطۍ؟ گفتم: #شهادت بہشرط رعایت...
گفت باشہ هرچند سختہولے میخوام #شهیدانه زندگے کنم تا مثہ شهدا بمیرم...
#شهیدحمیدسیاهکلی
#اللهم_ارزقنا_شهادت
https://eitaa.com/piyroo