eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.3هزار دنبال‌کننده
35.1هزار عکس
16.4هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
خیلی ساده زیست بود، لباسهایش که پاره می شد، خودش با نخ و سوزن اونا رو می دوخت. یه روز بهش گفتم علی؛ تو فرمانده گردانی؛ این همه لباس هم توی انبار پشتیبانی هست، برو چند دست لباس نو برای خود بگیر. چرا وقت خودتو با دوختن مجدد این لباسها تلف می کنی؟ در جوابم گفت: من حق و سهم خودمو گرفتم ام؛ لباسهایی هم که داخل انبارند حق رزمنده های دیگه ست؛ نه من. اجازه ندارم. توی یکی از عملیات ها که مجروح شده بود، پاش رو گچ گرفته بودن، بعد از اینکه از بیمارستان ترخیص شده بود یه راست برگشته بود جبهه!بهش گفتن برگرد. برو مرخصی استعلاجی؛ اینجا فعلاً به شما نیازی نیست! علی در جوابشون گفت: جبهه به من نیازی نداره، ولی منم که به جبهه نیاز دارم!!! جبهه محل عروجه... جبهه کلید جهاده... 📎فرمانده گردان ۵۰۳ شهیدبهشتی 🌷 ولادت : ۱۳۳۲ ، ملکشاهی ، ایلام شهادت : ۱۳۶۷/۳/۲۹ مهران ، ایلام https://eitaa.com/piyroo
...! ✍براى بار اول بود كه بعد از خدمت سـربازى بـه جبهـه مى رفتم. در لشكر فجر و در واحد توپخانه مشغول انجام وظيفه بودم. سال ١٣٦٣ بود و هواى منطقه موسيان بسيار سرد. روزهاى اول در نماز خواندن تنبلى مى كردم. چنـد روزى بـه همـين منوال گذشت تا يك شب خواب عبـاس ذاكرحـسين را ديـدم؛ يكى از بچه هاى خوب سپاه كه همسايه قديمى هم بوديم و شهيد شده بود. سوار يك ژيان بود؛ دور يك فلكه مى گرديد و يك ديگ بزرگ آش هم پـشت آن گذاشته بود. چند نفرى هم از بچه ها توى صف ايـستاده بودنـد و بـه نوبت از او آش مى گرفتند. من هم با كاسه اى كـه در دسـت داشـتم دوان دوان به طرف عباس دويدم تا از او آش بگيرم كه ناگاه صف تمام شـد و او پشت ماشين ژيـان خـود نشـست و حركـت كـرد.... مـن بـه دنبـال او مى دويدم، ولى او نمـى ايستاد. هر چه فرياد كشيدم كـه بـه مـن هـم غـذا بدهد، او نايستاد و رفت و.... من از خواب بيدار شدم. براى من واضح و روشن بود كه اين خواب تعبيرش چيست؟ نماز سـبك شمردن من باعث شد كه در صف آنها نباشم و از آن روز نمازم ترك نشد. ✍راوى: رزمنده علاءالدين خادم الحسينى https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻نامه شهید المهندس به آیت‌الله سیستانی منتشر شد سید ما مطمئن باشید که ما در کمین آن‌ها هستیم و آن‌ها قادر به عبور نخواهند بود؛ مگر اینکه از روی اجساد ما بگذرند.❗️ https://eitaa.com/piyroo
🌺قسمتی از وصیتنامه من فقط برای رضای خدا به ندای هل من ناصر ینصرنی حسین زمان لبیک گفته و به میدان جنگ شتافته‌ ام، خدا نکند که خیال کنید در اعزام من دستی در کار بوده است و کسی مقصر است، نه، من خود خواسته‌ام و اگر خدا قبول کند به جمع دیگر شهدا پیوسته‌ام. 🌷💐💐🌷💐🌷💐💐🌷 این شهید در محله شنبه بازار شهرفومن از استان گیلان متولد شد و بزرگ شد و و همونجا مزار زیبایشان هست عاشقان بسیارزیادی دارد و همیشه سر مزارش شلوغ هست و خیلی ها به این شهید متوسل می شن و حاجت میگیرن یکی ازخدام اونجا می گفت میخواستیم برای این شهید بقعه ای درست کنیم و چون مردم زیادی به زیارت این شهید می ان گفتیم بهتر هست جایگاه زیبایی براشون درست کنیم. ولی همون شب در خواب شهید جواد را دیدم که گفت نه برام بقعه و بارگاه درست نکنید مزار من بذارید مثل بقیه شهدا باشد......... شما هم نیت کنید و از این شهید. حاجت بگیرید ان شاءالله_برای جوونا نیت کنید 🌷شـ‌هید سیدجواد مـوسوی https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
۲۹ خردادماه #سالروز_شهادت #آیت_الله_میرزاعلی_غروی_تبریزی گرامی باد . ⚘ #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان
💠 ميرزا علي غروي تبريزي(شهيد ترور ) 💠 : آيت ‏اللَّه ميرزا علي غروي تبريزي در سال 1309 ش (1349 ق) در تبريز به دنيا آمد. وي علي رغم از دست دادن پدر در طفوليت، در چهارده سالگي وارد حوزه علميه قم شد. آيت‏اللَّه غروي پس از پنج سال اقامت در قم، جهت اخذ دانش بيشتر و ارتباط با باب علم، رهسپار نجف گرديد و از استاداني همچون آيت‏ اللَّه سيد ابوالقاسم خويي و ميرزا باقر زنجاني بهره برد. او در عين تحصيل، به تدريس نيز مي‏پرداخت و پس از چندي، حوزه مستقلي براي تدريس خارج تأسيس نمود. آيت‏اللَّه غروي داراي بياني روشن و قلمي گويا بود و سخت‏ترين و سنگين‏ترين مطالب فقهي را با روشن‏ترين عبارات تبيين مي‏كرد. از اين فقيه برجسته آثار متعددي بر جاي مانده است كه التَّنْقيح در دوازده جلد شامل تقرير درس آيت ‏اللَّه خويي، شرح استدلالي مكاسب، رساله‏اي در قاعده طهارت و رساله‏اي در قاعده قضا از آن جمله است. سرانجام اين عالم بزرگوار در حالي كه كمتر از دو ماه از شهادت آيت‏اللَّه شيخ مرتضي بروجردي توسط دژخيمان بعث عراق مي‏گذشت در 29 خرداد 1377 برابر با 24 صفر 1419 ق در حالي كه از زيارت حرم امام حسين(ع) مراجعت مي‏نمود مورد هدف مزدوران خون‏آشام بعث قرار گرفت و به همراه جمعي از ياران، در 68 سالگي به فيض شهادت نائل آمد. https://eitaa.com/piyroo
29 خرداد ماه گرامی باد. ⚘ یکم خرداد 1358 در همدان به دنیا آمد. پدرش علیرضا و مادرش فاطمه نام داشت. به فراگیری علوم دینی و حوزوی تا (سطح3) پرداخت. ازدواج کرد. روحانی کاروان بود. بیست و نهم خرداد 1392 در جاده دیاله عراق در اثر حمله تروریستی تکفیریون به اتوبوس حامل شهید به شهادت رسید. پیکر مطهرش در محل زادگاهش به خاک سپرده شد. یکی از بستگان همسر شهید می گوید : ... پس از انجام مراسم ساده عروسی، با کمترین و ساده ترین امکانات زندگی راهی قم شدند؛ درکمترین زمان در یکی از محلات ضعیف و فقیر نشین منطقه نیروگاه قم خانه فقیرانه ای را اجاره نمود و در مدت چند روز ودر کمترین زمان ممکن آماده سازی و رفع مشکلات منزل انجام شد؛ علی رغم اینکه خودش در مواقع نیاز به کمک طلبه ها می شتافت ، با مناعت طبعی که داشت، و در اثاث کشی و جابجایی وسایل منزل نیز از کسی توقعی نداشت وکمک نگرفت. https://eitaa.com/piyroo
خدا می‌داند در ساعت‌های جنگیدن کدام خاطراتش را مرور می‌کرد… صدای خنده‌های نمکی دخترش در گوشش می‌پیچید؟ قلقلک دادن‌های پسرش را مرور می‌کرد؟ یا بوی قرمه‌سبزی حاج خانم بین آن همه بوی باروت به مشامش می‌رسید؟ خدا می‌داند که آیا آرزو داشت مثل مادرش خانم فاطمه زهرا (س)بی مزار باشد که چهار سال مفقود بود و چشمانی را در انتظارش خشک کرد؟ در جواب دلتنگی دخترش می‌گفت: "بابا شهید شده رفته پیش خدا، رفته بهشت…" می‌گفت: " منم می خوام برم بهشت پیش بابا" اما پنج سالش تمام نشده، زود است برایش که پر بکشد و آسمانی بشود. دختر که باشد، تمام عاشقی و دلدادگی پدر جمع می‌شود در خط خنده و چشمان ریز شده دخترکش... پسر که باشد، دل پدر قرص می‌شود از نبودن ها… دلش قرص می‌شود از حمایت‌های برادرانه، از بودن مرد در خانه.... وقتی نزدیک تابوت بابا می‌شدند، نگاه پسرک از صورت خواهر جدا نمی‌شد، حتماً در دلش قربان قد و بالا و غریبی خواهر می‌رود… بابا بعد از ۴ سال برگشته! حالا دخترک بعد از سال‌ها دوری از عکس روی تابوت پل می‌زند به داخلش، می‌رود روی سینه بابا به روی تابوت می‌خوابد… و همچنان چشمان برادر است که غم زدگی خواهر را درخوابنظاره‌گر است. بابا خیالت راحت باشد کنارش هستم. یادگاران شهید مدافع حرم جواد الله کرم 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo