eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.3هزار دنبال‌کننده
34.9هزار عکس
16.3هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
متن 🍃بسم رب الشهداء و صديقين🍃 با شهادت به يگانگی خداوند متعال و نبوت محمد مصطفی (ص) و امامت علی (ع) و عدالت خداوند تبارك وتعالی و اعتقاد راسخ به روز حساب و معاد در اين برهه از زمان كه جنگ ميان حق و باطل از مرزهای جمهوري اسلامی ايران🇮🇷 به توطئه استكبار جهانی برپاست، به عنوان سربازی كوچك در ركاب لشكر اسلام و به رهبری امام امت خمينی🌺 بت شكن بر خود وظيفه دانستم بعد از آنكه خداوند تبارك و تعالی لياقت فوز عظيم شهادت🌷 را به اين حقير سراپا تقصير عنايت فرمود، چند كلامی را به عنوان وصيت خود حضورتان معروض دارم. اينجانب در مقابل ملت بزرگ و مردم هوشيار ايران اسلامی احساس قطره ای در مقابل اقيانوس عظيم دارم و نمی توانم به ملت عزيزم وصيتی داشته باشم، اما به لحاظ حساسيت زماني كه در آن بسر می بريم از شما عزيزان می خواهم اگر ما نتوانستيم كمال خدمت و وظيفه خود را نسبت به شما ملت مسلمان و برادران و خواهران دينی خود انجام دهيم از حضورتان حلاليت مي طلبم. و از شما خواهانم كه با دعای خير خود از خداوند متعال برای اينجانب طلب مغفرت كنيد اما خطاب به پدر و مادر گراميم ❤️ كه سالها به پاي من زحمت كشيدند و اميد آن داشتند كه اين حقير بتوانم در ايام زندگيشان و در ايام دوران سالمنديشان خادم آنها باشم عرض می دارم كه با كمال شرمساری از حضورتان معذرت مي خواهم و از شما نسبت به كليه تقصيرات و كوتاهی هایی كه نسبت به شما روا داشتم حلاليت می طلبم. 👈 اميدوارم كه خداوند تبارك و تعالی اين تهفه ناقابل و شهادت🌷 فرزندتان را قبول درگاه خود قرار دهد و به شما صبر و استقامت عنايت فرمايد. اميدوارم كه پدر و مادرم همچون كوهی استوار به ياد عاشوراي حسيني و شهادت🌷 ياران و جوانان حسين (ع) فراق و جدایی مرا تحمل نمايند.  و اما خطاب به برادران و خواهرانم عرض می دارم كه با درس گرفتن از عاشوراي حسيني هميشه در راه زنده سازی آن قيام حسينی تلاش و كوشش كنند و بعد از من به ياری رزمندگان اسلام در جبهه هاي حق عليه باطل بشتابند و نگذارند اسلحه ها به روی زمين بماند و با ايمان راسخ و علاقه وافر به امام عزيز 🌺 به رهنمودهای اين پيامبر انقلاب و آزادی گوش جان بسپارند و به آن رهنمودها جامه عمل بپوشانند. 👈 سعی داشته باشيد همه كارتان برای رضای خداوند تبارك و تعالی باشد. و در پايان از حضور تمامي شما عزيزان و آشنايان ملتمسانه تقاضای عف و بخشش دارم و اميدوارم كه مرا مورد عف و بخشش خود قرار دهيد تا خداوند تبارك و تعالی نيز از سر تقصيرات اينجانب بگذرد و با اميد به فضل الهي همه شما را به خداوند تبارك و تعالی می سپارم.  افراسياب رئيسی فروردين ۱۳۶۵ 👈 حدود یک ماه قبل از شهادت 🌷 https://eitaa.com/piyroo
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 _چه میدونم یه جوری بهش بفهمون ازش خوشت میاد.ولی تابلو نکنیا.خوب یه پیشنهاد بده دیگه.ترنج من خوابم میاد به ساعت نگاه کن از یک گذشته بابا مردم از خواب. _خوب حالابگو چکار کنم بعد برو بخواب. _این دیگه بستگی به طرفت داره باید راهشو پیدا کنی. _پوف...باشه. خودم یک فکری میکنم. _آفرین. الان خوبی برم بخوابم؟ _آره مرسی دیگه خوبم. _پس شبت بخیر. _شب بخیر. گوشیم و گذاشتم زیر متکام و نفس عمیقی کشیدم. یعنی میشه واقعا براش مهم باشم؟ کاش دوست ماکان نبود.ضربه آرومی به در خورد. صدای مامان و شنیدم: _ترنج مامان؟ بیداری؟ جواب ندادم. صدای بابا اومد. _خوابیده فکر کنم. _خدا کنه با گریه نخوابیده باشه. _بیا بریم صبح باش صحبت می کنم. _من هیچی نگفتم ولی حق با این بچه اس. غیر از شیطنتای بچه گونه دیگه چه خطایی ازش سر زده. _سوری از تو دیگه توقع نداشتم 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 بزرگ بود که من نگرانش نبودم. چون بچه اس اینقدر مواظبشم. هنوز فرق بین پسر و دختر و نمی فهمه. نمی فهمه باید با جنس مخالف چه جوری رفتار کنه. ایناس که منو نگران میکنه. صدای مامان و که از در دور شده بود ضعیف شنیدم. _ولی این راهش نیست جواب بابا که فقط زمزمه اش به گوشم رسید.پتو رو تا زیر چونه ام بالا کشیدم. یعنی بابا راست میگه؟ خوب حق داره وقتی من مثل بچه ها رفتار میکنم. اونم حق داره اینجوری فکر کنه. غلطی زدم و به پرده اتاقم که توی نسیم تکون تکون می خورد نگاه کردم.باید ثابت کنم که می فهمم که بزرگ شدم. از گرما داشتم کباب می شدم.شانسم ندارم این ترم دخترا افتاده بودن روزای فرد. من بدبخت پنجشنبه هم کلاس داشتم. خدا رو شکر زبان دوست داشتم وگرنه اصلا آخر هفته حال میده آدم تعطیل باشه حتی اگه تابستون باشه. کوله مو از شونه ام انداختم به اون یکی و کلید و از جیبم در آوردم. دلم لک زه بود برای یه شربت خنک دست ساز.کتونی هامو در آوردم و خواستم برم تو آشپزخونه که دیدم از توی پذیرائی صدای حرف زدن میاد. داد زدم: _مهربان! دیدم ماکان مثل موشک از تو پذیرئی پرید بیرون. 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 _هوی چته؟ پر سوال نگاش کردم و گفتم: _چی شده؟ _یواش بابا مگه بلند گو قورت دادی؟ _خوب چه خبره؟ _مهمون دارم خیر سرم نه مامان هست نه مهربان! _مهمونت کیه؟ _ارشیا.. پریدم وسط حرفش. : _اون که دیگه کم مونده سند خونه رو بزنیم به نامش دیگه مهمون کجا بود. _می زنم تو سرتا. _خوب راست می گم. _بعدا حسابت و می رسم. فقط ارشیا نیست که یکی دو نفر دیگه هم هستن. _خوب که چی؟ _من که نمی تونم خودم پذیرائی کنم داریم درباره کار صحبت می کنیم. _حالا چرا آوردیشون اینجا؟ _پنج شنبه رو تعطیل کردیم با فردا یه تعمیرات جزئی داره شرکت مجبور شدم بیارمشون اینجا. _خوب ای کیو می انداختین بعد از تعمیرات. _آخه خانم سهیلی قرار نبود امروز بیاد. یهو زنگ زد گفت برنامه اش برای امروز جور شده می تونه بیاد. 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روایتگری شهدایی قسمت 1033 🎞صحبت‌های دلنشین مادر بر سر مزار ایشون♡ گفتم تو چرا گریه می‌کنی؟ گفت پسرم رو خواب دیدم که می‌گفت: ما همه شهید شدیم و اینایی که اومدن جای ما هیچ کاری نکردند برای این مملکت😔 https://eitaa.com/piyroo
🌷🕊🌷🕊🌷🕊 🔴 کانال ازاین ساعت الی ساعت 8:30 صبح تعطیل میباشد،⛔️ 🤲اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا 🤲التماس دعای فرج 🌷🕊🌷🕊🌷🕊 افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد دلتنگ شهادت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚 ای کاش قرار دل ما برگردد منصور علی من اعتدی برگردد دیگر به دل شیعه نمی ماند غم وقتی که معز الاولیاء برگردد 🦋 صبحت بخیر آقا 🦋 🌸 اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸 https://eitaa.com/piyroo