🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻
🌻
#رمان_مذهبی🌟
#نسیمعشق
#پارت_336
ماکان نگاهش را از ته کوچه گرفت و گفت:
-بعد از دانشگاه نه فکر نکنم.
-فکری نکنی؟
ماکان نگاه خجالت زده ای به ارشیا انداخت و گفت:
-خوب من همیشه بعد از اون می رم خونه. نه گاهی هم ده. نمی دونم اون کی
خونه اس.
ارشیا سری تکان داد و گفت:
-شاهکار کردی ماکان. بعد می گی چرا ترنج ازت دوره. تو چقدر سعی کردی بهش نزدیک شی.
ماکان سر به زیر دزدگیر را زد و هر دو رفتند طرف در خانه.
سوری خانم با دیدن ماکان اشکش سرازیر شد:
-ماکان تو رو خدا یه کاری کن.
-چکار کنم مامان جان؟
-آخه هیچ وقت اینقدر دیر نمی کرد.
ارشیا جلوتر آمد و گفت:
-سلام....به دوستاش زنگ زدین؟
سوری خانم در حالی که اشکش را با انگشت می گرفت گفت:
-دوستاش؟ من هیچ شماره ای از دوستاش ندارم.
ارشیا سرش را پائین انداخت تا سوری خانم نگاه سرزنش بارش را نبیند.
ماکان ولی خودش گفت:
-مامان ارشیا راست میگه اگه ترنج سعی کرده خودشو از ما دور کنه ما هم سعی
نکردیم بهش نزدیک شیم.
سوری خانم باز هم اشکش راه افتاد.
🌻
🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻
🌻
#رمان_مذهبی🌟
#نسیمعشق
#پارت_337
-یعنی چه بلای سرش اومده. ماکان تو رو خدا یه
کاری بکن.
-به بابا زنگ زدین؟
-نه اونم بیاد چکار می تونه بکنه.
خوب شاید بدونه ترنج کجاست.
سوری خانم نگاه امیدوارانه ای به ماکان انداخت و گفت:
-یعنی میشه؟
-خوب اینم یه راهه.
-شما زنگ بزنین من بزنم ممکنه بابا نگران
شه.
سوری خانم گوشی سیار را برداشت و شماره همسرش را گرفت:
-الو سلام مسعود جان خیلی دیگه می رسی
خونه...نه نه چیزی نشده ماکان وترنج خواستن شام و دور هم بخوریم.....
سوری درحالی که به ماکان نگاه می کرد
سری به معنی خبر نداره تکان داد و بعد از چند جمله خداحافطی کرد.
ارشیا هنوز ایستاده بود سوری خانم به ارشیا
گفت:
-بشین ارشیا جان
ولی ارشیا نمی توانست. او هم واقعا نگران بود.
-دفتر تلفنی چیزی نداره شماره توش
باشه؟
ماکان رفت طرف پله و گفت:
-میرم نگاه کنم.
سوری خانم هم رفت طرف آشپزخانه و با همان صدای لرزان گفت :
-ارشیا بشین برات یه چیزی بیارم بخوری
🌻
🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روایتگری شهدایی قسمت 1134
🎬 شهداي غواص...
🗓روايت #حجت_الاسلام_جوشقانيان از حال و هواي غواصان شهيد
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
13.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ عظم البلا ...
همخوانی شهدا ...
#پســت_پـایـــانـی
🕙سـاعـت عـاشقـے
⚜اکثرو الدعا بتعجيل الفرج فان ذلک فرجکم⚜
سلام و درود بر شهدا و امام شهیدان
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهداےِبجنورد دلتنگ شهادت
#سلام_امام_زمانم💚
ما عاشق بیقـرار یاریم همه
بر درد فراق او دچاریم همه
از پای به جانا و نخواهیم نشست
تا سر به قدومش بسپاریم همه
🌸اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#زیارتنامه_شهدا
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .
#یاد_شهدا_با_صلوات
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
به تــو ای عشـق
سلام دگری..
صبــح بخیــر
من و آن خنده ی تــو
وقت صبا ،
صبــح بخیــر ...
#غواص شهید عبدالواحد محمدی🕊
لشکر آسمانی ۳۱ عاشورا
#صبحتون_شهدایی 🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo