eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.4هزار دنبال‌کننده
34.7هزار عکس
16.1هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨«عَجِّلُوابِالصَّلَوٰةِ...✨ در قنوتِ عاشقانه‌ ات چه دیده اي که عالم را به طوافِ دست‌هایت کشانده‌ اي التماسِ دعا ای شهید .... 💔 https://eitaa.com/piyroo
✨اصلاً چرا اسم کتاب را عمار حلب گذاشتید؟!  این کتاب سرگذشت‌ شهید «محمدحسین محمدخانی»  معروف به حاج عمار بود. یک جایی از کتاب هم آمده که هر یک از نیروهای حزب الله برای اینکه عمار کنار آن ها بماند با هم مشاجره می کردند؛ دیگر عمار فقط برای ما ایرانی ها نبود؛ عمار شده بود عمار حلب.❤️   https://eitaa.com/piyroo
عالم محضر شهداست اما کو محرمی که این حضور را دریابد و دربرابر این خلا ظاهری خودرا نبازد زمان می‌گذرد و مکان ها فرو میکشند اما حقایق باقی می‌مانند 🌷 https://eitaa.com/piyroo
سالروز درگذشت خادم الشهدا و خادم خانواده شهدا حسین مهدی زاده کارمند خدوم بنیاد شهید که 31سال بعد از شهادت حمیدآقا و مصادف با روز شهادتش درتاریخ1392/02/10 به جوار معبود شتافت. حاج حسین مهدی زاده خادم الشهدا آخرین روز کاری اش 1392/02/10بود زمانیکه از بنیاد شهید به خانه اومد و ناهارش را خورد صحیح وسالم بود دوست و همکارش آقای نجفی ایشان را به خونه رسونده بود زمانیکه برای من زنگ زدند گفتن سکته مغزی کرده اولین چیزی که گفتم و به ذهنم خطور کرد این بود امروز چندم اردیبهشت است تقویم دهم اردیبهشت را نشان می داد ، و مصادف با سالگرد شهادت حمیدآقا، آخرین سال خدمتش بود و باید بازنشسته می شد .بعد از فوت ایشان خانواده شهدا ،والدین شهدا،فرزندان شاهد،تو مراسم و بعد از مراسم ایشان میگفتن اون وقتی آنجا بود احساس غریبی نمی کردیم برای ما چایی میاورد خودش پرونده را می گرفت و میرفت کارها را میرسید. و به ما تحویل میداد. ان شاءالله همه اموات و درگذشتگان را خداوند قرین رحمت واسعه خودش قرار دهد و این خادم شهدا را هم قرین رحمتش قرار دهد. ✍️حسن مهدی زاده از راست مرحوم حاج حسین مهدی زاده و آقای حسن پورتقی https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔺 حمیدرضا الداغی، شهید عفت و امنیت در سبزوار. کسی که برای رفع مزاحمت از دختران پیش‌قدم شد و اراذلِ آزادی‌خواه خون پاکش را ریختند. 🔹 می‌گویند نه بسیجی بود نه طلبه نه انقلابی، اما غیرت داشت و نتوانست مزاحمت علنی و کشمکش برای روابط جنسی را تماشا کند. روحت شاد باغیرت 🌱 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ لحظه تلخ اطلاع فرزندان شهرکی از پدر و مادرشان 😔 🔹 ریحانه و رضا دوفرزند بجا مانده از شهید علیرضا شهرکی هستند. 🔹 او رئیس پلیس آگاهی انتظامی شهرستان سراوان بود که صبح امروز به همراه همسرش در یک اقدام کور مسلحانه در یکی از خیابان های این شهرستان مورد هدف گلوله قرار می‌گیرد و در این حادثه هر دو به فیض شهادت می رسند. 🔹 از این شهیدان والامقام یک دختر ۱۶ ساله و یک پسر۱۵ ساله به جا مانده است. https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاکریز_اسارت ✍نویسنده: طلبه آزاده رح
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی 💢چهار ماه زندان با اعمال شاقه(۲) هنوز هم تصور چهار ماه داغِ خرداد، تیر، مرداد و شهریور تو اون فضای کوچک و با اون کتک‌کاری‌های روزانه برام غیر قابل باوره. اگه خودم تو اون شرایط نبودم، شاید چنین خاطراتی رو باور نمی‌کردم؛ هم‌چنان از کمبود جا در عذاب بودیم و حسرت یه خواب راحت در این چهار ماه بر دلمون موند. هیچ کاری نمی‌شد کرد. دیگه خبری از اون هم فعالیتای رنگارنگ و مسابقه و کلاس و سخنرانی و تئاتر نبود. نه جا برای اینکارا داشتیم و نه حوصله و دل و دماغی و نه اصلاً همچین اجازه‌ای داشتیم. کاملا در دید مستقیم نگهبانا قرار داشتیم و کوچک‌ترین تحرک ما رو زیر نظر داشتن. دائم مثل جغد مراقب عکس العمل‌های ما بودن. گاهی از این وضعیت خنده مون می‌گرفت و بعضی از بچه ها مثل احمد فراهانی که اینجور وقتا، خوش مزه‌گیش گل می‌کرد، اداهایی رو درمی‌آورد و یا با تقلید رفتار مسخرۀ لفته نگهبان بدقوارۀ عراقی همه رو می‌خندوند و چیزایی می‌گفت که پدر مرده رو به خنده می‌نداخت تا چه برسه به ما که نیاز مبرم داشتیم به حفظ روحیه و شاد بودن تو اون شرایط تحمیلی. تا یه لبخندی از ما می‌دیدن عصبانی می‌شدن و میومدن پشت پنجره و شروع می‌کردن به فحاشی که شما مگه دیوونه شدین. همین الان کتک خوردین. بسِتون نبود؟ پشت بندشم حواله می‌دادن به فردا برای انتقام‌گیری. می دونستن، ولی به روی خودشون نمی‌آوردن که ما شرایط سخت‌تر از اینو پشت سر‌گذاشتیم و یه جورایی پوست کلفت شده‌ایم. پیش خودمون می گفتیم خُب به درک تا فردا خدا کریمه! بچه‌ها دیوونه نشده بودن. خیلی هم متین و باوقار بودن، ولی به هر حال نمی‌شد بعد از سه سال اسارت کشیدن، حالا که شرایط مقداری برگشته و سخت شده همه عزا گرفته و سوهان روح هم‌دیگه می‌شدیم. از شما چه پنهون ما که نمی تونستیم جواب کابل هاشونو با کابل بدیم، یه جورایی با بی‌خیال نشون دادن خودمون و گاهی با پوزخند زدن و خنده‌های معنی دار، بدجوری آزارشون می‌دادیم. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 شهیدمحسن وزوایی، در پنجم مرداد ماه سال 1339 در محله نظام آباد تهران، در دامان خانواده ای اصیل و مذهبی دیده به جهان گشود.، او دبستان و متوسطه را با نمرات عالی سپری کرد. دوره دبیرستان را در مدرسه دکتر هشترودی تهران گذراند و پس از گرفتن دیپلم، با کسب رتبه اول شیمی دانشگاه صنعتی شریف، مشغول به تحصیل شد.محسن وزوایی، در سال های نوجوانی با راهنمایی های مؤثر پدر فرزانه‌اش، مرحوم حاج حسین وزوایی که از هم رزمان مرحوم آیت اللّه کاشانی بود، قدم به وادی مبارزات ضد استبدادی گذاشت. https://eitaa.com/piyroo