eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4هزار دنبال‌کننده
36.9هزار عکس
17.5هزار ویدیو
134 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خسته ام از دست خودم خسته ام از دربه دری بگو چیکار کنم منو مثله شهیدا بخری... https://eitaa.com/piyroo
امام رضا(ع) او را عاشق بود یا او امام را عاشق!؟ پسرش مجتبی گم شد، توی حرم امام رضا(ع)... شب تا صبح تمام حرم رو گشت، صحن ها رو یکی یکی دید، از همه خادم ها پرس وجو کرد، همه کلانتری های اطراف حرم رو سر زد اما پیدا نشد که نشد دم صبح، خسته و ناامید رفت ایستاد جلوی ضریح، اشکش سرازیر شد زیر لب گفت: آقــا دیگــه نمےآیم… این رو گفت و سرش رو انداخت پایین و اومد بیرون، پاش رو هنوز از درب اصلی صحن بیرون نذاشته بود که چشمش افتاد به مجتبی، دست در دست مادرش، می اومد سمت او…. https://eitaa.com/piyroo
✅ عکس/ شهیدی در آغوش برادر 14 ساله 🔸شهید رحیم علوی در آغوش برادر 14ساله خود، کریم علوی شهدا شرمنده ایم😔 🍃🌹یاد شهدا با صلوات🌹🍃 https://eitaa.com/piyroo
❣مهدی جان (عج) آنکه از شرمِ گنه، باید کند غیبت منم تو چرا جُور گنه کارانِ عالم میکشی؟ https://eitaa.com/piyroo
چادر مشکی تو برایت امنیت می آورد خیالت راحت، گرگ ها همیشه به دنبال شنل قرمزی هستند... https://eitaa.com/piyroo
⏳شهادت سازمان تفحص استخوان های شهیدی رابه عنوان نشانه ای ازاوپیداکرده اند. بعدازخبردادن به خانواده، شهید قرار شد روز پنجشنبه استخوان های مبارک شهید را به خانه ببرند تا اهالی خانه آخرین وداع را باشهید خود داشته باشند.😢 ازطرفی دیگه هئیت هم شهید را روز پنجشنبه می خواهند تا مجلسشان برکت بگیرد،اما بردن شهید به هئیت به دلایلی لغوشد. صبح روز پنجشنبه شهید رابه خانه بردند درکوچه ماشین های زیادی پارک بود،جشن عقد تنها دختر شهید بود😔 دخترگفت:من به پدرم گفته بودم بابا اگه منو دوست داری روز عقدم بیا! نجواهای عاشقانه دختر با پدرش اشک همه راجاری کرده بود.😭 عاقدگفت:خطبه عقدرااگراجازه دهیدفرداجاری کنیم؟ دخترگفت:نه،من دگرنمی توانم پدرم رادعوت کنم. عاقدخطبه عقدراخواند.بعدازخواندن خطبه دخترتوانست استخوان های پدرخودراببیند. یکی ازاستخوان هارابرداشت وبرسرخودکشیدفهمیداستخوانی که برسرمی کشد،استخوان دست پدراست دست پدری که آخرین بارکه دخترش رانوازش کرددخترکش3ساله بود. هنگامی که استخوان را برسرمی کشید،ناگهان گفت:باباقربون لطافت دستت برم.😭😭 @piroo
چه بخواهم چه نخواهم، می بینند گاه در حال گناهم، می بینند غافلم که همه ی عمر گره خورده به هم تیر شیطان و نگاهم، می بینند از دور شدم، دور خودم می چرخم مدتی گم شده راهم، می بینند مدعی بودم و هستم که طلبم با همین روی سیاهم، می بینند آنقدر سر به هوا بود دلم، یادم رفت می رود هفته و ماهم، می بینند @piyroo