.
.
دنیا انقدر کوچیکه
که از دورترین فاصلهها
میتونی با ضربه زدن
رو یه صفحه چهارضلعی
خیلیا رو به خدا نزدیڪ کنی؛
و اونا رو با حقیقت آشنا ڪنی..✨
پس به بزرگی هدفت فڪر کن
حتی اگه یه روزی از پشتِ
همین صفحه چهارضلعی
که سلاح توئه #ترورت ڪردن..🧨
| یه رزمنده سایبرۍ
هیچوقت نباید بترسه |°•
#ز_شیخسفلی.
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🎦 #بسیجے #عاشق #ڪربلاست
⇠ و ڪربلا را ٺو مپندار ڪھ
شهرـے است در میان شهرها
و نامـے اسٺ در میان نام ها.
| نہ،ڪربلا حرم حق اسٺ |
⇠ و هیچڪس را جز
یاران امام حسین علیہ السلام
راهـے به سوے حقیقٺ نیسٺ.
⇠ ڪربلا، ما را نیز
در خیل ڪربلاییان بپذیر.
⇠ ما مـےآییم ٺا بر خاڪ ٺو
بوسه زنیم و آن گاه روانہ
|دیار قُدس | شویم.
• ✍ 🏻[ #شهید_سید_مرتضـے_آوینـے
https://eitaa.com/piyroo
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
چه جنگ باشد و چه نباشد راه من و تو از کربلا می گذرد
باب #جهاد_اصغر بسته شد باب #جهاد_اکبر که بسته نیست ...
آوینی آیا میدانی دلتنگی یعنی چه
نالایقی دل شکستگی گریه های انقطاع ..
#حسرت_شهادت
آری ما حساسیم و به کتمان نمیرود غیر شهادت را
آیا دیده ایی لرزش شانه های مرا
در شدت گریه برای #شهادت
اگر میشود شفاعتی دلمان تنگ #پرواز است
#التماس_دعای_شهادت
#پرواز
https://eitaa.com/piyroo
✨﷽✨
#فرازےازوصیتـــــنامہ 🔻#معلـــــم_بسیجی🔻
✍ شهادت تفسیر بردار نیست، آی آنانی که در زندان تن اسیرید به تفسیر شهادت ننشینید که از درک کلمهی شهادت عاجزید، فقط شهید میتواند شهادت را درک کند. شهید کسی نیست که ناگهان در خون بغلطد و نام شهید بر خود گیرد.
🍃شهید در این دنیا قبل از اینکه به خون بغلطد شهید است و شما همچنان که شهیدان را در این دنیا نمیتوانید بشناسید و بفهمید بعد از وصلشان نیز هرگز نمیتوانید درکشان کنید، شهید را شهید درک میکند.
🍃اگر با شهید باشید شهید را میشناسید.
#شهیــد_حاجعبـــــاس_نجفـــــی🌷
https://eitaa.com/piyroo
#ڪلام_شہید❣
«انتظار يعنے؛ حرڪت ،
انتظار يعنے؛ ايثار، يعني خون؛
انتظار يعنے؛ ادامہ دادن راه شهيدان،
انتظار براے اين است ڪہ انسان در سكون
آب گنديده نباشد،
انتظار خيمہ ے خروشان است و درياے مواج.»
🌷 #سردارشهید_حاجحسین_بصیر
⇦ولادت: ۱۳۳۲/۱۰/۱۶
⇦شهادت: ۱۳۶۶/۲/۲
⇦محل شهادت:ارتفاعات ماووت
(عملیات کربلای۱۰)
https://eitaa.com/piyroo
امام علی علیه السلام می فرماید:
سَيِّئَةٌ تَسُوءُكَ خَيْرٌ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ حَسَنَةٍ تُعْجِبُكَ .
گناهى كه تو را پشيمان كند بهتر از كار نيكى است كه تو را به خود پسندى وا دارد.
#نهج_البلاغه حکمت46
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
🍂 🔻 #خاکریز_اسارت 💢قسمت صد و چهل و یکم: خدایا توبه! دروغ دروغ میاره با توجه به حساسیتی که ناص
🍂
🔻 #خاکریز_اسارت
💢 قسمت صد و چهل و دوم:
گم شده ی ما اومد
بچه هایی که تو جبهه و خانه با آیات الهی مانوس بودن ، حالا یه سال بود که رنگ قرآن رو به چشمشون ندیدن و دلتنگ این همنشین مهربونی بودن که وجودش آرامبخش قلب ما بود. بارها و بارها از فرماندهان و مسئولین اردوگاه درخواست قرآن داشتیم و هر بار یجوری طفره می رفتن و حتی گاهی می گفتن که شما چه میونه ای با قرآن دارید. شما مشرکید و اعتقادی به قرآن ندارید. بالاخره این تلاشها بعد از یه سال نتیجه داد.
به هر آسایشگاهی که حدود ۱۲۰ نفر بودیم یه جلد قرآن دادن. آمدنِ قرآن همون و عوض شدن حال و هوای اردوگاه همون. بچه ها طوری که انگار عزیز گمشده ای رو پیدا کرده باشن به نوبت قرآن رو می گرفتن و می بوسیدن و بعضی هم گریه می کردن و به سینه می چسبوندن، طوریکه جدا کردن اونا از قرآن سخت بود و مدام بقیه می گفتن بچه ها مراعات کنید و اجازه بدید یه دور همه قرآن رو زیارت کنن. بعد از یه دور کامل که همه با اشکای شوق اونو بوسیدن و زیارت کردن ، تازه مشکل اصلی شروع شده بود، هر کسی می خواست قرآن رو بگیره و شروع کنه به تلاوت کردن. بابا چن نفر به یکی؟ ۱۲۰ نفر و یه قرآن. لازم بود تدبیری اندیشیده بشه که همه استفاده کنن. همه سهم خواهی می کردن نه مانند سهم خواهی های بعضیا تو این روزا که سهم شون رو از انقلاب و ملت در قالب حقوقای نجومی و اختلاسای هزاران میلیاردی میدونن. نه نه از این تیپ سهم خواهی نبود. هر کسی می خواست دقایقی رو با قرآن مانوس باشه. حتی بی سوادا می گفتن به ما هم باید سهم بدید. وقتی از اونا پرسیده می شد شما که نمی تونید بخونید چه فایده داره ، می گفتن میخایم قرآن رو وا کنیم و به آیاتش نگاه کنیم. ثواب داره و آرامش می گیریم.
با توجه به اشتیاق همه برای تلاوت قرآن دوستانی مامور شدن که یه جدول زمانبدی شده ۲۴ ساعته تنظیم کنن و وقت و زمان تلاوت هر فردی رو بهش اطلاع بدن. تقریباً به هر نفر در ۲۴ ساعت ده دقیقه رسید واین غنیمتی بی نظیر برای ما بود که بیش از یک سال از قرآن محروم بودیم و مثل کسی که عزیز گمشده ای رو پیدا کرده باشه ، عجیب شور و رغبتی برای تلاوت حفظ در بچه ها ایجاد شده بود.
ادامه دارد ⏪
خاطرات طلبه آزاده رحمان سلطانی
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🍂
🔻 #خاکریز_اسارت
💢قسمت صد و چهل و سوم:
شکار لحظه های معنوی
اگه اون زمان خصوصا هفته های آغازین دوربینی بود که این صحنه های بدیع رو شکار می کرد، جزو دیدنی ترین کلیپ ها می شد.
در اوقاتی که در اختیار خودمون بودیم دقیقه ای قرآن بر روی زمین قرار نداشت و از این دست به اون دست داده می شد. فرقی نداشت صبح باشه یا وقت ناهار و شام یا سه و چهار شب. امکان نداشت کسی از وقتش بگذره. فقط وقت آمار در بیرون آسایشگاه قرآن استراحتی می کرد. با اومدن قرآن حال و هوای اردوگاه و داخل آسایشگاها عوض شده بود . لبخند رضایت و شادی بر لب همه نمایان بود و باعث شگفتی و تعجب عراقیا شده بود. اونا پیش خودشون می گفتن اینا دیگه کِی ان. همونایی هستن که ما اونا رو مجوس و کافر و مشرک می دونیم. بعضی که در وجودشون گرایش به دین و مذهب داشتن از اعمال وحشیانه و رفتارای نامناسبشون با اسرا شرمنده بودن و البته بر حقد و کینه بعثیا که میانه ای با خدا و قرآن نداشتن بیشتر می شد.
شور و اشتیاقی عجیب فراگیر شده بود و همین باعث شد که بدون هماهنگی و برنامه ریزیِ قبلی ، نهضت حفظ قرآن شکل بگیره و اکثر اونایی که روخوانی قرآن بلد بودن از وقتشون برای حفظ قرآن استفاده می کردن. بتدریج گروهای دو و سه نفره بیشتر شکل گرفت و سوره هایی رو که حفظ کرده بودن رو با هم مرور می کردن. دلیل اصلی این گروها این بود که وقت کافی برای استفاده از قرآن نبود و افراد اینجوری سعی می کردن از حافظه دیگری برای مرور قرآن استفاده کنن.
گاهی صحنه های خنده داری پیش میومد. وقتی نوبت یکی بود و داشت تلاوت می کرد بعضی از اونایی که سوره هایی رو حفظ کرده بودن و برای مرور نیاز به مراجعه به قرآن داشتن می رفتن بغل دست طرف می نشستن و یواشکی و طوریکه خیلی هم براش مزاحمت ایجاد نکنه لای قرآن رو بازمی کردن و دنبال صفحات مورد نظر می گشتن. یهو یکی دیگه میومد و گاهی اون طفلکی که نوبتش بود از اطراف احاطه می شد و نمی تونست بخونه. در خیلی از موارد منجر به مصالحه و کنار اومدن می شد و گاهی هم فرد ناراحت می شد و می گفت بابا این دیگه چه وضعیه؟ من چجوری قرآن بخونم و یه وقتایی هم قرآن رو با ناراحتی به طرف می داد و می گفت بیا اصلا مالِ تو، من نخواستم. اینجوری که نمیشه قرآن خوند. حالا اونایی که داشتن این صحنه های نو و بدیع رو نگاه می کردن از خنده غش می کردن. اینم خودش وسیله ای شده بود که روحیه بچه ها تغییر کنه و لبخند و خنده در همه جای آسایشگاها روی لب بچه ها بیاد.
حقیقتا قرآن با خودش هم معنویت آورد ، هم آرامش و شادی و هم یه نهضت فراگیر رو برای حفظ و به تدریج ترجمه و تفسیر ایجاد کرد.
ادامه دارد ⏪
خاطرات طلبه آزاده رحمان سلطانی
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
🍂 🔻 #خاکریز_اسارت 💢قسمت صد و چهل و سوم: شکار لحظه های معنوی اگه اون زمان خصوصا هفته های
🌸قسمت های ۱٤۲و۱٤۳ از خاڪریز اسارت تقدیم شما خوبان🍃🌹