eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4هزار دنبال‌کننده
36.9هزار عکس
17.5هزار ویدیو
134 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚠️ یکی بود می‌گفت؛ بچه‌ها اگه درس می‌خونید، بگید برای امام زمان.. اگه مهارت کسب می‌کنید، نیتتون این باشه برای امام زمان مفید باشید، ورزش می‌کنید، نیتتون آمادگی برای دویدن توی حکومت کریمه‌ی آقا باشه... اینجوری می‌شیم سرباز قبل از ظهور! ‍‌ https://eitaa.com/piyroo
از رفاقت چهل ساله 🥀با شهدا زندگی میکرد ... در و دیوار خانه‌اش، پر از عکس شهدا بود. قاب بزرگی توی اتاق مهمانی‌اش بود. روی آن، عکس‌های فرماندهان شهید لشگر ثارالله، شهید مغنیه و شهدای مدافع حرم جا گرفته بود. روی دیوار کنار پله‌ها و راهرو و سالن ورودی دفترش، عکس‌های شهدای ایرانی و غیر ایرانی را میدید. یک تابلوی بزرگ هم با بیش از صد عکس شهید در اتاق کارش بود. روی تاقچه کنار میزش، عکس‌های خودش با شهیدان بود. 📗برگرفته از کتاب «حاج قاسمی که من می‌شناسم» ‍‌ https://eitaa.com/piyroo
از جمله مهم‌ترین ویژگی‌های این شهید که زبانزد بود،صبر و استقامت و توکل و اعتقاد قبلی وی به خداوند تبارک و تعالی است. شهید منوچهری پور در برابر سختی‌ها واقعا صبور بود و همیشه لبخند بر لب داشت و گله و شکایت نمی‌کرد و هیچ‌گاه مشکلات باعث نشد که لحظه‌ای در اعتقاداتش خدشه وارد شود. ✍راوی:حجت‌ الاسلام مرتضی همت‌پور 🌷 ‍‌ https://eitaa.com/piyroo
🦋 حفظ چادر زخم ها را مرحم است دست رَد بر سینه نامحرم است حفظ چادر التیام درد هاست سد محکم در برابر نامردهاست ‍‌ https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨روز آخر به من گفت :«زيباترين كاري كه در شهادت من مي تواني بكني، اين است كه مثل حضرت زينب (س) صبور باشي تا من از شهادتم نهايت لذت را ببرم.» ✨پسرم اباالفضل كه دو ساله بود بعد از شهادت پدرش مرتب مريض مي شد و دائماً سراغ بابا را از من مي گرفت. هر روز غروب موقع اذان كه مي شد، مي گفت: «عكس بابامو بدين.» ●عكس را بغل مي كرد و مي بوسيد و روي پاهايش مي گذاشت و به خيال خودش لالا،لالا مي گفت تا بابا بخوابد. گاهي هم دستهاي كوچكش را رو به آسمان بلند مي كرد و مي گفت: «خدا ! مگه تو بابا نداري؟ چرا باباي منو گرفتي؟» بي قراري هاي اين بچه همه را منقلب كرده بود..... ✍️به روایت همسربزرگوارشهید 📎جانشین گردان یارسول لشگر ۲۵ کربلا 🌷 : ۱۳۶۴/۱۱/۲۴ فاو ، عملیات والفجر۸ ‍‌ https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا